نظرات کاربران درباره کتاب اندوه به خصوص کیک لیمویی

فاطمه نوشت✏ 🍰🍋 کتابِ"اندوهِ به خصوص کیک لیمویی"،موضوع جذابی داره،(اینکه دختری هشت ساله،ازچشیدن غذاها،میتونه احساساتِ آشپزش رو واینکه چجوری تهیه شده وبه دستش رسیده رومتوجه بشه😋).. ودرحین حال این توانایی،میتونه زندگی روسخت کنه. و منم جذبِ کتاب شدم وقتی که موضوع روفهمیدم وبرام خیلی جالب بوداین توانایی. وکتاب روخوندم.📚 وحالابایدبگم که کتاب،کتابِ خوبیه وجذابیتِ خاص خودش روداره؛اما درحین حال،بعضی جاهاواقعاکسل کننده س وممکنه که کتاب رونیمه ی راه،بذاریدبه حالِ خودش. امابعضی جاهاش،واقعاقشنگه وآدم پابه پای کاراکترِ داستان،غمگین وافسرده میشه.🙃 اگه فک میکنید که میتونیدفراز وفرودهاش روباهاشون بسازید وباجاهای خوبش حال کنید،بخونیدش.📖 فک میکنم باخوندن این کتاب،بیشتریادبگیریم وبفهمیم که اطرافیانمون،خلافِ ظاهرشون واون چیزی که نشون میدن،میتونن درحالِ جنگیدن تو مبارزه ی سخت وغیرقابل تحملی باشن. که یادبگیریم بچه هامیفهمن ودرک میکنن. حتی اگه سنشون واسه ی فهمیدن یه چیزایی،زیادی کم باشه..🖤

کتابِ میشه گفت قشنگی بود.. درسته خیلی خیلی جذاب نبود،امااسمِ خوب رومیشه روش گذاشت⁦☺️⁩ وسطایه داستان حوصلم کمی سرمیرفت،اماخوب کتابِ قشنگی بودومن ناخودآگاه مغزم میخواست بفهمه که آخرداستان چی میشه؟!🤔 این کتاب چیزایِ زیادی‌رو بهمون یادمیده،مثلااینکه: ۱_غذاهاهم مثلِ ماآدمااحساس دارن،اینکه وقتی یه آدم داره آشپزی میکنه،حسایی که اون لحظه داشته به غذاهم سرایت میکنه،منتقل میشه.. ۲_اینکه اکثرِماآدماازحقیقتِ زندگیمون فرارمیکنیم.. یانمیخواهیم که باهاش روبروبشیم،یااینکه نمیخواهیم دیگران درموردش چیزی بفهمن.. ۳_گوشه گیربودن خیلی سخته،اینکه دلت نخوادهیچوقت باکسی ارتباط برقرارکنی وهمیشه تنهایی روانتخاب کنی.. نه اینکه بگیم روابطِ اجتماعیش ضعیفه،که خودش بخوادارتباط برقرارکنه ولی نتونه،نه! اینکه خودش هیچوقت نمیخوادباکسی دوست باشه! درکل کتاب قشنگی بودوحقیقتایِ زیادی روبرایِ من به نمایش کشید..🌞🍃

اولش چون فک میکردم کتاب جزو پرفروشهای نیویورک تایمزه حتما چیز جالبی داره اما کتاب بیشتر پریشان گویی بود. اصلا متوجه نمیشی که هدف نویسنده از اینکه بگه جوزف چرا همچین قابلیتی داره چیه؟ چرا مادر و پدر خانواده و بچه ها این شکلی ان؟هدفش از خلق این شخصیت‌ها چی بوده مشخص نیس. در کل کتاب چندان جالبی نیس!

نویسنده انگار یه سری افکارشو پشت هم نوشته بود. خیلی پراکنده بود داستان. تم اصلی داستان که حس چشایی خاص رز بود خیلی خوب بود ولی نویسنده نتونسته بود ازش استفاده کنه. حتی آخر داستان بازم رز رو به جایی نرسوند. از طرفی انگار بیشتر کتاب صرف جوزف و داستان اون بود که البته خیلی جذاب هم نبود. ترجمه هم روون نبود و جای کار داشت.

این کتاب و رو من وقتی که سه روز به نهایت برنده شدم گرفتم چرا بعد از تموم شدن اون سه روز دیگه باز نمیده برام؟ یعنی باید تو همین سه روز میخوندمش؟!! 😐

یک کتاب تخیلی منجسم و با احساس که موضوعش به دوره جادوگرها بر نمی گرده و البته راجع به فرا زمینی و فضایی ها هم نیست. موضوع کتاب راجع به خانواده ای چهار نفره ای که بعضی از اونا توانایی انجام کارهای خارق العاده ای دارن.. رز شخصیت اصلی از روی دستپخت به احساسات و افکار آشپز پی می بره، بردارش جوزف می تونه غیب بشه و تو‌ این مدت به شکل وسایل و‌اشیا در میاد و ... کتاب ابدا سبک کلیشه ای نداشت و خسته و‌کسل کننده هم نبود.قالب داستان رو دوست داشتم و بسیار پسندیدم. به این کتاب 5 ستاره می دم.

