نظرات کاربران درباره کتاب نیکو و داپو؛ پتوی پرنده

چه کسی می تواند چشمش را روی این لواشک ها ببندد و از کنارشان بی خیال رد شود؟ من؟ داپو؟ نانا؟ داداش نوید؟ مینوکوچولو؟ بابا؟ مامان؟ هیچ کس! هیچ کس نمی تواند این کار را بکند؛ چون مادربزرگ من در درست کردن لواشک، در دنیا نفر اول است. هر وقت لواشک برایمان می آورد، در خانه ما جنگ جهانی لواشک به راه می افتد و... چه کسی می تواند چشمش را روی این لواشک ها ببندد و از کنارشان بی خیال رد شود؟ من؟ داپو؟ نانا؟ داداش نوید؟ مینوکوچولو؟ بابا؟ مامان؟ هیچ کس! هیچ کس نمی تواند این کار را بکند؛ چون مادربزرگ من در درست کردن لواشک، در دنیا نفر اول است. هر وقت لواشک برایمان می آورد، در خانه ما جنگ جهانی لواشک به راه می افتد و...

کتاب خیلی خوبی بود و کلا یکجور داستان بود در قالب طنز

این کتاب فوق العاده زیبا و جذاب هست، توصیه میکنم حتما بخونیدش و امیدوارم از خوندنش لذت ببرید

این کتاب درمورد این بود که دختری که یک پتو داشت به نام داپو که حرف میزد و یک عروسک به نام نانا داشت مامانبزرگش که براش یک مداد خریده بود و این مداد یک قولی به نام کومار داشت و بعد تو ی خانه خوابیده بود وخرابکاری میمرد که دوباره مامان بزرگش یک پاکن و تراش برای او میخره و دوباره این وسایل ها غول داشتند و بعد با کمک داپو که پرواز کرد آنها را به خانه هایشان رساندند