نظرات کاربران درباره کتاب زمان ۰۰:۰۰
۳٫۰
(۹)
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
چندمین کتابی است که در طاقچه با این موضوع میخوانم که پسر داستان خیلی هرزه و اهل همه جور خلافی هست بعد یک دفعه ای با یک دختر خیلی خوب و ساده و پاک آشنا میشه حالا میخواد دختره مثل این داستان فامیلشون باشه یا مثل کتاب های دیگه همکار و ... بعد پسره تحت تاثیر دختره قرار میگیره و کم کم پسر خوبی میشه و خلاف هاشو میذاره کنار به عبارت ساده عشق دختره پسرو کلا متحول میکنه نتیجه اخلاقی که از این داستان ها میشه گرفت این است که هر پسری دیدین خلافکار و هرزه است سریع یک کاری کنید عاشق یک دختر خوب و ساده و حتما حتما کمی زیبا بشه بعد خود به خود همه چی درست میشه و دنیا گلستان میشود
Farzan
دوسش داشتم
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
به نظرم اگر زیر ۱۵ سال باشید بیشتر از این کتاب خوشتون میاد چون خیلی تینیجری است
Anahita malmir
کتاب قشنگی بود اما برای خوندنش باید خیلی صبور میبودی.
داستان پردازی و شخصیت پردازی جالبی داشت و اگر روی زیاده روی و اغراق نویسنده از بعضی جاها عبور کنیم و نادیده بگیریم میتونم بگم داستان ارزش خوندن داره.
اینکه نویسنده به بعد روانشناسی داستان هم توجه خوبی داشته به گونه ای که نشان میده رفتار و حتی گفتن کوچک ترین و به ظاهر بی اهمیت ترین حرفا چقدر میتونه روی روان و آینده یه فرد تاثیر گذار باشه ، یکی از نقاط قوت داستان بود.
بخش عاشقانه داستان هم اصلا دل خواننده رو نمیزد نه خیلی شور بود که حالت از شخصیت ها بهم بخوره و نه اغراقی درونش بود. شخصیت ها یه دفعه عاشق هم نمیشدن و یه دفعه شخصیتی ادم بده داستان نمیشد، به طور دقیق میشه گفت یه جورایی همه چی روی برنامه و نظم خاصی پیش میرفت.
شخصیت ها خاکستری بودن و از شخصیتی بت ساخته نشد.
چیزی که در این داستان جالب بود تفاوت بین دو شخصیت اصلی یعنی ارن و گلبهار بود که با تمام تفاوت های شخصیتی و روحی شون بازهم وقتی کنارهم بودن هم و کامل میکردن و وقتی کنار هم بودن دیگه این تفاوت های بینشون دیده نمیشد یا کمتر دیده میشد...
کاربر 6170949
توصیفتون از داستان عالی بود.
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
شرمنده اصلا با نظرات شما در مورد داستان موافق نیستم به نظرم یک داستان تکراری هم خانه ای بود که شبیه به آن در همین طاقچه حدودا ۱۰ کتاب مختلف موجود است و این کتاب نسبت به آنها خیلی پایین تر بود اوایل داستان برای خواننده جالب بود ولی با خواندن کمتر از نصف رمان میشد آخرش را حدس زد و دیگه کش دادن بیمورد فقط حوصله خواننده را سر میبرد جوری که دوست داشتی تند تند صفحات را رد کنی و فقط فصل آخرش را بخوانی نکات روانشناسی خیلی سطحی و ساده بود و اصلا به چشم نمی آمد و شخصیت ها خیلی سطح پایین بودند
مهسا
قشنگ بود
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
به نظرم جالب نبود چون پسره در هر شرایطی و هر موقعیتی فقط مشروب میخورد و دختره هم خیلی شخصیت مسخره و سطح پایینی داشت کلا کتاب زردی بود
کاربر 6170949
یه داستان از جنس همین زمان ها
همین روزای که درش زندگی میکنیم
با همین دغدغه ها
با لمس روابط جوونای زمونه مون
با لمس خودمون
شخصیت پردازی ها واقعی و قابل لمس
داستانی پر از کشش با لحظاتی غمناک، طنز، رمانتیک، اجتماعی، هیجانی.
پیام اصلی داستان : بدون شناخت قضاوت نکنیم..
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
دوست عزیز شما که از این کتاب زرد و سطحی تا این اندازه چیزی فهمیدید اگر کتاب مشاهیر و نویسنده های خوب و به نام کشورمون مثل رضا امیر خانی و ...را بخوانید مسلما چیزهایی خیلی خیلی خیلی بیشتری میفهمید
کاربر 6170949
😂😂😂متاسفم براتون
شما حتی متوجه نشدید من اینجا چی گفتم! پس عجیب نیست که از کتاب هم چیزی نفهمیدید.
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
پسر داستان در هر شرایطی فقط مشروب میخورد از صبح تا شب به نظر شما جوان های امروزی باید اینجوری باشند ؟ و دغدغه شون فقط موتور سواری و بیلیارد و مسابقه باشه !!!!!! متاسفانه من در این داستان اصلا لحظات غم و طنز و هیجان را احساس نکردم یک موضوع عاشقانه دم دستی داشت که اگر نمونه کتاب را میخواندی تا آخر داستان را تقریبا میتونستی حدس بزنی شخصیت پردازی اصلا خوب نبود نویسنده باید به این نکته توجه کنه که برای مخاطبان ایرانی کتاب مینویسه و یک ایرانی دوست داره قهرمان داستان هایش شبیه آرش های شاهنامه یا تختی های زمانه باشد نه یک پسر دائم الخمر
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۵۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۵۴ صفحه
قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۵۰,۰۰۰۵۰%
تومان