نظرات کاربران درباره کتاب بیچارگان
۳٫۸
(۱۲)
mahdi afshari
بیچارگان
«یکی داستان است پر آب چشم» بیچارگان نخستین داستان فئودور داستایوسکی، در قالب مکاتبه هایی جذاب میان ماکار دووشکین آلکسیْیِویچ، کارمند دون پایهٔ پیرِ مفلوک و وارنکا دابراسیلُوا آلکسییِوِنا، دختر یتیم، بیمار، تنها و بینوایی که آخرین تصویر زیبای زندگی در ذهنش به دوران کودکی در مزرعه باز می گردد، روایت می شود. داستایوسکی در این داستان نظری به شنل نیکلای گوگول داشته است؛ نقل معروفی از خود او موجود است که میگوید:
«ما(نویسندگان واقع گرای قرن نوزدهم روسیه) همه از زیرِ «شنلِ» گوگول بیرون آمدیم.» این داستان بسیار تحسین شد و توسط منتقدین بزرگ معاصر داستایوسکی، مورد تمجید قرار گرفت. داستایوسکی پیشنویس رمان را به یکی از آشنایان خود سپرده بود تا به بلینسکی منتقد معروف معاصر برساند، این رمان مورد تایید و سبب حیرت بلینسکی واقع شد و او گفت: «گوگول دیگری ظهور کرده است!» داستایوسکی درباره این تجربه گفته است که درخشان ترین لحظه زندگیش را تجربه کرده است! هرچند عمدتا داستایوسکی را از نظرگاه دسته بندی های مکاتب ادبی، جزو رئالیست ها بر می شمارند اما عده ای دیگر معتقدند وی به همراه رقیب سرسختش تولستوی پیر، طلیعه ی اگزیستانسیالیسم ادبی نیز محسوب می شوند. پر واضح است که در ادبیات میان مکاتب ادبی، فرم و محتوا، سبک ها و... مرز دقیقی وجود ندارد و ممکن است یک اثر ادبی ویژگی های چند مکتب را توامان در خود داشته باشد؛ اما گویی نوعی قرارداد نانوشته وجود دارد که نویسندگان را بر حسب زمان و مکان، متعلق به مکتب خاصی می شمارند؛ به عنوان مثال داستایوسکی که در بسیاری از موارد مثل داستان «یادداشتهای زیر زمینی» و داستان کوتاه «رویای آدم مضحک» و نیز «کروکودیل» و... از آن اصول ثابت و روشن واقع گرایی عدول می کند، به دلیل همزمانی با دوران اوج واقع گرایی و معاصریت با آنان و همچینین اثر پذیری از واقع گرایانی مثل گوگول، بالزاک و فلوبر از واقع گرایان شمرده می شود.
بیچارگان رمان درخشانی است؛ عناصر دراماتیک و روایت منسجم و گیرایی دارد و می توان به جرات گفت خواننده را اصلا خسته نمیکند، تنها ایراداتی اندک می توان بدان گرفت و در عین حال باید توجه داشت که این نخستین تجربه جدی این نویسنده بزرگ و نام آشنا بوده است.
مهم ترین ایراد در هسته اصلی داستان این است که با وجود قرب مسافت میان طرفین، نامه نگاری وجه چندان معقولی نخواهد داشت و چون و چرای خواننده را برخواهد انگیخت؛ و گرچه آن ها از بیم حرف و حدیث مردم بدزبان پترزبورگ روی بدین کار آورده اند اما با رفت و آمد «ترزا» و «فدورا» برای تحویل نامه ها، همچنان جای حرف زدن مردم باقی می ماند و پاسخی قانع کننده به پرسش ما داده نمی شود.
در میان شخصیت های فرعی داستان، دانشجوی فقیر اما فاضلی به نام پاکروفسکی وجود دارد که تمام هستیش کتاب های او هستند؛ وی به دلیل فقر و بیماری و ضعف جسمی از ادامه تحصیل بازمانده و به عنوان معلم سرخانه روزگار میگذراند؛ اتفاقاتی که بر سر پاکروفسکی و پدر الکلی پیرش می افتد یکی از نقاط اوج رمان بیچارگان محسوب می شود. گارشکوف، کارمند منعزل بیچاره ای که در گیر و دار اثبات بی گناهی خویش به فلاکت افتاده است دیگر شخصیت فرعی تاثر برانگیز داستان است و نویسنده سرنوشت بسیار دراماتیکی را برایش رقم می زند. ماجرا های شخصیت های فرعی و اصلی داستان آنقدر احساسات برانگیز و تلخ هستند که می توان ریشه این اتفاقات را در تاثیر جدی داستایوسکی از رمانتیسیست ها یافت.
در این رمان کوتاه ، داستایوسکی هنوز به آن نویسنده بلند آوازه ای که ظریف ترین حالات روحی انسان را توصیف می نماید، تبدیل نشده است اما همچنان توصیفات جالبی از حالات روحی و افکار انسان می توان در این نخستین طبع آزمایی وی جست؛ به عنوان مثال در بخشی از داستان از زبان ماکار آلکسیویچ خطاب به واروارا می خوانیم:
«... آدم بیچاره همیشه مظنون است؛ به دنیای خداوند از زاویه دیگری نگاه می کند و پنهانی هر آدمی را که می بیند گز می کند، با نگاه خیره مشوشی او را نگاه میکند و با دقت به هر کلمه ای که به گوشش می رسد گوش می دهد؛ آیا دارند درباره او حرف می زنند؟ آیا دارند می گویند به چیزی نمی ارزد؟ و آیا فکر می کنند که این آدم چه احساساتی دارد و از این منظر به چه می ماند؟ وارنکا همه میدانند که یک آدم بیچاره از یک تکه گلیم پاره پوره هم بی ارزش تر است و نمی تواند امیدی به جلب احترام دیگران داشته باشد، و هر چه هم این نویسنده های قلم انداز هر چه که بنویسند آدم بیچاره همان می ماند که از اول بوده است!...» در نهایت، شک ندارم کسانی که ادبیات داستانی را ارج می نهند پس از خواندن این داستان، تجربه ای بسیار رقیق، تلخ، زیبا و اشکبار را خواهند داشت و به این نویسنده سترگ و احساسات درخشان، چشمان ریز بین و ذهن خلاقش تعظیم خواهند کرد...
khorshid
من عاشق قلم و نوشتار داستایوفسکی بزرگ هستم درود بر شرف این مرد بزرگ 👌
Mahsa Saadati
بیچارگان، رمانی در قالب نامه نگاری بین دو نفر ( عاشق؟) است که احوالات درونی و احساسات آنها را در مورد اتفاقات پیرامونشان کاملا نمایان و ملموس می کند ، گاهی از خودم میپرسم آدم تنها و بیچاره و بی پول چه احساسی باید داشته باشد؟ آیا فقر که اغلب نتیجه ی بدیمنی و جبر زمانه است، آدم را به ملامت خویش وامیدارد یا سرزنش دیگری؟ تا زمانی که خود فقر را تجربه نکنیم هرگز نمیدانیم.
sheida nazari
شیوه ی نامه نگاری بین دو شخصیت خیلی جذاب و گیرا بود و تفاوت بین مردم فقیر و بورژوا به خوبی در این رمان توصیف شده و درد و رنج هایی که مختص این طبقه هست به زیبایی و بیان شده و در نگاه کلی تر ماهیت انسان و هویتش در برابر فشارها رو به خوبی نشون داده
حجم
۱۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه
حجم
۱۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه
قیمت:
۷۳,۰۰۰
تومان