اصلا خوب نبود. شاید اولش برای خواننده جذاب باشه ک دختره می‌تونه حس پشت غذاها رو بفهمه اما تا آخرین صفحه منتظر بودم اتفاقی بیفته ولی هیچی نشد. بنظرم نویسنده می‌خواسته از دل یه داستان غمگین، انگیزه بکشه بیرون و بگه باید راه حل مشکلتو پیدا کنی ولی خیلی ضعیف عمل کرده.

داستان رز جالب بود و باعث شدم بخونمش ولی جوزف یه جوری بود و بیش از اندازه تخیلیش کرده بود . درکل بد نبود

کتاب جالب و متفاوتی بود و احساسات رو قشنگ بیان می‌کرد. اما انتظار داشتم آخرش جالب تر باشه!

"رز" خیلی ناگهانی متوجه میشه موهبتی نفرین شده به دست آورده. اون می‌تونه با چشیدن غذاها، پی به احساس سازنده‌ی اون‌ها ببره. و این نکته باعث میشه علاوه بر اینکه دیگه نتونه از چشیدن طعم غذاها لذت ببره، بلکه رازها و احساسات پنهان آدم‌ها رو متوجه بشه. "رزی" روز به روز گوشه‌گیرتر میشه و علاوه بر این برادری عجیب و غریب داره که از لمس شدن بیزاره و خیلی هم تحمل آدم‌های دیگه رو نداره و هر از گاهی کلا ناپدید میشه. مادرش هردمبیله و هر چند وقت یک بار سر یک شاخه مشغول کاریه. و پدرش هم احتمالا موهبت‌های دیگه‌ای داره اما رو نمی‌کنه. اندوه به‌خصوص کیک لیمویی، یک جورهای رئالیسم جادوییه. رزی و خانواده‌ش زندگی پیچیده‌ای دارن و موهبت رزی این وسط، اوضاع رو برای خودش و بقیه سخت می‌کنه. 🔹"بندر" نویسنده و دارای مدرک دکترای ادبیات است. او در آثارش، دست به خلق شخصیت‌هایی می‌زند که توانایی‌های عجیب دارند و پا به دنیای مردم عادی می‌گذارند. آثار این نویسنده تا به حال به ۱۶ زبان ترجمه شده‌اند که «اندوه به‌خصوص کیک لیمویی» جایگاه بالایی بین آن‌ها دارد طرح جلد کتاب خیلی سرسری به نظر میاد. و در نگاه اول هم آدم رو یاد نیمرو می‌ندازه نه کیک لیمویی!

دوسش داشتم🌸🙄 به نوجوونا پیشنهاد میکنم

این اصلا رمان نبود بیخودی چند تا کلمه کنار هم چیده شده بود حالم بهم خورد به نظرم نویسنده قبل از نوشتن داستان بهتر بود تست روان میداد از داستان افسردگی میبارید باورم نمیشه دوروز نیم داشتم اینو میخوندم افتضاح بود همه چیش اصلا نتونست تو قالب یه رمان یه داستان خوبی ارائه بده انگار زندگی روزمره اش نوشته بود با چند تا کاراکتر خیلی بد بود

ای کاش کتاب ادامه داشت، چون مشخص نشد سرنوشت رز چی‌ شد از اواسط کتاب به این نتیجه رسیدم که خوندن این کتاب فقط وقت تلف کردنه و در انتها مطمئن شدم که کتاب هدفی نداره ولی در کل برای یه بار خوندن بد نیست

پریشان گویی بود بیشتر تا کتاب نمیدونم شاید ترجمه ش بد بود من نپسندیدم و بعد از تموم کردن کتاب احساس کردم وقتم تلف شده

انتظار بیشتری داشتم ، کاملا تخیلی و بی محتوا😐

۳۴. کتاب نوجوان پسندیه که میتونه خلاقیت‌هاشونو پرورش بده؛ اما برای بزرگسالان کتاب خسته‌کننده‌ایه چون نتیجه‌گیری‌های جدیدی برای ارائه نداره. نتیجه‌گیری معمول: سعی کن خودت باشی و ازش فرار نکن.

موضوع کتاب جالب بود ولی انگار توانایی خاص قهرمان داستان یه بحث حاشیه‌ای پیش بقیه ماجراها بود و انقدری که انتظار داشتم بهش پرداخته نشده بود.تشکر فراوان از طاقچه.

داستان از نوع رئالیسم جادویی هست به نظرم و اصلا وقایع اونجوری که آدم فکر می کنه پیش نمیره. بیشتر در مورد توانایی های اعجاب انگیز ولی سخت اعضای یک خانوادست تا کیک لیمویی

اولاش شاید تصمیم بگیرید ادامه ندید... ولی حتما ادامه بدید... آخرش فوق‌العادس😉

جذابیت اسم کتاب باعث شد ک اونو بخونم..بد نبود..

دلم میخواست داستان ادامه داشته باشه به نظرم قابلیت پردازش بیشتر رو داشت و سوالاتی به وجود اورد که جوابش رو نداد اما ذهن رو خوب درگیر میکنه و جذابه البته کتاب اصلی ۲۹۲ صفحست و کتاب ترجمه شده ۲۸۹ نمدونم به خاطر حروف چینی و .. کمتر شده صفحات یا سانسور شده اما جالب بود بعدا نوشت :الان چند ماه از خوندن این کتاب میگذره اما گاهی عمیقا درگیرش میشم، چقدر موضوع این کتاب جذابه برام و توصیه میکنم بخونید و لذت ببرید

کلا خیلی دوسش داشتم، موضوعش جالب و جدید بود. ترجمه اش به نظرم زیاد خوب نبود،نمیدونم سانسور داشت یا توی متن اصلی گاهی بعضی موضوعاتش نصفه می مونه. یکم روالش پس و پیش میشه مثل فیلم هایی که هی فلش بک و فلش فوروارد دارن، ولی احتمالا سبک نویسنده اس. شاید می تونست یکم بیشتر توضیح بده مثلا شخصیت بابا احساس می کنم خیلی خوب توضیح داده نشده بود و رها شده بود. گاهی آدم احساس می کنه یه تیکه از کتاب نیست انگار مثلا چند صفحه اش کنده شده باشه. اما به هر حال خوشم اومد ازش، عجیب و جالب بود.

کاش فقط داستان رز بود ، نه جوزف!

موضوع داستان به نظرم جدید و جالب بود!

اول که میخواستم بخونمش انتظار یک کتاب مثل زبان گلها را داشتم ولی به جز ایده اصلی شباهت دیگه ای نداشتن.داستان انگار صرفا یک معرفی نامه از شخصیت ها بود.کتاب کاملا بی هدف بود و به نظرم نیاز به یک جلد دوم داره.در کل ایده اصلی کتاب و ترجمه و نثر کتاب خوب بود ولی کتاب در پایان بدون نتیجه خاصی تموم شد.

یکی از بهترین کتابهایی که تا حالا خوندم...واقعا لذت بردم

کتاب با ایده فوق العاده کتاب اندوه به خصوص کیک لیمویی با ایده ای جدید _رُز که از طریق غذاها، احساسات و عواطف آشپز رو درک می کنه_ است و پر از رمز و راز که تا اخر کتاب از توانایی جوزف(برادر رز)هیچ اطلاعی نداریم و همین عدم آگاهی شوق خواننده رو برای به پایان رسوندن کتاب ایجاد میکنه شروع داستان فوق العاده اما اواسط داستان خیلی حالت روزمرگی پیدا میکنه که اگر این قسمتش رو تاب بیارید به پایان نسبتا قابل قبول میرسید

این کتاب یک موضوع جدید رو وسط کشیده بود و اوایلش برای من خیلی جذاب بود تا زمانی که توی حاشیه نرفته بود.🙃 شخصیت اصلی بیش از حد احساسی و خب اندکی بی قید و بند بود. من خودم آدم های احساسی رو خیلی دوست دارم اما نویسنده در بکار بردن این احساس کمی زیاده روی کرده بود.🤷‍♀️ و بالعکس برادری داشت که ذره ای احساس نداشت.. ☹ تناقض بدی نبود اما بنظرم نویسنده میتونست برادر بزرگ تر رو اندکی بهتر نشون بده😊 بعضی از جاهای کتاب خیلی کند پیش رفته بود اما بنظرم باز بخاطر اون موضوع جدید و جذابی که پیش کشیده بود و نوشته شده بود من دوستش داشتم.🥰

موضوع کتاب ناب و تازه و جالب بود.کشش نسبی داشت ولی خط داستانی جذابیت کافی نداشت

عجیب بود به نظرم ولی بیان احساس خوبی داشت و اینکه مهم انتخابی که ما در زندگی مون می کنیم

موضوع کتاب جالبه. وقتی موضوع را بدانید فکر می کنید قرار است با داستانی فانتزی روبرو باشید و کلی اتفاق عجیب درش می افتد. اما اینطور نیست و داستان با ملایمت و فضایی رئال جلو می رود. حتی پایان داستان، غیر از دو سه صفحه آخر، تا حد زیادی قابل حدس است

یک رمان کاملا تینیجری تا آخرش منتظر بودم یه چی بشه نشد، ارزششو نداره

نمی خوام داستانو لو بدم ولی چشماتو ببند طعم خوشمزه ترین دستپخت مادرتو تصور کن مزه مزه اش کن.... حالا می تونم بهت بگم که با خوندن این کتاب چیزای زیادی در موردطعم دستپخت آدم ها دستگیرت میشه ....

جذابیت چندانی نداشت . کاملا معمولی بود.

داستان غیر واقعی و به درد پرورش خلاقیت نوجوونها می خورد .من دوست نداشتم

داستان بامزه ای بود موضوعش جالب بود فقط یکی به من توضیح بده دقیقا اخر داستان برادر رزی چی شد