نظرات کاربران درباره کتاب نقد آثار داستانی صادق هدایت (جلد ۲)
۳٫۴
(۱۴)
Hemmat
عرض ادب و احترام به همه ی مخاطبان عزیز
1
بدون تردید ، نقد یا critq از ارکان مهم و از عوامل اساسی پیرایش و پیشرفت ادبیات جهان بوده و هست .
بررسی های ادبی نشان می دهد که هر جامعه ایکه در آن نقد ادبی قوی و منتقدان زبردست در حوزه ی ادبیات آن وجود و حضور داشته اند از بالندگی ادبی خاصی برخوردار هستند.
بنابراین ، « نقد » از ارکان حیاتی صورت های هنری مخصوصا « ادبیات » است.
2
امروزه ، نقد و نقد ادبی در جامعه ی ایران با مشکل و چالشهای خاصی مواجه شده و گاهی نیز نقدها بخاطر تسلط مسایل ایدئولوژیک رنگ خود را باخته و تبدیل به غرض ورزی شده اند.!!
در کشور ما نقد ادبی از ابتدا بیمار و ضعیف متولد شده است.
زیرا بعلت عاریتی بودن نتوانسته بومی شود .به همین خاطر است که همواره بسیاری از اصول نقّادی در آن رعایت نشده و هنوز هم رعایت نمیشود.
در نقد ادبی ما ، نکات بسیار مهم و عالی مطرح شده است اما هیچگاه یک سیستم نقد ادبی در گذشته ی فرهنگی جامعه ی ما ایجاد نشده است.!
و این ارتباط وثیق و معنا داری با « عقلانیت فردی و جمعی » جامعه ی ایران از گذشته تا امروز دارد.
بسیاری از اندیشه ورزان ادبیات مدرن ما اعتقاد دارند که ظهور بحران در ادبیات معاصر ، ریشه در « بحران نقد » در جامعه ی
ما دارد.و این یک مشکل اساسی است .
3
نقد به معنای واقعی کلمه کنار گذاشتن احساسات در بررسی آثار هنری و ادبی است. منتقدان بعنوان انسان دارای احساس و ارزش های خاص خود هستند و احساسات و ایدئولوژی منتقد ادبی بسیار محترم است اما منتقدان نباید در بررسی های خود ماهیت آثار ادبی را فدای گرایش های سیاسی ، فرهنگی و ایدئولوژیک خود نمایند ، زیرا تقلیل آثار هنری به ارزش های شخصی ماهیت نقد را زیر سوال می برد.
بطور کلی همهی منتقدان و حتی پژوهشگران حوزه های مختلف اجتماعی ، باید از « ارزشدواری » و قضاوت های ارزشی پرهیز نمایند. اما متاسفانه مشاهده می شود که بسیاری از نقدهای امروزی در حقیقت بیان احساسات شخصی بوده که همراه با شائبه های غرض ورزانه است .
4
اگرچه ماهیت « نقد » همراه با نوعی خُرده گیری است اما نقد ، هیچگاه به معنای واقعی بیان و ذکر اشتباه مؤلف و مصنّف آثار هنری نیست . چیزی که امروزه در بسیاری از بررسی های ادبی مشاهده میشود .
منتقدان به جای ذکر اشتباه دیگران باید به این بپردازند که چرا نویسنده ی اثر « مؤلف یا مصنّف » مرتکب اشتباه شده است و گرنه ذکر اشتباه دیگران کار چندان دشواری نیست .!
بع تعبیری دیگر ، منتقدان باید از بالا به آثار هنری یا ادبی نگاه کنند یعنی ضمن تفسیر و ارزیابی اثر ، از ارزشدواری و خُرده گیری های بیجا که شائبه ی غرض ورزی را ایجاد می کند بپرهیزند.
5
مهمترین کاری که منتقدان باید در بررسی خود بدان بپردازند ، علاوه بر توجه و تمرکز بر اموری مانند : وصف کردن ، دسته بندی ، زمینه های پیدایش ، تبیین ، تفسیر و تحلیل آثار هنری مورد بحث که از الزامات نقد می باشند ،
باید تمام این امور مبتنی بر « ارزیابی مستدل » اثر یا آثار هنری مورد توجه آنها باشد.
زیرا مخاطبان و خوانندگان آثار هنری و ادبی از منتقدان انتظار دارند که آنها به « کشف » ارزش آثار مورد بررسی خود کمک نمایند .
وگرنه تخریب و سرکوب شدید مؤلف و مصنّف آثار و یا خود آثار کار شایسته ای نیست .!
چیزی که امروزه متاسفانه در بسیاری از نقدهای امروزی در فضای مجازی و رسانه ها و یا در بعضی مقالات شاهد آن ها بوده و هستیم .!!
