نظرات کاربران درباره کتاب جناح چهارم

واقعا خوب بود! داستان در مورد وایولت سورنگیل هستش، وایولت که توی خانواده ی پنج نفره به دنیا اومده آخرین بچه ی خانواده اس و تقریبا ضعیف ترین... پدر وایولت کاتب بوده و وایولت می‌خواد راه پدرش رو ادامه بده اما باوجود یه مادر مستبد یا همون ژنرال سورنگیل، وایولت باید بره به هنگ اژدها سواران، جایی که خیلیا از خانواده‌ی سورنگیل متنفرن!.. . . شخصیت پرداریا خوب بود، ژانر داستان تقریبا انمیز تو لاورزه(دشمنایی که عاشق هم میشن) روند داستان کشش بالایی داشت و حوصله ی آدمو سر نمی برد، بعضی وقتا داستان طنز می‌شد و اینو واقعا دوست داشتم پایان داستان.. پایانش واقعا خوب بود!

به علاقه‌مندان ادبیات فانتزی و دوست داران اژدها پیشنهاد میشه=))

به‌نظرم یکی از جذاب ترین داستان های فانتزی، اکشن و عاشقانست که شما رو پیوسته جذب مطالعه میکنه تا ببینید آخرش چی میشه. برای دوستانی که اهل رمان های جذاب و فانتزی هستند حتما پیشنهاد میکنم بخونن و لذت ببرند چون معرکست👌🏻

عالی بود. پیشنهاد میکنم اگر فانتزی ، اژدها و عاشقانه دوست دارید بخونید.

"اژدهایان با زنان شکننده پیوند برقرار نمی‌کردند. آن‌ها را سوزانده و به خاکستر تبدیل می‌کردند." روز خدمت اجباری فرا رسیده و هزاران داوطلب بیرون دروازه‌های بسگایث ایستاده‌اند، آماده تا سرنوشت خود را در یکی از چهار هنگ تعیین کنند. برخی با افتخار، برخی با ترس، اما همه می‌دانند که این مسیر بی‌بازگشت است. در میان آن‌ها، وایولت سورنگیل، دختری که تمام عمرش را صرف کتاب خواندن کرده بود، ایستاده است. پدرش که یک کاتب برجسته بوده، کتاب‌های زیادی برایش خوانده و از افسانه‌ها و قصه‌ها سخن گفته بود؛ همه مطمئن بودند که روزی او نیز مسیر کاتب‌ها را خواهد پیمود. اما برخلاف انتظارها، وایولت به اجبار مادرش، ژنرال فرمانده بسگایث، باید وارد رقابتی شود که برای او ساخته نشده است: هنگ اژدهاسواران. این هنگ جایی برای افراد ضعیف ندارد، چراکه کسانی که انتخاب می‌شوند، نه‌تنها باید بتوانند زنده بمانند، بلکه باید آماده‌ی حضور در میدان‌های جنگ نیز باشند. آن‌ها نه‌فقط برای افتخار، بلکه برای دفاع از قلمرو و نبرد در برابر دشمنان تربیت می‌شوند. تعداد اژدهایانی که حاضر به انتخاب سوارکار هستند، کمتر از تعداد داوطلبان است؛ به این معنا که هر شرکت‌کننده باید شایستگی خود را ثابت کند و رقبایش را از مسیر رقابت حذف کند. برخی حاضرند برای افزایش شانس خود هر اقدامی انجام دهند. برخی دیگر، مانند زیدن رایرسن — که همه او را فرزند یک شورشی می‌شناسند — حضورت وایولت را فرصتی طلایی می‌بینند تا انتقامشان از مادر وایولت را بگیرند یا حتی او را به قتل رسانند. تمرینات طاقت‌فرسا، نبردهای بی‌رحمانه و آزمون‌های کشنده تنها بخشی از مسیری است که وایولت باید طی کند تا به جنگجویی واقعی تبدیل شود. هر روز که می‌گذرد، فشارها بیشتر و چالش‌ها خطرناک‌تر می‌شود. وایولت باید از هر ذره‌ی توان، زیرکی و شجاعت خود استفاده کند تا برخلاف تمامی پیش‌بینی‌ها زنده بماند. . #جناح_چهارم کتابی فانتزی، حماسی و عاشقانه است که بخش عاشقانه آن در قسمت‌های نیمه دوم پر رنگ تر می‌ باشد. در یک سوم ابتدایی کتاب شما با شرایط بسگایث آشنا می شوید. یکی از ویژگی های بارز کتاب، صحنه‌های مبارزه‌های تن به تن در داستان است که از نظر من جذاب و پرهیجان بودند. اما نقطه اوج کتاب در انتهای آن بود که نویسنده با سورپرایزی شما را شگفت زده کرده و جلد اول داستان به پایان می‌رسد.. اگه عاشق اژدها و دنیای فانتزی هستید، جناح چهارم همون کتابیه که نباید از دست بدید! یه ماجراجویی جذاب که شما رو به دنیایی پر از شگفتی می‌بره.

اگر می خواهید از کار و زندگی بیفتید این کتاب رو بخونید... البته اگر طاقت دارید صبر کنید تا ادامه اش بیاد!

یه کتاب فانتزی که با دنیای اژدها ها سرو کار داره و به نسبت سانسور کمی داشت . من خودم دوسش داشتم و بگم که داستانش ادامه داره .

من عاشق این کتاب شدم خیلی خوبه من به اینجور کتابای فانتزی علاقه دارم و این برام فوق العاده قشنگ بود پیشنهاد میکنم به دوست داران اژدها