نظرات کاربران درباره کتاب دختر کشیش
۳٫۸
(۲۸)
mina3062
من ۵ ستاره به کتاب میدم چون بنظرم عالی بود اواخر داستان تحت تاثیر صداقت دوروتی قرار گرفتم مخصوصا اونجاش که میگفت من ایمانم از دست داده ام . آقای واربرتون میپرسه چه چیز را ؟ دورتی : ایمانم را ... هر وقت این کتابو می بینم همین جمله تو ذهنم نقش می بنده در واقع دوروتی با ماهیت اصلی زندگی آشنا میشه و میفهمه اونچه که اون همه سال تو کلیسا یاد گرفته و تو ذهنش بوده حبابی بیش نبوده و این حباب میترکه و با واقعیت اونچه که هست روبرو میشه اما چیزیکه برام قابل هضم نبود اینکه دوروتی با اعتقادات متحول میتونست یه زندگی جدید داشته باشه و دیگه نیازی نبود پیش پدر کشیش خودش و به کلیسا برگرده چرا دوباره برگشت؟چرا ب خواستگاری آقای واربرتون پاسخ مثبت نداد؟البته اینم مدنظرمیگیرم که از کودکی دچار ترس از مسائل جنسی شده بود و اکثر مشکلات بزرگسالی ریشه در کودکی دارند - وگرنه بنظرم هرچقدم اراده یه فرد ضعیف باشه وقتی به پوچ بودن اصول یه دین پی ببره دیگه نمیتونه حتی تظاهر به انجام اعمال اون دین بکنه کاری که دوروتی انجامش داد
کاربر ۳۰۲۵۰۹۷
نظرتون و قشنگ بیان کردید اما اینکه چرا با وجود فهمیدن دوروتی از پوچی آموخته هایش در کلیسا بازم پیش پدر برگشت باید بگم همه انسانها یه چیزی تو وجودشون هست به اسم وابستگی یا تکرار مکررات و به نظرم خیلی قشنگ جناب جورج اورول خواسته بگه همونجور که بار بیای یا تربیت بشی اخرشم همونجور پیش میری با هرتجربه دیگری؟؟؟پس مواظب کودکیمون باید باشیم همونطور که خودتونم در اخر نظرتون اشاره کردید
mina
خوشحالم که مفید بود دوست عزیز
m.sattari
نظرتون خیلی جالب بود مشتاق شدم بخونم
Amestra
ترجمه و ویراستاری ضعیفی داشت . در مورد خود کتاب هم بگم که خیلی جاها زیادی به جزییات پرداخته شده که یخورده خسته کننده میشه ولی اگه بتونین تا صفحه ۲۰۰ کتاب رو بخونید خوندن بقیش جذاب تر و لذت بخش تر میشه . داستان کتاب ، حال و هوای داستان و وقایعش ، شخصیت ها و اعتقاداتشون ، وضعیت دین در بین مردم اوضاع آوموزش و پرورش و مدارس خیلی نا آَشنا با اوضاع و احوال خودمون در ایران نیست و وقتی که کتاب رو مطالعه میکنید بخوبی میتونید اونو درک کنید . دو کتاب دیگه از جرج اروول خوندم قلعه حیوانات و 1984 اونهام دقیقا همین حس همذات پنداری با جامعه خودمون رو تداعی میکنن خیلی جالبه این نویسنده انگار در ایران الان زندگی میکرده . چیزی که منو تا آخر داستان مشتاق نگه داشت همین همذات پندازی با شخصیت اصلی داستان درووتی بود . اگر ترجمه بهتری سراغ دارید اونو بخونید ولی بخونید و از دست ندید این کتاب رو .
پ.ن : ولی درووتی خیلی با جنبه بود انصافا ، اینهمه آقای واربرتون قصد دست درازی بهش داشت بازم به صحبت کردن باهاش ادامه میداد :) تحت تاثیر قرار گرفتم :))
پ.ن دوم : اون قسمتی که درووتی با نابی دنبال کار تو مزارع میگشت منو شدید یاد خوشه ها ی خشم انداخت اولش فکر کردم شاید تحت تاثیر اون کتاب بوده بعد متوجه شدم تقریبا چند سال قبل این کتاب منتشر شده .
گیسو
ممنون بابت توضیحات و وقتی که گذاشتید خیلی کمکم کرد
redapple
من نظرم متفاوته . دوروتی از ابتدا هم ایمان راسخی نداشت و بنظر میرسید از ابتدا با تنبیهات سختی که به خودش روا میداشت سعی داشت خودشو مجبور به پذیرفتن چیز های کنه که از ابتدا بهشون شک داشت و در واقع فقط ظاهر رو حفظ کنه و همونطور که آقای واربرتون توضیح داد فراموشی اون هم ناشی از یک مکانیزم دفاعی ذهنی بود که از درگیری دروتی با خودش و اعتقاداتش دفاع میکرد. اگر هم دقت کنی از همون اول هم دروتی خیلی متعصبانه با نظرات مخالفش برخورد نمیکرد و دوستی اون با آقای واربرتون هم میتونه نشانه از صحت این موضوع باشه . اما در آخر چیزی که من برداشت کردم اینه که دوروتی ایمانش به خدا رو از دست نداد و همونطور که از گفتگوی ذهنیش با خودش برمیاد او دنیارو بدون هدف نمیتونست متصور بشه . و چیزی که از دست داد ایمانش به کلیسا و شرایعی بود که از کودکی به اون خو گرفته .