6
در باره ی صادق هدایت و آثار او در ۵۰ سال اخیر شاهد چاپ کتاب و مقالات مختلفی در داخل و خارج از کشور بوده ایم .
به گفته ی یکی از منتقدان آثار هدایت شمار این نوشته ها افزون بر ۱۰۰۰ اثر بوده که از دیدگاه های مختلفی به نقد و بررسی این نویسنده ی مشهور کشور مان پرداخته اند.
_ بعضی از این آثار به تحسین و ستایش هدایت _ بعضی به تکفیر و نکوهش او _ بعضی به شناسایی و ترجمان احوال و خانواده
_ بعضی به تحلیل بعضی از آثار معروف _ بعضی به مکتب شناسی آثار _ بعضی به نقد صوری و زبان شناسی _ گروهی به نقد محتوایی و علمی بوف کور و بطور کلی از دیدگاه های مختلفی به نقد و بررسی و کارنامه تقریبا ۷۰ ساله ی او پرداخته اند .
اما یک نکته ای که تا کنون مبهم باقی مانده این است که تا کنون یک شناخت درست و حقیقی از کتاب « بوف کور » او انجام نگرفته و ماهیت و محتوای این کتاب و نقدهای ضد و نقیض بر آن ، زندگی و شناخت هدایت را با یک چالش بزرگ مواجه ساخته است .
چیزی که هنوز از اسرار زندگی صادق هدایت بشمار میرود .!!
7
و اما ! :
کتاب حاضر که توسط جناب آقای « محمد رضا سرشار » و با عنوان : « نقد آثار صادق هدایت » و در ۲ جلد نوشته شده متاسفانه با تمام اهمیت و جامعیت آن و شناختی که از آثار و زندگی او بدست داده نتوانسته است در نگاه خود به هدایت و آثار او ، خود را از زیر بار احساسات شخصی و ایدئولوژی مذهبی رها سازد .!!
در جاهایی تسلط احساسات به قدری است که نه تنها « هدایت » را تخریب ، بلکه تکفیر هم نموده است .!!
با پوزش و امتنان
همت نوری
آرین
حالا بدون فرم اصلا محتوا....
آرین
سلام
در مورد اهمیت نقد درست میفرمائید.
ولی در مورد خود نقد نه، نقد اساسا ویرانگره و تخریبگره و خیلی هم عالی ست، چون بنای خراب و خانهای که از پایبست ویران است، باید کاملا خراب و با خاک یکسان شود.
بنابراین نقد، نظر شخصی منتقد هم هست، تیغ تیز آغشته پادزهر هست، ارزش دارد، داوری هم دارد، نباید سیاستزده و... شد وگرنه مسلما اثر از نظر سیاسی هم یه چیزی در چنته دارد.
نکته اینه که نقد در واقع کنکاش فرم اثر است یا اگر فرمی نیست، کنکاش مسیری ست که اثر دارد میپیماید یا اگر هم مسیری نیست، کنکاش هر آن چیزی ست که هست.
برای همین محتوا فقط بعنوان یک جزء مشخص و نه یک کل تمام بحث نقد نیست، اصلا بحث اول تکنیک و ساخت و پرداخت است، بعد ساخته شدن ساختمان و سروشکل و در نهایت هم فرم.
حالا بدون فرم اصلا وجود و معنایی نداره و فقط تبلیغ یا ادا هست.
خوابگزار
امید دارم اظهار نظر بنده ، حمل بر جسارت نشود.
استاد غیرمستقیمی داشتم که همیشه تاکید مؤکد داشت که نظر شخصی افراد ابدا در بحث علمی و استدلالی ارزشی نداره .
اما احساس میکنم در حوزه ادبیات اساسا استدلال به معنای منطقی و فلسفی آن جایی ندارد و آزادی رأی در این مجال ، فراغ است.چون تفسیر و تأویل در ادبیات مقوله ای است که همیشه میچربد.
از همین نقطه نظر بازهم تصور میکنم که دین و مقوله های دینی هیچوقت نمیتوانند وارد داستان بلند ادبی و یا رمان بشوند.کما اینکه برخی صاحبنظران اذعان دارند که ما چیزی تحت عنوان رمان دینی نداریم چون دین یک پکیج حاوی سوالات و پاسخ همان سوالات است و چیزی برای داستان پردازی باقی نمی ماند که بی جواب باشد.
از اطاله کلام پوزش میطلبم.
مجتبی
کتاب خوب و مفیدیه که با دقت و انصاف نوشته شده
سیاوش
افتضاح! مایه ی خجالت! البته خداروشکر که این قبیل افراد نون به نرخ روز خور تو جامعه کم اند!
ايوارا
واقعن کتاب بدیه، نقدهای مزخرف روی بهترین داستانها
حجم
۲۲۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
حجم
۲۲۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان