نظرات درباره کتاب داستان سمان و عینک شکسته اش و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب داستان سمان و عینک شکسته اش

نظرات کاربران درباره کتاب داستان سمان و عینک شکسته اش

انتشارات:زرنوشت
امتیاز:
۴.۹از ۵۴۵ رأی
۴٫۹
(۵۴۵)
مهرداد علوی
خیلی لذت بردم، با دوبار خواندن ظرافت‌های داستان را کاملا متوجه شدم و برایم جذاب بود. همیشه غافلگیری ها را در داستان ارائه میدهد. وقتی می‌خوانی انگار فیلم سینمایی غیر خطی میبینی. آخر داستان کنار توضیح مفهوم عشق جای چند سوال مهم را باقی گذاشته است که ذهن خواننده را با خود میکشاند. سمان عاشق پسری میشود که شبیه معلم کنکورش است. در همان زمان پسری به نام شهاب، عاشق سمان میشود که شبیه دوران جوانی مادرش است. کتاب با ایده نو این داستان جذاب را در چهار روایت مختلف از زبانها و راویان مختلف تشریح میکند و با تشکیل جمع نخبگانی از اندیشمندان، صاحب نظران و روانشناسان در قالب داستان به تحلیل وقایع می پردازد. در ابتدای این کتاب در بخش مقدمه ای بر عشق، در کلام بزرگان تحلیلی از دوست داشتن و عاشقی ارائه میشود که منحصر به فرد است. در فصل اول (عشق، شورجوانی)، نگاه کلی از داستان با روایت گران و نظرات متفاوت ارائه میشود. فصل دوم (خماریت) را شهاب و رها روایت میکنند. فصل سوم (سمان و شبان) را سمان و رها روایت میکنند. در فصل چهارم به بررسی فصلهای اول تا سوم پرداخته میشود و جمع نخبگانی تحلیلهای خود را ارائه میدهند که نویسنده آن را به شکل داستانی بیان کرده است. داستان سمان و عینک شکسته اش که نگارش آن حدود 7 سال به طول انجامیده است، یک داستان عاشقانه به نظر واقعی با چهار روایت مختلف است که سعی کرده است با دیدگاهی نو و منحصر به فرد یک داستان عاشقانه را بازگو کند و سپس به بررسی روانشناسانه و روانشناختی آن بپردازد و ذهن خواننده را با سوالات مختلف با مفاهیم بیان شده همراه کند. فصل مقدمه ای بر عشق: مثل این متن عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن فراوان دیده میشود. فصل دوم بسیار احساسی توصیف میشود در فصل سمان و شبان: دیالوگها شبیه شهاب: سن ازدواج تو تهران که واسه دخترا بالای 30 ساله واسه پسرا بالا 34 سال، البته واسه سال 93 رو میگم، البته شهرستانها یکم وضعیت بهتره. سمان: خوبه دیگه ازدواج چیه؟ آدم دست و پاش بسته میشه شهاب: جدا سمان: الان سرخوشی خوبه ولی حواست جمع باشه به زندگی و بچه و آشپزخونه و اینا
فطرت پاک
این مطلب را باید در نظر داشت که عشق بایستی در وجود فرد رشد کرده باشد تا بتوان رابطه عاشقانه برقرار کرد، مانند آنکه فرد لازم است فارسی بداند تا بتوان با او راجع به چیزی بحث کرد و در نتیجه این تصور که عشق در وجود ماست غلط است. بنابراین آنچه که در رابطه بین زن و مرد ایجاد می شود ترشح دوپامین مغز است که احساسی تند و آتشین را در رابطه بین افراد ایجاد میکند و اگر بار اول این اتفاق بیفتد این احساس ناشی از ترشح دوپامین تا یک سال است و بعد مرتباً کاهش مییابد و در نهایت از بین میرود. تعریف عشق آن است که عشق یک احساس و هیجانی است و این احساس و هیجان عالی نتیجه آگاهی و شناخت است...
سمانه کاهانی
ریزه کاری های داستان زیاد است و لازمه پازل را کامل کرد تا درک درستی از داستان داشت
کاربر ۸۹۳۸۹۹۲
من سه بار خواندم و هر بار برام جدید بود
خشم و هیاهو
این کتاب یک اثر دانشگاهی هنری است هم پژوهش دارد هم به موضوع خاص عشق پرداخته است. برخلاف کتابهایی که تصورات انتزاعی دارد به واقعیت پرداخته است.
باقر رضایی
باید گفت که حیاتی‌ترین موضوعات زندگی ما حول محور نیاز فطری‌مان به محبت کردن و محبت دیدن دور می‌زند. وقتی که ما از کمبود توجه و قدرشناسی و حتی عزت نفس در زندگی شکایت می‌کنیم، در واقع خواهان عشق هستیم. گاهی تغییر و تحولات را ـ به رغم رنج‌آور بودن ـ در کلاف هزارتوی زندگی می‌پذیریم زیرا می‌خواهیم عشق الهی را که در فطرت روحمان است دوباره تجربه کنیم. از کتاب کیمیاگری عشق نوشتم تا بگویم چرا ضرورت دارد عینک شکسته عشق را بخوانید.