mina
دوروتی وقتی داشت به خونه برمیگشت تو قطار خیلی صادقانه اعتراف کرد که ایمانشو از دست داده ولی بنظرم جرأت نداشت زندگیشو تغییر بده دوباره به زندگی قبلیش برگشت...اینم شاید بی شباهت به زندگی ما ایرانیا نباشه که با وجود اگاهی از ماهیت دین مون بازهم اراده ی تغییر بعضی چیزارو تو زندگی نداریم آخرش خیلی نا امید کننده بود
Najmeh Star
یک کتاب متفاوت،یک موضوع متفاوت
اصلا فکرشم نمیکردم که آخرش اونطور تموم بشه،به نظرم درس های کوچکی دربین داستان داره که باید به اونا توجه بشه
دراین کتاب نباید منتظر یک پایان خاص باشید و به نظر این موضوع باعث طبیعی بودن داستانش میشه طوریکه آدم احساس میکنه این رمان واقعیت داشته
به هرحال بخونیدش به نظرم کاملللا سلیقه ایه که ازش خوشتون بیاد یا نه
کاربر ۱۳۸۲۸۹۴
باتوجه به اینکه کتاب جورج اوروله یه کتاب انتقادیه دیگه! میخواد توی کتاب از مذهبی ها (مسیحی ها در کتاب) و خشک مغزی و بی عقلی اونها شکایت کنه؛ روایت آدم های ساده ای که انگار در جواب تمام مشکلات و سوالات زندگی چیزی به جز "اون دنیا جبران میشه" ندارند؛ آدم هایی که در یه سیکل معیوب گیر افتاده اند و کسی شهامت نداره این دایره رو بشکنه و ماورای اون رو ببینه یا اگر هم میبینه شهامت موندن در اون فضا رو نداره؛ شکایت از سادگی، ظلم پذیری و کوتاه نظری این آدم ها و در نهایت چیزی که میمونه نگاه مخاطب به خود، اطرافیان و رفتار کورکورانه بدون استدلال و منطق اونهاست
البته قطعا و حتما باید نگاه از بالا و دید انتقادی رو حفظ کرد چون درغیر این صورت کتاب گمراه کننده ای میشه که تیشه به ریشه کل دین داری میزنه و برای همین به همه توصیه نمی کنمش. به نظر میاد نویسنده خودش هم از عقلانیت مذهبی های اطرافش خیری ندیده و برای همین متنش حمله به این تفکراته. کتاب نسخه مستقیم دینداری عده ای از افراد جامعه است که به جای فکر کردن به صورت فعال ترجیح میدن منفعلانه هرچیزی رو بپذیرن چون راحت تره و عده ی دیگه ای هم این منش رو به کل جامعه مذهبی ها تعمیم بدن
توصیه می کنم اگر کسی میخواد با این طرز فکر آشنا بشه و نقدی بر جامعه متدینین بی فکر داشته باشه تا آسیب هایی که به این جامعه میزنن رو واضح تر ببینه بخوندش
گابو
کتاب خیلی خوبی بود هر چند در برخی جاهاش افت داشت...ولی در کل عالی بود
گابو
منم چاپی خوندم .
mina
اینجا که دوروتی یهو سر از لندن درمیاره نویسنده خلاصه توضیح داده بود که فقط میتونه کار یه دزد باشه چون جواهرات دوروتی هم نبود ، البته من نسخه چاپی شو خوندم
وحید
زیادی کلاسیک ه😊
nooshin.tino
خیلی خوب به تصویر کشیده بود ک واقعا حس میکردی تو همون شرایط هستی. ولی خیلی غمگین بود ی لحظه ادم امیدوار میشد به خودش ی لحظه ناامید،در کل کتاب خوب و اموزنده ای بود.
علی
یکی از ضعیفترین آثار اورول
Mohamad zamani
چه عجب! یه ترجمه خوب هم دیدیم😐😄کتاب عالی و مترجم هم همچنین🌹🌷
من هر روز صبح بلافاصله بعد از بیدار شدن با مسواک خالی دندانهایم را مسواک میزنم....👈چه عادت جالبی بود....👄😌
مریم
عالی هستش این کتاب
به کسانی که قصد فرار از منزل و زندیگشون رو دارن توصیه میکنم مطالعه کنن
yaser.kabibi
مثل بقیه کتابهای اورول مذهب باز هم حضور دارد . اشاره به خشکه مقدسی های کلیسا ،فقر و اختلاف طبقاتی لندن ، آموزش و پرورش در انگلستان بعد از جنگ بسیار ماهرانه و جذاب در کتاب امده و بیان شده است . داستان ان تقریبا شبیه کتاب آس و پاس در پاریس و لندن همین نویسنده می باشد. کتابی روان و به دور از پیچیدگی های خاص ادبی .
mohadese
عاالیههه فقط اون وسطاش دلم واسه دختره سوخت :(
*Heidary.3.#
خوب بودبانظرمریم خانم هم موافقم
S
فوق العاده بود بسیار تحسین برانگیز
شخصیت پردازی ها واقعا قوی بودن
1984
ی داستان گیرا و جذاب. ترجمه ی ایرادهایی داره و فقط امیدوارم اثر سانسور نشده باشه. تسویه یعنی صفر کردن بدهی و تصفیه یعنی شفاف سازی حساب و بدهی. بدهی خود را تسویه کنید نه تصفیه. سبحان الله آخه چیه بابا اورول که اینجور نگفته. درست ترجمه کنید.
علی نوری
کتابی که نوشته ی جوررج اورول باشه نیازی به توضیحات نداره
redapple
ربط نداره
sabah
ارزش وقت گذاشتن نداره
حجم
۳۱۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۱۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰۳۰%
تومان