نظرات کاربران درباره کتاب رست‌خیز

کتاب ۲۳۸ از کتابخانه همگانی، چند روایت شیرین و دلنشین بودند ولی تعدادی هم از جذابیت خاصی برخوردار نبودند .در کل جلد اول بهتر و جذاب تر بود.

نسبت به جلد اول(کآشوب) خیلی ضعیف تر بود بنظرم، هرچند اونم عالی نبود ولی فضای روایت ها خیلی خاص تر از رستخیز بود و واقعا من و با خودش همراه میکرد و لذت میبردم... . در این کتاب،بعضی از روایت ها جوری بود که من ربطش به محرم رو نمی فهمیدم! انگار به زور گنجانده شده بود در کتاب! البته چند تا روایت خوب هم داشت انصافا که غالبا اون آخرای کتاب بودن(به جز روایت آخر البته!) . در کل 2.5 بهش میدم، نه خیلی بد، نه اون طوری که توقع داشتم

کاش توی کتابخونه هم بذارید

💫 این کتاب، روایت چند نفر از ارتباط گرفتنشان با امام حسین و روضه های سیدالشهدا تا الان این مجموعه روایتها سه جلد هستن: کاشوب، رست خیز، زان تشنگان جلد دوم رو الان خوندم که بعضی روایتهاش به نظرم به شدت بد بودند و اصلا دوست نداشتمشون اما بعضی از روایتها هم خیلی خوب حس واقعیشون رو به امام حسین و روضه و زیارت نوشته بودن با این وجود، خواندن روایتهای خوبش می ارزه که روایتهای دوست نداشتنیش رو هم بخونی ان شاالله جلد سوم رو هم میخونم بعدا روایتهای جالب این کتاب: پاتیل ها را لت میزنم هسته اندوه ساعت اسارت رکاب زدن با نور کریم شیشه شمر آتش و موی مرد کویرکجا گریه می کند للحروب رجالا نابازیگری گوشه حسین یک شب خدمت نذر کردن نبض دوم

قسمت شد مجموعه دوم -رستخیز- زمانهای استراحت؛ در مسیر پیاده‌روی اربعین سال ۹۸ را مطالعه کردم؛ نمیدانم چرا؛ حسب اتفاق یا حکمت؛ داستان شهید بهروز مرادی در حرم ارباب بی کفنش مطالعه کردم پیشنهاد میکنم اگر مثل من چشمه های اشکتون خشکیده روضه های منثور و امروزی این مجموعه رو مطالعه کنید؛ برخی داستانها راوی وضعیت فعلی خودم بود پیشنهاد میکنم داستان صوتی پاتیل ها را لت میزنم را با صدای نویسنده بصورت صوتی پیدا کنید و لذت ببرید دل بدید به روضه ها و عشق کنید

"گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است" ۲۴ روایت از زندگی مردمی که در جایی، زندگی شون گره خورده به اباعبدالله. "۲۴ روایت از روضه هایی که زندگی می کنیم" اول باید تشکر کنم از نویسنده به خاطر نامگذاری هنرمندانه ی کتاب، نامگذاری هر دو جلد عالیه. این مجموعه نسبت به کتاب قبلی از لحاظ ادبی پیشرفت کرده اما من احساس کردم دیگه از دل برآمده نیست و مثل مجموعه ی قبلی ازش لذت نبردم. در کل به نظرم از لحاظ ادبی و نوشتاری این کتاب بهتره ولی کتاب قبلی بیشتر به دلم نشست هم ماجراها بهتر بودند و هم "دلی" تر. روایتهای هسته اندوه، شیشه شمر، مرد کویر کجا گریه می کند،گوشه ی حسین و نذر کردن نبض دوم زیباترین ها در این مجموعه بودند از لحاظ داستانی، نوشتاری و احساسی.

فوق العاده است. ای کاش نشر اطراف جلد سوم این کتاب رو در همین محرم امسال در طاقچه قرار بده.

کاشوب جلد اول که بسیار خوب بود لذت بردیم

کتاب اولش یه کم بهتر بود اما به این هم ۵ میدم چون یه سری روایات این هم اشکمو در آورد. خصوصا روایت اولش ...

داستان نبض دوم «سلام حضرت پدر» واقعا عاشق امیرالمومنین هستم و حسم به ایشان حس عشق به پدر ی مهربان است از جلد اول رضایت بیشتری داشتم

من رستخیز را خیلی دوست دارم. برایم مثل حلوای روضه می‌ماند. همانقدر شیرین و دوست داشتنی. قصه آدم ها و روضه ها خودش روضه است ولی در قالب داستان.

بعضی از روایت‌هایی که بیشتر دوستشان داشتم، این‌ها بودند: هسته‌ی اندوه، شیشه‌ی شمر، جهت خواب‌دیدنِ رفتگان، آتش و موی، مرد کویر کجا گریه می‌کند، للحُروبِ رِجالاً، نابازیگری، گوشه‌ی حسین، یک شب خدمت و نذرکردنِ نبض دوم. بخشی از این کتاب را از طاقچه و بیشترش را از نسخه‌ی فیزیکی خواندم. بیشتر روایت‌های این کتاب را در محرم و صفر سال ۹۹ خواندم. و تقریباً نزدیک به روزهای اربعینِ سالی تمامش کردم که به‌خاطر شرایط کرونایی، مطمئنیم که امسال نمی‌توانیم در طریق‌الحسین خاکی شویم....

با داستان احسان عبدی پور خیلی بیشتر از بقیه ارتباط گرفتم، طوری که حتی انگار خودم‌ اونجا بود..

روایات این جلد رو بیشتر از جلد اولش (کاشوب) دوست داشتم خاطرات افراد مختلف راجع به محرم و عزاداری هاشون و هر آنچه که به امام حسین علیه السلام پیوند خورده و هر آنچه سبب پیوندشون با اهل بیت شده و کلا نقطه عطف های زندگی افراد در باب محرم همیشه برام جالب توجه بود و دوستون داشتم اما تک و توک خاطراتی هم بودند که به نظرم چندان مناسبتی با محتوای اصلی نداشتن

یکیش جالبتر بود: ماجرای واقعی مرد جوانی ساکن آلمان که پس از جدایی از همسرش متوجه سرطان کودکش شد و خودش را به روضه امام حسین در آلمان در روز عاشورا رساند و....

در مجموع کتاب خوبی بود و روایت های خوبی داشت. اما روایت آخر اصلا خوب نبود خصوصا که روایت پایانی بود و انتظار می‌رفت روایت پخته و کاملی باشد

من خیلی دوسش داشتم

سلام کآشوب،جلد اول کتاب،حقیقتا آشوبی برایم بود،بی صبرانه سراغ رستخیز رفتم و امیدوارانه خواندمش،،نبود برایم آنچه میخواستم.

هسته اندوه عالی بود

به طرز ناامید کننده ای ضعیف تر از کتاب اولش بود