نظرات کاربران درباره کتاب هم جهانی

کتاب داستان دختریه که صوفی معابه و و داستان ازدواجش رو تعریف میکنه ،از اتفاقات روزمره اش تا گریز به خاطرات گذشته و زمان دانشگاه و داستان ازدواجش با همسرش و مشکلات زندگی..... ابتدای کتاب حس بدی نداشتم من رو یاد رمان های زمان نوجوانی ام انداخت اما هرچی به آخرش نزدیک شدم بیشتر مبهم و گیج شد برام و توضیحاتش زیاد و خسته کننده اومد. همچنین پایان بندی میتونست بهتر پرداخته بشه و نتیجه و پایان بندی بهتری داشته باشه. در کل شاید یک دور خوندنش بد نباشه ولی مطمئن نیستم

این کتاب رو طاقچه بهم هدیه داد مثل بقیه هدیه‌هاش داشتم بیخیالش گویان از کنارش رد میشدم که یه لحظه بازش کردم و خب از دو صفحه اولش خوشم اومد صرفا ادامه‌ش دادم و دیدم بله این همون ژانر رمانیه که همیشه منو کنجکاو میکنه زندگی عادی آدمایی که اتفاق خاص و خارق‌العاده‌ای تو زندگیشون نمیفته ولی مشکلاتی دارن و مواجه‌شون با اون مشکلات جالبه شروع این داستان از یک خونه و خانواده‌ست خانم این خونه دچار درگیری میشه با خود درونی و محیط بیرونیش میره به سمتی که میمونه بین وجدانش و مردی که بهش میگه ترسو و در نهایت به دنبال پیدا کردن خودش و خدای خودشه کتاب روند آرومی داره و این رو خیلی دوست داشتم پر از جمله‌ها و لحظاتیه که منو به فکر فرو میبرد و بهم تلنگر میزد فضای عارفانه خیلی توش آمیخته شده و از زنان صوفی هم به کرات یاد شده و در نهایت میشه اینطوری گفت که یک رمان زنانه‌ست خوشحالم که خوندمش :)

نثر داستان جالب است ، اما پایان داستان می‌توانست بهتر باشد

بنظرم جا داشت بهتر ساخته و پرداخته بشه

کتاب قشنگی بود .فکر کنم خانوما خوششون بیاد. خوب تعریف کرده بود...

چرا طاقچه با هوش مصنوعی سلیقه مخاطب را نمی‌فهمد و کتابی که به او هدیه میدهد حتی نزدیک به سلیقه او نیست ؟

نخوندم همه اش رو ولی از کارما گفته که خب اون مربوط به جهان بینی ما نیست و به اشتباه که البته خیلی جاها همین اشتباه رو میکنند از این لفظ استفاده میکنند. البته ما مکافات عمل رو داریم. کارما مال تناسخه که البته نویسنده این منظور رو استعمال نکرده.

داستان جالبی داشت اما پایانش رو دوست نداشتم میتونست پایان بهتری داشته باشه

به نظر من کتاب خیلی جالب و البته عمیقی بود من به شخصه خوشم اومد اما به نظرم سلیقه هر کسی نمیتونه باشه اما خیلی قسمت های کتاب جملاتی گفته میشد که ادم رو به فکر فرو میبرد در کل دوسش داشتم و برام احساس خوشایندی بود خوندنش فقط دلم میخواست که اخر داستان یه خورده مشخص تر تموم شه به نظرم پایان داستان باز موند

اولین کتاب از این نویسنده بود که خوندم و به دلم نشست متنی پر از توصیفات لحظاتی که ممکنه هر کس دیگری تجربه کرده باشه و با راوی داستان گاهی هم قدم بشه؛ نیمی واقعی/نیمی خیالی, کمی در دنیای پر ازدهام و شلوغ/کمی هم در خلوت و تنهایی. پایان داستان غافلگیر شدم که اون هم احتمالا به این دلیله که دوست داریم همه چیز ختم به خیر بشه و تکلبف همه مسائل روشن بشه در کل قلم نویسنده رو دوست داشتم و از طاقچه هم بابت هدیه دادن این کتاب ممنونم❤️

نثری زیبا با جمله ها و پاراگراف‌هایی نغز تجربه جذابی بود

موضوع کتاب جامع تر از اون نبود که به یک جنسیت تقدیم بشه؟

من کتاب رایگان نخوام باید چکار کنم؟ همش کتاب بدردنخور گیرم میاد😑

به شدت توصیه میکنم چون به دغدغه های اصلی زندگی یک زن پرداخته بود و این نکته که اگر یک خانم مسیر صوفی و زندگی بکر و دور از وظایف عادیش رو در پیش بگیره مورد قضاوت همه حتی هم جنس های خودش قرار میگیره اما یک مردی مثل احمد به راحتی توسط جامعه پذیرفته میشه و حتی تحسین....

هدایای طاقچه عموما جالب نیستند. با خوندن یکی دو صفحه از این کتاب میشه فهمید که طرف نویسنده نیست.

چرت پرت بود