نظرات کاربران درباره کتاب Adventures of Huckleberry Finn
۴٫۳
(۱۳)
لئون
چی میشه گفت در مورد هاکلبری فین ؟ این پسر بچه دوست داشتنی . این پسر آواره ، با اون لباس های پاره پوره و کلاه حصیری معروفش ! این هاک عزیز که یک نسل باهاش خاطره دارن ، با کارتونش که از تلوزیون پخش میشد . هاکلبری فین ، که یک تنه در برابر جامعه قیام میکنه . پسر بچه ای با قلب رئوف ، مهربان ، و آزاده . که از فشارهای جامعه به تنگ میاد و با یه برده سیاه پوست بزرگ تر از خودش فرار میکنه ، یه کلک ( کــَــلــــَــک ، وسیله ای مثه قایق ، ولی ساده تر ) ، یه کلک میندازن توی رودخونه و سفر پر ماجراشون رو آغاز میکنن ... خیلی ها فکر میکنن این رمان برای نوجوان ها نوشته شده ، ولی کاملا اشتباه هست . این رمان اونقدر با عظمت هست که ارنست همینگوی دربارش گفته : ( این بهترین کتابی است که آمریکا دارد ) . برای مثال : وقتی که هاک و جیم ( همون برده فراری ) ، روی رودخونه توی کلکشون زندگی خوشی دارن ... طبعا کلک و رودخانه جای خطرناکی باید باشه و ساحل جای امن . ولی مارک تواین با ظرافت این نکته رو بیان میکنه در جامعه ای که دچار سقوط اخلاقی شده ، یه کلک وسط رودخونه جای امن تری هست ، نسبت به ساحل که توش قانون هست و تمدن ! یا مثلا بخشی از کتاب ، که هاک از قایق حوصله ش سر میره و تصمیم میگیره بره به ساحل و یه گشتی توی شهر بزنه ، به صورت اتفاقی وارد خانواده ای میشه که خودشون رو اشخاص پاک و درست و اصیل و مومن معرفی میکنن و مرتب به کلیسا میرن ، و در عین حال به سادگی دست به آدمکشی میزنن . جایی که هاکلبری فین از دست این آدما روی درخت قایم شده و شاهد کشت و کشتار هست واقعا بی نظیر توصیف شده : ( مَردها زده بودند تو جنگل و داد میزدند : بــُـکــُـش ، بــُـکــُـش ! این قدر حالم بد شد که نزدیک بود از درخت بیفتم . نمیخواهم هر چه را اتفاق افتاد نقل کنم - حالم باز هم بد مـیشود . ای کـاش … ایـن چیزها را نمیدیدم …. هیچ از جلو چشمم دور نمیشوند - خیلی وقتها خوابشان را میبینم . میخواستم هر چه زودتر خودم را بیندازم روی کلک و از آن مـملکت نـحس بیرون بروم ) . اینکه هاک همیشه روی کلک و روی رودخونه هست ، این معنا رو میده که برای هاکلبری فین که مادر نداره ، رودخانه چون مادری مهربان هست که هاک رو در آغوش گرفته و شهر و جامعه سخت در تلاش هستن که هاک رو از آغوش مادرش جدا کنن . راستشو بخواید ، هاکلبری فین یکی از قهرمان های زندگی منه ! جایی که به هاک میگن اگه به جیم کمک کنی که فرار کنه ، صاف میری جهنم ! و هاک هم با خودش میگه پس بهتره برم به جهنم تا اینکه بخوام جیم رو دوباره اسیر کنم ... یا جایی که بیوه داگلاس که سرپرستی هاک رو بر عهده گرفته و داره دعاهای مذهبی واسش میخونه و از موسی حرف میزنه ، هاک میگه : (من هی به مغز خودم فشار میآوردم که این موسی کیست. اما بالاخره معلوم شد موسی خیلی وقت پیش مرده. من هم تو دلم گفتم پس ولش کن مهم نیست ! ) . تمام تلاش هاکلبری فین این هست که بتونه سرزمینی رو پیدا کنه که یه سفید پوست با یه برده سیاه پوست ، برادرانه در کنار هم زندگی کنند ...
پی نوشت : هیچ وقت نهمیدم چرا تام سایر از هاکلبری فین معروف تر هست ! و حتی توی همین طاقچه هم خبری از ترجمه هاکلبری فین نیست . توصیه شدید میکنم که اگه خواستید این کتاب رو بخونید ، حتما با ترجمه نجف دریابندری بخونیدش . اجرای صوتی این کتاب ، با صدای بهروز رضوی در ایران صدا موجود هست 😊
ـــــــــــــــــــ
ماجراهای هاکلبری فین ، داستان زندگی نوجوانی است که به علت داشتن سرپرست بد ، برای نگهداری به خانواده ای خوش قلب ، اما خشک و منضبط سپرده می شود . روح سیال و بی قرار او ، با زخم های خاص خود ، رفتارها و مقررات آن خانواده را بر نمی تابد . پس می گریزد و با برده ای فراری و سیاهپوست به نام جیم ، همراه می شود . کلک کوچک آن ها بر روی رودخانۀ می سی سی پی ، رها شده بر امواج ، آرام آرام به پیش می رود تا در این گذار ، در تعامل با مردمان مختلف ، عمق زندگی ، دنیاهای متفاوت و چهره های گوناگون آدمیان را کشف کنند . سفری سرشار از لحظات اظطراب ، هیجان ، لذت ، و طنز ...
MaedeShahedi
ایول
MaedeShahedi
عاشق این فیلم و این کتاب شدم با توضیحاتت لئون
محمد
لئون خیلی خوب معرفی کردی من قبلا نسخه چاپی این کتاب رو خوندم و واقعا لذت بردم.
پن:منم هاک برام یه قهرمانه
حجم
۱۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۶۶ صفحه
حجم
۱۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۶۶ صفحه
قیمت:
رایگان