کاربر ۸۹۴۴۳۴۶
کار در فضای دانشگاهی است اما پژوهشها خارج از آن است
روحانی
کتاب برای خوانندگان با بهره هوشی بالا نوشته شده است
Meisam moradi
ترکیب روانشناسی و رمان ایده جالبی بود فصل سوم و دیالوگها اوج مطالب بود کسانی که عشق را تجربه کرده اند حتما از خواندنش لذت میبرند
سهراب غفاری
این کتاب برای معرفی نیاز به همت مضاعف دارد من برای دخترم و خواهر زاده ام خریداری کردم ولی متاسفانه چاپ مجدد انجام نشده است
کریم دهقانی
خوب بود این کتاب خاص در زمینه خودش است
حمید زارع حسینی
من به این کتاب نوبل ادبیات میدم
شاهین اکبری
به نظرم میشود دو بار کتاب را خواند البته اگر به روش تندخوانی عمل کنی خیلی از مطالب را از دست میدهی. من از حالت دیالوگ محور که شبیه چت بود خوشم اومد فایل پی دی اف البته بعضی جاها فاصله بین کلمات می‌انداخت ولی مشکلی نداشت. بازم دم طاقچه گرم نسخه الکترونیکی می‌ذاره ارزانتر میشه من پول داشتم البته خود کتاب چاپی می‌گرفتم.
کاربر ۸۹۴۶۴۲۳
این پول که از اسنپ کمتر است واقعا هزینه دانش این قدر کم نیست
کاربر ۸۹۴۴۳۶۴
باید با کتاب حس گرفت
دلارام خسروی
دیالوگها فوق العاده تنظیم شده بود
کاربر ۸۹۰۹۶۷۷
کتابی است که ذهن را درگیر خود میکند. با بیان داستانهای مختلف حول محور یک داستان اصلی درگیری هایی که بین افراد در مواجه با عشق پیش می آید به تصویر می کشد. بیان احساسات از بیان مرد و از بیان زن داستان آن را به اوج می برد. فصل آخر که جمع بندی اندیشمندان است می‌توانست کمی بهتر جمع شود ولی با چاشنی طنز آن را قابل فهم میکند. همچنین سورپرایز آخر داستان باعث میشود دوباره داستان را از اول بخوانیم.
علیرضا گنجی
درگیری یعنی این جمله ها:وقتی آدم از رابطه اش با دوستش حرف میزند، یعنی آن رابطه جدی است؟! و صدها جمله دیگر
فرهنگ غنی
دیالوگها فوق العاده اند سمان: دقیقا مشخصات اون بودا شهاب: متاسفانه من راجع چیزهایی میدونم که زیاد دونستنشون خوب نیست سمان: مامانم زرتی برگشته میگه شبیه اقای سهیلی؟ من (teeth)(happy)
علیرضا براتی
عالی بود
دنیامالی
عشق جوششی یک جانبه است. به معشوق نمی‌اندیشد که کیست ؟! یک"خود جوشی ذاتی" است، و از این رو همیشه اشتباه می‌کند و در انتخاب بسختی می‌لغزد و یا همواره یک جانبه می‌ماند و گاه، میان دو بیگانه ناهمانند، عشقی جرقه می‌زند و چون در تاریکی است و یکدیگر را نمی‌بینند، پس از انفجار این صاعقه است که در پرتو روشنایی آن، چهره یکدیگر را می‌توان دید و در اینجاست که گاه، پس از جرقه زدن عشق، عاشق و معشوق که در چهره هم می‌نگرند، احساس میکنند که همدیگر را نمی‌شناسند و بیگانگی و ناآشنایی از عشق-که درد کوچکی نیست-فراوان است. این کتاب با اینکه سال گذشته منتشر شده بود ولی انتشار الکترونیکی آن کار شایسته ای بود که جای تقدیر دارد
سامان کمالی
فصل چهارم به خوبی و منحصر به فرد نگارش شده بود ریحانه هنوز میخواست دلایل درست ازدواج را تشریح کند ولی ازش فرصت خواستم تا نکته ای بگم. این عدد 500 ساعت یک عدد خاص و مشخصی نیست. یک معیاری است که کارشناسان قرار داده اند تا افراد همدیگر را بشناسند. مثلا یک تحقیقی انجام شد که افراد با سوال و جوابهایی به همدیگر علاقه مند میشوند و اگر این علاقه مندی به شناخت بیشتر منجر شود ممکن است عاشق همدیگر شوند. یک فرضیه‌ی عمومی وجود دارد که می‌گوید هر رابطه‌ای را می‌توان به یک رابطه عاشقانه تبدیل کرد. منظور از تبدیل هر رابطه‌ای، روابطی است که افراد در آن علاقه‌ی نسبی و نقاط مشترک فرهنگی و فکری مناسبی با هم دارند. در این نوع روابط اگر احساسات به سمت سردی برود، می‌توان با استفاده از سوالاتی که در این مطلب آمده است، هیجان جدیدی به رابطه داد و آن را به سمت یک رابطه عاشقانه هدایت کرد.
کاربر ۸۹۴۸۱۹۰
نسخه فیزیکی نایاب شده به راحتی گیر نمیاد
کاربر ۸۹۴۷۶۵۰
خوب بود من امسال تونستم بگیرم
شهاب شعبان نژاد
دکتر خوب راهنمایی میکرد. فکر نمی‌کردم رها این قدر پیگیر باشد. زندگی بی عشق جریان دارد ولی عاشقی کردن چیز دیگری است بیشتر از این نمیتوانم حرف بزنم ....
