نظرات کاربران درباره کتاب غزلواره های دلم

خیلی پرکشش بود و غیر تکراری، عشق یعنی حالت خوب باشه کاش قدر عشقو بدونیم تا همیشه حالمون خوب باشه در نبودش خیلی دنیا جهنمه بهار صبور بهار عاشق چقدر دنیا بهت سخت گرفت و نزدیکترینات چجور کمر به نابودیت بستن

کتاب خوبی هست اولای داستان خوب جلو می ره ولی آخراش خیلی تلخ هست ولی بازم ارزش یه بار خوندنو داره

کتاب قشنگی بود حتما بخوانید ممنون از نویسنده

خیلی خوب بود پر از نکته درس صبوری و تحمل و .... گرچه ایراداتی هم داشت و از بعضی قسمتهاش خوشم نیومد

اگه پونزده تا بیست سالته احتمالا کتاب به نظرت قشنگ میاد ولی اگه رمان خوان حرفه ای هستی یه کتاب مسخره وآبدوغ خیاری پیش رو داری اکثر رمانا شدن دختر پسرای بی کس وکار که باهم بدون هیچ چشمداشتی زندگی میکنن وسطاش مست میشن یه خطایی هم میکنن

داستان پردازی کتاب بشدت قوی بود اما عیب های ریز و درشتی هم داشت و شاید بزرگترین ایرادش در پایان اش بود بنظرم به گونه ای که یا برحسب تجربه و یا برحسب برخورد با این دست داستان ها توانستم به راحتی متوجه بشم که قراره چه چیزی در انتهای داستان من خواننده را شوکه کنه و این موضوع زیاد برایم خوشایند نبود. داستانی گیرا بود و بقدری سوژه زنده و قابل درک بود که احساس می کردم دارم داستانی واقعی را میخونم اما متاسفانه عاری از ایراد نبود. قلم نویسنده با اینکه کامل و بی نقص نبود اما جای تقدیر و حمایت داشت و دارد. کشمکش هایی در داستان بین شخصیت ها بود که گاهی مخاطب را خسته می‌کرد،بقدری که برخورد ها و دیالوگ ها یکسان بود و انگار بحثی دوباره و دوباره اما با موضوعی متفاوت در چندین صفحه و فصل دوباره مطرح میشد و این ایراد داستان بود. در نیمه های داستان نویسنده یک سوژه اما در دو بازه زمانی متفاوت را به تصویر میکشه و این در طول کتاب خوب بود.و همگام با خواننده گره های داستان باز می‌شد. نکته مهم این بود که نویسنده سعی کرده بود که سوژه در دست را از کلیشه های مضخرف و باب طبع دوستان تا حدممکن دور نگه داره و تاحدی نیز موفق هم بود. به طور کلی کتاب ارزش خواندن و وقت گذاشتن و دارد...🙏🏻💫

خیلی قشنگ بود خانم مریم ثروت عزیز حتما بخونیدش

خیلی خودشون رو اذیت کردن

بسیار احساسی

شایدخیلی غم انگیز بود وبا احساس یک زن و مرد آشنا شدم .

شخصیت بهار داستان یه بیمار روانی تمام و کماله. موضوع داستان خیلی خوب بود ولی …… داستان نویسی به طرز باور نکردنی ضعیف و بی حال بود جملات لوس و تکراری خیلی زیاد بود.

موضوع جالبی بود دوستش داشتم و توصیه میکنم

موضوع جالبی داشت . به شخصه موضوع اصلیش به دلم نشست ولی ایرادات بزرگی هم داشت . اول اینکه پر از خود آزاری های الکی و عذاب آور بود در حالی که هر دو شخصیت ادعای عاشقی می کردند. دوم اینکه پایان بسیار غم انگیزی داشت و واقعا با اون همه مصیبتی که به سر شخصیت های اصلی اومد واقعا لازم نبود ته داستان اینقدر پر غم باشه میتونست بهتر پیش بره . و اینکه صبر و استقامت رو نویسنده اشتباه در این رمان به کار برده شخصیت اصلی در کنار صبری که داشت بلاهایی هم سر خودش آوورد که اون صبر و پایداریش رو نقض می کرد .

کتاب آبرویم را پس بده از خانم ثروت خیلی قلم قوی تر و متن قابل قبول تری داره این داستان یه جاهایی خیلی اغراق شده

طبق خلاصه کتاب بهار درصدد جبران اشتباهات زندگیش ودخالت های پدرو برادرش واتفاق های بعداز زایمانش وفوت نوزاد دخترش وطلاقش وفوت پدرش به صورت اتفاقی بعداز شش سال صبادختر آروم وگوشه گیرعرفان همسر سابقش رودرمهدآشنا می شهواز طریق احسان دوست مشترکشون ومتوجه میشه همسر عرفان سرزایمان فوت کرده کشمکش های بین بهاروعرفان وآخری غمگین سربعضی از کتاب ها واقعا از بی تجربگی دختروپسر واقعا احساس بدی داریم بعد رمان ها بهار پراز هیجان وبرون گراووابسته وعرفان درون گرا وآروم ومدیریتی وکمالگراووابسته مشابه فیلم درانتهای شب

عالی

با عرض سلام و ادب خدمت نویسنده محترم این اثر در این که داستان خوب و آموزنده ای بود شکی نیست اما بجز اینکه صرفا یک داستان بود متاسفانه هستند بانوهایی در این سرزمین که به خاطر عشق عزت نفس خودشان رو زیر پا می گذارند و به قیمت شکستن خودشان و شخصیتشان سعی در نگه داشتن چنین عشقی دارند . صد البته که عشق مقدس است و قابل احترام اما همین عشق هم چهار چوب دارد و اگر از آن خارج شود دیگر مقدس و زیبا نیست .

داستان تکراری و بچگانه

خیلی آه و ناله بود

اصلاخوب نبود

کتاب خیلی خوبی بود من دوستش داشتم .

خوب بود

به دلم ننشست

کتاب قشنگی بود

سوژه تکراری بود ولی شخصیت‌پردازی‌ها خیلی خوب بود

از صفحات اول کتاب درگیر داستان شدم و تعلیق بالایی که داشت شمارو تا اخر داستان همراه میکرد . یجاهایی از دست بهار واقعا خسته میشدم😵‍💫