نظرات کاربران درباره کتاب گوریل نامرئی

سلام عزیزان، چکیده ای از محتوای کتاب رو براتون شرح می دم: کتاب در مورد چندین توهم شناختی صحبت می کنه و راه های کاهش این توهمات رو هم در زندگی روزمره، توضیح می ده این توهمات موارد زیرن: 1. کور توجهی: ما چیزای که انتظار دیدنشون رو نداریم، نمی بینیم. مثلا امکان تصادف توی جایی که راننده ها به دیدن عابر پیاده جلوی خودروها عادت دارن، کمتره. حتی از کر توجهی هم صحبت می کنه. توی یه تحقیقی یه نوازنده معروف میره و توی ایستگاه مترو و اهنگ میزنه که میخواد ببینه چه تعدادی متوجهش میشن. جالبیش اینه که اکثرا حتی نفهمیدن که یه ادم داره اونجا چیزی می نوازه و فقط 6 نفر متوجهش شدن که سه تا از اونها هفته بیش به کنسرتش رفته بودن و الباقی هم نوازنده بودن ۲. توهم حافظه. اینجا بین انچه که به یاد میاریم و چیزی که فکر می کنیم به یاد میاریم، تفاوت هست. مثلا توی یه آزمایش، آدم ها رو توی یه دفتر کار بردن و بعد یه تایمی بیرونش اوردن، ببینن چه تعداد از لوازم اون اتاق یادش می اومد. جالبیش اینه افراد چیزهایی رو به یاد آوردن که اصلا توی اتاق نبود. در این مورد حافظه اونها محتویات اتاق رو هم بر اساس آنچه واقعا اونجا بود بازسازی می کرد، هم بر اساس آنچه قاعدتا باید توی یه دفتر باشه. ۳. توهم اعتماد به نفس: این توهم باعث میشه اولا، ویژگی هامون به ویژه توانایی هامون رو نسبت به افراد دیگه دست بالا بگیریم. ثانیا، وجود یا نبود اعتماد به نفس در دیگران را نشانه ای قابل اطمینان از توانایی ها، سطح دانش و دقت خاطرات اونها در نظر بگیریم. ۴. توهم علیت: این مورد در مورد یافتن الگو در چیزهای تصادفی ( مثل داستان چهره مریم مقدس روی نون تست کپک زده که یه خانم دیده بود ) و بین دو رویداد به هم پیوسته رابطه علی برقرار کنیم، یعنی بگیم چون پشت هم رخ دادن، یکیش علت اون یکیشه. مثلا شما توی یه روز بارونی سرما میخوری و می گی دلیل سرماخوردنم، بارونه ۵. توهم دانش. اینجا ما باور داریم درکمون از امور عمیق تر از اون چیزیه که فکر می کنیم. ما اینجا دانشمون از انچه که اتفاق می افته رو با درک علت وقوع اون اتفاق و احساس آشنایی مان را با دانش واقعی اشتباه می گیریم. ♡:)