خیر الله صاحب جم
مهرداد گفت با این تفسیر باید بگوییم که بیشتر ما باید دچار عشق شویم نه عشق دچار ما شود. یه جورایی عاشقانه بودن در وجود ما ریشه دوانده باشد. این جوری من میتوانم بگویم که بالقوه و بالفعل و عندالمطالبه و عندالاستطاعه ریشه مان در حال دویدن است. مهرداد شخصیت جالبی داشت
یاسین سامانی
من میخواستم فضا را تلطیف کنم. باید میگفتم که حرفهای ما در باطن یکی است ولی ممکن است در ظاهر کمی باهم متفاوت باشد. کار علم در حقیقت تجزیه کردن جهان به کوچکترین جز ممکن خودش است. نظریه دالتون این بود که اجسام از واحدهای کوچک سازنده ای تشکیل میشوند که اتم نام دارند. یعنی بعد از تجزیه کردن به کوچکترین واحدها، آنها را نام گذاری میکند. سپس به دنبال خواص و خصایص آن پدیده میرود و به رابطه آن شی با بقیه میپردازد. وقتی ما راجع به عشق، ازدواج و ... صحبت میکنیم، مهم این است که تا چه اندازه توان آن را داشتیم که آن موضوع را تکه تکه کنیم، هر جز را با چه نامی صدا بزنیم و چه تعریفی جامعی برای آن ارائه بدهیم. نباید با واژه ها غریب باشیم.
کاربر ۸۹۴۸۹۳۸
این شهاب بود؟ شهاب چطور در خارج از کشور دسترسی دارد؟
بهنام عقیلی
این کتاب روایت وقایع اتفاق افتاده برای یک دوست است که به صورت داستانی روایت شده است و حین روایت داستان از مفاهیم روانشناسی و روانشناختی بهره برده شده است. شاید اگر فصل آخر در سایر فصلها توزیع میشد بهتر بود اما به انتخاب نویسنده احترام گذاشته میشود شاید سورپرایز آخر جلوه نمی‌کرد. برای کسانی که حس دوست داشتن را تجربه کردن و برایشان علامت سوالهایی هنوز هست کتاب مفیدی است.
کاربر ۸۹۶۵۴۲۲
کاش نویسنده باز ادامش رو مینوشت عالی بود و سوالها جواب داده میشد
کیانوش خسروی
جالب بود
sina haghighi
البته در کتاب نوشته یک دوست و داستان ها را حول آن بیان میکند لزوما نمیتوان به واقعی بودن آن استناد کرد در کتاب هم گفته اسامی و مکانها اتفاقی است
خشم خام
داستان شهاب برایم آموزنده بود... خیلی خوب احساسات شهاب به تصویر کشیده شده بود فضای دانشگاهی ترسیم شده بود «چقدر سخت است که هر روز یک برنامه برای خود بچینی، برایش تلاش کنی و هر بار تصمیمت را به فردا واگذار کنی. هر روز که میگذشت مصمم تر میشدم ولی برای حرف زدن دست و دلم میلرزید. هم مادرم را از دست داده بودم هم پدرم را. نه خواهری، نه برداری! تنها بودم! یک روز دلم را با خدای خود صاف کردم.»
سپنتا دخانی
داستان شهاب و توصیفهاش انگار کلماتی هستند که از عمق وجود می جوشند احساس میکنم خود شهاب برای نویسنده کاملا احساساتش را نوشته است
درسا شهریاری
من با کتابای ایرانی جور نیستم ولی این کتاب متفاوت بود انگار ترجمه خوب یک نویسنده معروف است و باید چند بار خواند و آموخت
ارسلان صیاد
دوست داشتن از روح طلوع می‌کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می‌گیرد. عشق با شناسنامه بی‌ارتباط نیست، و گذر فصل‌ها و عبور سال‌ها بر آن اثر می‌گذارد. دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می‌کند. عشق طوفانی و متلاطم است. دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت. عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست
کتاب خوان قهار
در توصیف کتاب به پشت جلد باید نگاه کنیم عشق یک واژه ساده است ولی درباره همین سه حرف در طول تاریخ داستانهای مختلفی نوشته و نقل شده است. به راستی عشق چیست که بیشتر فیلمهای برتر تاریخ سینما در دل داستان خود مفهومی از آن را به تصویر میکشند؟ هرکس برای بیان عشق، یک صحنه عاشقانه، یک داستان شگفت انگیز یا یک خاطره پرهیجان را تعریف میکند اما هنوز این سوال باقی است که عشق چیست؟ آیا میتوان تعریفی برای آن بیان کرد؟ چطور میتوان به جوانان و نوجوانان درباره عشق، خوبیها و بدیهایش گفت؟ آیا راهنمایی برای عاشقی، عاشق شدن، عشق¬ورزی و جنبه¬های مختلف آن وجود دارد؟ آیا عبارت "همه چیز با عشق معنا میشود" عبارت درستی است؟
رحیم محمدنیا
این کتاب من رو به فکر واداشت و سوال برانگیز بود متنش جوری بود که ادم رو به داخل داستانها میکشید و میتونست خواننده رو توی کتاب به دنبال خودش بکشد توصیه میکنم ازش غافل نشید و بخونیدش.
رحیم محمدی
بعضی از روانشناسان معتقدند که عشق را می‌توان به دو دسته عشق همدلانه و شورانگیز هم تقسیم کرد. در عشق همدلانه، دو نفر نسبت به هم احساس احترام را تجربه می‌کنند، به هم محبت می‌ورزند و البته اعتماد هم عضوی لاینفک از رابطه‌شان است
نسیم سحری
متن پشت جلد که مشخص است راجع به خود کتاب هم باید مطالب را به تحلیل نوشت این بخشها کلی است
سینا مهری
حرفهای پسرانه زیادی زده شد است واقعا برای مدیران که میخواهند فضای نسل جدید را درک کنند توصیه میکنم #باید کمی آرامتر میبودم. همه چیز در سطح اتفاقهایی که میافتند، خلاصه نمیشود. مضطرب شده بودم. حرف زدن سودی نداشت. دنیای ما تفاوت داشت. او زندگی برایش با داشتن رفاهی که داشت معنا داشت. نداشتن رفاه را تجربه نکرده بود. رفاه از نگاه او چیزی نبود که بخواهد به آن فکر کند. به مهر فکر میکرد. به محبت. حتی وقتی پیشنهاد آشنایی به او داده بودم، نپذیرفته بود و حالا بعد از چند ماه بازگشته بود و میخواست چه چیزی را حل کند؟ فکر میکرد من در حرفهایم اغراق به کار برده ام، روانشناس نازبده ای او را راهنمایی کرده بود. فکر میکرد صداقتم برای امتحان اوست....#
مبین برادران
متنش روون و تاثیر گذار و شخصیت پردازیش عالیه.. عشق رو به طرز جذابی بیان کرده.. از خوندن خط به خطش لذت بردم و مطمئنا چند بار دیگه هم میخونمش... و هر بار جدید خواهد بود
احسان بامنیری
کتاب هم از دید زن هم از دید مرد مفاهیم را بررسی کرده است. بی جهت نیست این همه سال برای نگارشش وقت صرف شده است
ابراهیم الشنی
مدیران که کتاب نمیخوانند
ابراهیم حسینی
این کتاب شبیه کتابهای یالوم است که مباحث روانشناختی دارد و هم یک فیلمنامه است که جریانی از گفت و گو را به نمایش می گذارد شهاب: آره خیلی سخته واسه بابا ایشاالله همیشه سلامت باشی :سمان مرسی (happy)شماهم دکتر مملکت، ما که هنوز نون خور مملکتیم بدون فایده اگه رفتم یدفه پیشاپیش ببخشید باتری گوشیم مشکل پیدا کرده تا خاموش نشه شارژ نمیکنه الانم باتریش داره تموم میشه فصل سوم را که میخونی انگار مطالب زنده دو نفر را که دارن با هم حرف میزنن رو میخونی و کامل میتونی در جریان باشی و احساسات را درک کنی
فخری فراستی
واقعا کتاب جالبی بود.. در عین عاشقانه بودنش خیلی زیرکانه از مباحث روانشناسی هم گنجانده شده بود...
سارا آسایش
وقتی نیچه گریست یالوم فوق العاده است این کتاب هم خوب بود
شیعه دوازده امامی
توضیحات دیالوگی خیلی جالب بودن
سپهر
من از قسمت توضیح فرق عاشقی و دوست داشتن استفاده خوبی کردم که می‌گفت: این ها مشخصات عشق است که با دوزها و شدت‌های مختلف رخ می‌دهد. اما در برخی از مواقع، از کسی خوشمان می‌آید؛ یعنی دوست داریم که با او اوقاتی را بگذرانیم و دور و برش باشیم. این یعنی دوست داشتن و لزوما نمی‌توان نامش را عشق گذاشت. احساسات در عاشقی بسیار عمیق‌تر و شدیدتر هستند. برای مثال، کسی که عاشق می‌شود دوست دارد که نزدیکی و صمیمیت را در ابعاد مختلفی با فرد مورد نظرش تجربه کند. زمانی که عاشق کسی می‌شوید همه احساساتتان نسبت به او پررنگ‌تر می‌شود اما وقتی که کسی را دوست دارید، همه‌چیز در حد مطلوب و خوشایند باقی می‌ماند و مرزهای افراط را در نمی‌نوردید. شاید عاشقی برای همه ما مناسب نباشد. با خواندن داستان باید بفهمیم مثل شهاب باشیم یا سمان یا ریحانه یا مهرداد...
موسی زارع مقدم
به جرات میشه گفت که ثر فاخریه و تلاش نویسنده در انعکاس اطلاعات روانشناسی در خلال داستان قابل ستایش هست.
فائزه @
با تک تک شخصیت های داستان همزاد پنداری کردم کتاب خوبیه ارزش دوبار خوندن رو داره توصیه میکنم
مهران قریشی
این کتاب به صورت منحصر به فرد عشق و دوست داشتن ها را با مثالهاش توضیح داد
حسام
این کتاب جمع بندی از تمام مطالب بزرگان راجع به عشق است که سعی کرده بهترین جمع بندی را داشته باشد و با بیان داستانی که به نظر سراسر واقعی است سعی می‌کند زندگی با عشق را به تصویر بکشد. من اوج داستان را در فصل آخر میبینم که عشق را اولین ایستگاه آخرین مقصد میداند. البته از فصل دیالوگ محور هم نمیتوان گذشت.
فرشاد بوربورانی
مصداق شعر شهریار است که میگوید آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا وه که با این عمرهای کوته و بی اعتبار اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شراره‌ عزتی
فصل دیالوگ محور انگار کلمات از آسمان باریده شده است. با شخصیت رها ارتباط گرفتم
مهرداد علوی
مثل کتاب اولین دانشگاه آخرین پیامبر
sina haghighi
این کتاب جواهری است که پنهان شده بود.... این مطالب را مرور کنین: دوست داشتن از عاشق بودن هم سختتر است؛ دوستدار تو به سعادت تو میاندیشد حال آنکه عاشق تو به داشتن تو ... . آنچه باز هم از دوستی و عشق بالاتر است، آزادی¬ست. کسانی که از دوستی به سود و زیان آن می اندیشند، سودی از دوستی نخواهند برد. دوست داشتن از عاشق بودن هم سخت تر است؛ دوستدار تو به سعادت تو می اندیشد حال آنکه عاشق تو به داشتن تو. دوستی بالاتر از عشق است. سعی کن تا کسی را در دوستی نیازمودهای عاشقش نشوی. این آزادی است که پیش از دوستی ارزش دارد. نباید با دوست داشتن کسی او را از آزاد بودن و آزاد انتخاب کردن محروم کرد. حال این مفاهیم را از زبان چند نفر روایت کنی کار سخت و دشواری است. چطور با خواندن یک کتاب چند سال زندگی را تجربه کرد میشود داستان عینک شکسته عشق
سادات
بین این همه کتاب ایرانی که خوندم میتونم بگم جزو معدود کتاب های بسیار گیراست و میشه زیاد روش حساب باز کرد
هانیتا
این کتاب الماس قرن جدید است
سیروان نخعی
این کتاب الهامات الهی است باز نگاه کردم. خدای من او کیست؟ انگار یک عمر است که او را می شناسم. انگار او بالای منبر است و جمعی از مستمعین به او گوش فرا داده اند. حرکتم آرام شده بود. آهسته قدم برمیداشتم. صدای قلبم به گوش می رسید. هرچقدر آلارمهای این جعبه شکستنی است در گوشم طنین انداز بود اما هیچ توجهی نبود. انگار هم گوشهایم کر شده بود هم چشم¬هایم نابینا. نگاهم ثانیه هایی به او دوخته شده بود. میرفتم و برمیگشتم و نگاه میکردم.
نیلوفر حقی
بیشتر از اینکه از داستان خوشم بیاد از سبک نوشته شدنش خوشم اومد..
Mohammad
مگر میتوان عشق را توصیف کرد و نظر داد راجع به آن که حالا بخواهیم راجع به این متن که سطر به سطر ، واژه به واژه و لحظه به لحظه اش آغشته به عطر مست و اغواکننده عشق است را حلاجی کرده و نظر بدهیم راجع به آن! فقط باید این کتاب را نوشید و مست شد و دست افشان و پای کوبان عاشقی کرد.
فکور
به این نکات توجه کنید این مطلب را باید در نظر داشت که عشق بایستی در وجود فرد رشد کرده باشد تا بتوان رابطه عاشقانه برقرار کرد، مانند آنکه فرد لازم است فارسی بداند تا بتوان با او راجع به چیزی بحث کرد و در نتیجه این تصور که عشق در وجود ماست غلط است. بنابراین آنچه که در رابطه بین زن و مرد ایجاد می شود ترشح دوپامین مغز است که احساسی تند و آتشین را در رابطه بین افراد ایجاد میکند و اگر بار اول این اتفاق بیفتد این احساس ناشی از ترشح دوپامین تا یک سال است و بعد مرتباً کاهش مییابد و در نهایت از بین میرود. تعریف عشق آن است که عشق یک احساس و هیجانی است و این احساس و هیجان عالی نتیجه آگاهی و شناخت است.
احمد شکرریز
من کنار بخش داستانی تحلیل هایی که انجام شده است دوست داشتم. بی جهت نیست برای اینکار چندین سال زمان صرف شده است. «اینها مشخصات عشق است که با دوزها و شدت‌های مختلف رخ می‌دهد. اما در برخی از مواقع، از کسی خوشمان می‌آید؛ یعنی دوست داریم که با او اوقاتی را بگذرانیم و دور و برش باشیم. این یعنی دوست داشتن و لزوما نمی‌توان نامش را عشق گذاشت. احساسات در عاشقی بسیار عمیق‌تر و شدیدتر هستند. برای مثال، کسی که عاشق می‌شود دوست دارد که نزدیکی و صمیمیت را در ابعاد مختلفی با فرد مورد نظرش تجربه کند. زمانی که عاشق کسی می‌شوید همه احساساتتان نسبت به او پررنگ‌تر می‌شود اما وقتی که کسی را دوست دارید، همه‌چیز در حد مطلوب و خوشایند باقی می‌ماند و مرزهای افراط را در نمی‌نوردید. اصلا لزومی ندارد که بخواهیم از میان عشق و انواعش یا دوست داشتن به انتخاب برسیم. این دو نوع حس در زندگی رخ می‌دهند. کنترل خاصی روی آن¬ها وجود ندارد. هر شخص بنا به تجربه‌هایی که در زندگی دارد، احتمال دارد که دوزها و سطوح مختلفی از عشق یا دوست داشتن را تجربه کند. شاید هم به‌طور مشخص، عشق در زندگی رخ ندهد. اما در هر حال، نمی‌تواند درباره برتری هیچ‌یک بر دیگری به نتیجه‌گیری خاصی رسید. کیفیت عشق و دوست داشتن هم در زندگیِ هر فرد با دیگری متفاوت خواهد بود. در نتیجه، مقایسه‌کردن و رسیدن به حکمی کلی درباره برتری هر یک کاری بیهوده به نظر می‌رسد. ضمن اینکه هیچ یک از این دو گزینه یعنی عاشقی یا دوست‌داشتن دیگری با برنامه و حساب پیش نمی‌آید و بیشتر شبیه اتفاقی در زندگی‌اند که تبلور تجربه‌ها، سلایق، خاطرات و تصمیم‌گیری‌های فردی هستند.» کتاب برای نوجوانان و جوانان که برای احساساتشان ارزش قائل هستند و همچنین دهه شصت و هفتاد که تجربه های متفاوت فرهنگی داشتند توصیه میشود.
جبار معنوی
این کتاب هم برای کسانی که داستان های عاشقانه را دوست دارند جذاب خواهد بود هم برای فرادی که علاقه مند به روانشناسی و آموختن آن از طریق داستان هستند..
جبار معنوی
این کتاب هم برای کسانی که داستان های عاشقانه را دوست دارند جذاب خواهد بود و هم برای فرادی که علاقه مند به روانشناسی و آموختن آن از طریق داستان هستند...
هادی اقبالی
کتاب آغازی فوق‌العاده دارد؛ شما پرت می‌شوید وسط یک زندگی و همان‌قدر مشتاق که از آینده بدانید، همان‌قدر هم مشتاق دانستن گذشته خواهید بود..
شاکر مهدوی
کتاب سراسر آموزش و هیجان است به قول اسوندسن احساسی نظیر ترس، راهی است برای حضور در این جهان. از سوی دیگر، جهانی که از آن می ترسیم، جایی است که هرگز در آن نمی توانیم کاملا احساس راحتی و «در خانه خویش بودن» بکنیم. قلب من به جایی وصل بود که نمیترسید ولی دلهره داشت. نمیدانست چه اتفاقی خواهد افتاد. از همان راهرو گذر کردم. میدانستم که در این چند روز میروم و با او سخن میگویم. شاید این 28 امین تلاش در 26 سالگی ام بود.
سلام بر ایران
تنها رمانی بود که با شخصیت‌هاش همزادپنداری کردم. خیلی به زندگی واقعی دانشجویی و سن و سال 17 تا 30 نزدیک بود و جنس دغدغه‌ها رو خوب بیان کرده بود. از رویاپردازی‌های فانتزی‌گونه رمان‌های دیگه فاصله داشت و بیشتر به واقعیت نزدیک بود. به نظرم نویسنده واقعا باهوش بوده، داستان و سبک نوشتنش پیچیده است که این پیچیدگی رو من خیلی دوست داشتم. با شخصیت مهرداد حال کردم..
آرین تیموری
بخونید و لذت ببرید از فضایی که برامون ساخته《تنها راه یاد گرفتن، زندگی کردنه》 فوق العادس
حسن اسماعیلی
طرح جلد مثل یک تاج عروس است در کتاب بخشی آمده است که میگوید: چادرش آنقدر محکم نبود که تمام قرص صورتش را بگیرد. روسری صورتی اش هم آنقدر شل بود که راحت لیز بخورد. طره های مشکی اش هم آنقدر لخت نبود که از چشمانش مواظبت کند. لبخند میزد. دنبال آب سرد کن می گشت که آب بخورد. برای آب خوردن مجبور نبود که مواظب لب هایش باشد. به لبهایش رژ نمی زد. یک کتاب شیمی عمومی مورتیمر در دست داشت. فهمیدم که تازه به دانشگاه آمده است. مورتیمر کتاب سال اولی هاست. برای این کتاب زیاد باید نوشت
بی بی قصه ها
کتاب عینک شکسته عشق عروس قصه های ایرانی است
طالبی
کناب خیلی خوبی بود، موضوعش برام جذاب بود طوری که دلم نمیخواست کتاب رو با وقفه بخونم و ظرف نصف روز تمومش کردم. کاملا بر اساس واقعیاته...
ستارگان آسمان
دیالوگها اوج هنر نویسنده بود من به شخصه غبطه میخورم چطور این همه فکر شده است شهاب: تو تهران که واسه دخترا بالای 30 ساله واسه پسرا بالا 34 سال، البته واسه سال 93 رو میگم البته شهرستانها یکم وضعیت بهتره. بله :سمان خوبه دیگه ازدواج چیه؟ آدم دست و پاش بسته میشه شهاب: جدا الان سرخوشی خوبه ولی حواست جمع باشه به زندگی و بچه و آشپزخونه و اینا :سمان
کیانوش خسروی
انگار داری در بخشهایی مکالمات و دیالوگ‌های واقعی را میخوانی شهاب: تو تهران که واسه دخترا بالای 30 ساله واسه پسرا بالا 34 سال، البته واسه سال 93 رو میگم البته شهرستانها یکم وضعیت بهتره. سمان: خوبه دیگه ازدواج چیه؟ آدم دست و پاش بسته میشه شهاب: جدا سمان: الان سرخوشی خوبه ولی حواست جمع باشه به زندگی و بچه و آشپزخونه و اینا
علیرضا منظم
این کتاب برای من نقطه عطف آغاز کتابخوانی داستانی بطور جدی شد و از سیر کتاب لذت بردم داستان متفاوتی داره کتاب با پایانی متفاوت پیشنهاد میدم ولی بنظرم مخاطبان کتاب دو دسته هستن دسته ای که کتاب متفاوت و فوق العاده میدونن اون رو و دسته ای که خیلی معمولی میدونن و باهاش نمیتونن ارتباط برقرار کنن
نسیم سحری
برای نسل امروزی کمی ثقیل ولی برای دهه هفتاد و هشتاد فوق العاده است
جبار معنوی
این کتاب هم برای کسانی که داستان های عاشقانه را دوست دارند جذاب خواهد بود هم برای فرادی که علاقه مند به روانشناسی و آموختن آن از طریق داستان هستند....
شراره‌ عزتی
داستان بسیار لطیف و خواندنی‌ای بود، عاشقانه ای که در دنیای واقعی به نظرم خیلی کم و نادر اتفاق میفته. مردی که انقدر نجیبانه و مردانه عاشق زنی میشه با همه تنهایی هاش و مشکلاتش و... به نظرم توی دنیای کتاب ها فقط میشه پیداش کرد و انصافا توی همون دنیا هم عجب چیزیه! مثلش نیست و اصلا نمیشه عشق این شکلی یه مرد رو با عشق زنانه قیاس کرد، به نظر من عشق مردانه این شکلی هزاران برابر جذابتره، اگر حتی فقط لای کتابها باشه...
کلمات بهشتی
دوباره اون حس عجیب.. ته دلم میریزه باشیطنتاش..خنده هاش..شوخیاش.. یه حس شیرینه..ولی جدیده..تاحالا نچشیده بودمش.. یه حس عسلیه.. از درسش خوشم نمیومد..ولی الان یه اشتیاق عجیبی حس میکنم برای جلب رضایتش.. تحسین تو نگاه خیلیا موج میزنه.. هی حواسم پرت اون عسلی تو قلبم میشه..
فرانسه مهد عشق
به متن کتاب رجوع میکنم که مراقب اولین ها باشیم " آدما هیچ وقت اولین اتفاقای زندگیشون رو یادشون نمیره قبول داری؟ هیچ کس عشق اولش رو یادش نمیره: اولین معلمش، اولین باری که دست یک نفر رو عاشقانه گرفت، اولین بوسه، اولین رفیق، اولین قرار، اولین جدایی، اولین اولین اولین، این اولینااا تا آخرین روز زندگی باهاتن، حواست باشه که چیو، میخوای واسه خودت برای اولین بار خاطره کنی، اولین خاطره¬ها، تاریخ انقضاء ندارند"
کاربر ۹۰۰۵۳۰۸
ایران مهد عشق است
غلامعباس فتاحی
کجا فرانسه مهد عشق است؟
فریبرز احمدیان فر
برای اینکار هفت سال زمان گذاشته شده است. داستان سمان و عینک شکسته اش که نگارش آن حدود 7 سال به طول انجامیده است، یک داستان عاشقانه با چهار روایت مختلف است که سعی کرده است با دیدگاهی نو و منحصر به فرد یک داستان عاشقانه را بازگو کند و سپس به بررسی روانشناسانه و روانشناختی آن بپردازد و ذهن خواننده را با سوالات مختلف با مفاهیم بیان شده همراه کند. همین عبارت بالا برای دریافت این کتاب کافی است.
فرانسه مهد عشق
همین عبارت کافی است؟
دلارام خسروی
مطالب کتاب زنده است و با تو حرف میزنند. او میخواست جوانمردی را تمام کند. او نمی¬خواست رها کننده باشد. او میخواست خُلق پهلوانی داشته باشد. میگویند پهلوونی که عاشق نیست، پهلون نیست، ولی هیچ کس نمیداند که چرا از یک جایی به بعد، سمان به خودش و زندگی باخت. شاید همان موقع که تلاش میکرد که خودش را به کیان ثابت کند، باخته بود. کیان او را پس میزد. شماره تلفنش را عوض کرده بود، اما سمان دست بردار نبود. به هرچیزی و هرکسی متوسل میشد که خودش را به کیان برساند. حتی پس از ازدواج کیان، با یک آیدی جعلی، او، همسر و برادرش را دنبال میکرد. حتی به همسر کیان میگفت خانم عبداللهی باید لیاقت کیان را داشته باشد و اسم کوچکش را صدا نمیزد.
افشین صفوی
کم کم یاد خواهی گرفت عشق تکیه کردن نیست و رفاقت هم معنی اطمینان خاطر نیست و یاد می‌گیری که بوسه‌ها قرارداد نیستند! کم کم یاد می گیری.. که حتی نور خورشید هم می‌سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری! باید باغ خودت را پرورش دهی به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد... کم کم یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی که محکم باشی پای هر خداحافظی یاد می گیری که خیلی می ارزی... #خورخه_لوییس_بورخس
عاشق خدا
وقتی آدم از رابطه اش با دوستش حرف میزند، یعنی آن رابطه جدی است؟! این کتاب حرفهای جدیدی برای گفتن دارد و عشق زمینی و آسمانی را هم در درون خود توضیح میدهد
صادق رستمی
این کتاب همان طور که در توضیحات آمده است به دوستداران مطالعهٔ یک داستان عاشقانه از دریچهٔ علم روان‌شناسی پیشنهاد شده است اما باید متذکر شد که سبک روایت این داستان عاشقانه کاملا منحصر به فرد است. برای طرح مباحث روانشناسی فصل آخر از شیوه گفت و گو محور بین نخبگان استفاده شده است و در آن نیز داستان عاشقانه دیگری روایت میشود و به داستان اصلی نیز برمیگردد.
صادق باقری
عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن. استاد خیلی خوب این مطلب را توضیح داده اند. قطره ها شبیه خون از عینک روی جلد خیلی ذهنم را درگیر کرده است
فرشاد بوربورانی
این کتاب برای من مصداق این شعر شهریار است آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا وه که با این عمرهای کوته و بی اعتبار اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
vahid
بیشتر از رمان بحثهای روانشناسانه در این کتاب پر رنگ است. این کتاب و مباحث آن نشان میدهد که هنوز عشق جای کار زیاد دارد و باید بیشتر به آن پرداخت. همان طور که در کتاب مینویسد همه چیز با عشق معنا میشود اما عشق مهم تر است یا دوست داشتن؟ اینکه شخصیتهای اصلی هم از ایران رفته اند و افراد دیگر به تحلیل شرایط می پردازند جای توجه دارد. به نظرم کار قوی انجام شده است.
متین نبی
اتفاقا بحث داستانی را باید پر رنگ تر دانست در آخرین فصل اولین ایستگاه آخرین مقصد مباحث روانشناسی بررسی میشود این کتاب یک ایده جدید برای بررسی است
کیانوش خسروی
شبیه کار اروین یالوم وقتی نیچه گریست
شیعه دوازده امامی
کتاب به خوبی و با تحقیقات تنظیم شده است. بعنوان یک روانشناس مطالب ابتدایی خوبی برای داستان گردآوری شده است و گاهی به عمق مطالب هم اشاره شده جوری که خواننده را اذیت نکند
خداداد الله یاری
این کتاب منحصر به فرد است
قهرمان
این داستان هم در سبک داستانهای “دزیره” ان ماری است که در آن معشوق ناپلئون تکه های مرغ را در لباس میگذارد تا با سینه های برآمده به دیدار مسئولین برود و هم در سبک “سمفونی مردگان” معروفی است که خواننده تلاش می کند که خود را در مسیر داستان قرار دهد تا بفهمد آخرش چه رخ میدهد و هم در سبک هیچ کدام از این دو داستان نیست.
علیرضا براتی
من نسخه فیزیکی را دریافت کردم و از همان اول فهمیدم با اثری جدی طرف هستم. یک داستان عاشقانه که با چهار راوی مختلف بیان میشود و راجع به آن تحلیل های مختلف ارایه میشود. نویسنده مثلث را به مربع تبدیل کرده است و با ذهن خواننده همراه میشود تا موضوعاتی را برای او شفاف کند.
فریبرز احمدیان فر
نسخه الکترونیکی هم جالب است و تصاویر رنگی است.
دلبر عاشق
این کتاب جز پنج کتاب عاشقانه ای است که دوست دارم متاسفانه نتونستم نسخه فیزیکی را پیدا کنم. هرچه قدر تماس میگیرم چاپ بعدی مشخص نیست.
عاشق شهاب
دیدین وقتی یه چیزی شکستنیه، رو جعبش مینویسن، احتیاط کنید، این جا شکستنی است. هر روز که از خواب بلند میشدم و قدم از قدم برمیداشتم، دستمو رو قلبم میذاشتمو میگفتم مواظب باش، اینجا شکستنی است. شاید بین اینجا و این جا فرقی نباشه ولی همین یه فاصله کوچیک میتونه کیلومترها آدمها را از قلبشون دور کنه. جایی که تشخیص درست از خوب، خوب از بد و بد از بیراه سخت میشه. همیشه مواظب قلب کوچکم بودم. از نگاه ها میترسیدم. مراقب بودم که کسی را وابسته خود نکنم. به قولی اولین ها تاریخ انقضا ندارند.
کامران تفتی
بنظرم افراد درون گرا حس بهتری از این کتاب می گیرن یا می تونن بهتر شخصیت های کتاب رو درک کنن
سینا عزیزی
چند وقتی از خواندن فراری بودم ولی این کتاب من را جذب خودش کرد شخصیتهای فصل آخر هم درست شبیه سازی شده اند هرچند اعتقادی به جلسات ندارم
طرفدار ملت عشق
با این که کتاب با ملت عشق فاصله دارد ولی به نظرم سبک جدیدی برای روایت عشق معرفی کرده است
سمانه کاهانی
شخصیتهای بسیاری در داستان تعریف شده است و باعث میشود زیاد تمرکز کنیم اما در کل آموزنده است و اینکه از زاویه های دید مختلف بررسی شده است کتاب را منحصر به فرد میکند
شاهین عمری
من تابه حال توصیه ننوشته بودم ولی برای این کتاب مجبورم چون فرشته نجات من نفهمیدن عشقم بود
اسد بختیاری
ممنون از استاد عزیز بابت نشر الکترونیک واقعا پیدا کردن نسخه فیزیکی خیلی سخت بود میتونیم به دوستان معرفی کنیم.
یاسین سامانی
ای کاش میشد بریده ها را نشان داد مجبورم همه را تایپ کنم: من میخواستم فضا را تلطیف کنم. باید میگفتم که حرفهای ما در باطن یکی است ولی ممکن است در ظاهر کمی باهم متفاوت باشد. کار علم در حقیقت تجزیه کردن جهان به کوچکترین جز ممکن خودش است. نظریه دالتون این بود که اجسام از واحدهای کوچک سازنده ای تشکیل میشوند که اتم نام دارند. یعنی بعد از تجزیه کردن به کوچکترین واحدها، آنها را نام گذاری میکند. سپس به دنبال خواص و خصایص آن پدیده میرود و به رابطه آن شی با بقیه میپردازد. وقتی ما راجع به عشق، ازدواج و ... صحبت میکنیم، مهم این است که تا چه اندازه توان آن را داشتیم که آن موضوع را تکه تکه کنیم، هر جز را با چه نامی صدا بزنیم و چه تعریفی جامعی برای آن ارائه بدهیم. نباید با واژه ها غریب باشیم.
باقر رضایی
حیاتی‌ترین موضوعات زندگی ما حول محور نیاز فطری‌مان به محبت کردن و محبت دیدن دور می‌زند. وقتی که ما از کمبود توجه و قدرشناسی و حتی عزت نفس در زندگی شکایت می‌کنیم، در واقع خواهان عشق هستیم. گاهی تغییر و تحولات را ـ به رغم رنج‌آور بودن ـ در کلاف هزارتوی زندگی می‌پذیریم زیرا می‌خواهیم عشق الهی را که در فطرت روحمان است دوباره تجربه کنیم. از کتاب کیمیاگری عشق نوشتم تا بگویم چرا ضرورت دارد عینک شکسته عشق را بخوانید.
مهرداد حامی
عالی بود کاش زودتر پیداش میکردم
کاربر ۸۹۱۱۲۱۸
بسیار عالی با این حجم کار قیمت کتاب باید ده برابر می‌بود.
فرشاد بوربورانی
البته ارزش کتاب خیلی زیاد است اما باید وسع مردم را هم در نظر گرفت خصوصا که این کتاب با هدف کمک به مردم نوشته و چاپ شده است.
خلق خوب
این پول با پول اسنپ یک سفره برابری می‌کنه
صادق باقری
تو این زمان همین جوری کتاب خوانده نمیشه دیگه فشار مالی هم باشه دیگه هیچی

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان