نظرات کاربران درباره کتاب یاغی

واقعا ارزش نداره که وقت بذاری واسش یه موضوع الکی و بچه گانه ولی بدترین نکته خشونت شخصیت مرد داستان اینکه هر جی میشه به دختره میگه بزنمت یا راحت کتک میزنه و دختر داستانم براش مهم نیست یه جورایی نویسنده داره این خشونت و عادی جلوه میده کاش اینجور رمان ها که مخاطبشون اکثرا دخترهای جوان هستند چاپ نمیشد

ممکن است حاوی اسپویل باشد. داستان در مورد امیرطاهایی هست که به قصد انتقام گیری از عموی محیا و به دست آوردن دل الهه، به محیا نزدیک میشه. برای کسانی که کتاب زیاد می خونند همه می دونیم که این داستان چطوری شروع و قراره چطوری تموم بشه. این نوع موضع جذابیت های خودش رو داره و شروع و نقشه های ریزی که حسام می کشید جذاب بود اما از یه جایی به بعد جذابیتش رو از دست داد. من این کتاب رو به خاطر تعریفهای فراوانی که شنیده بودم شروع کردم. می خواستم ببینم چی داره که همه تعریف می کنند. اولا اینکه شخصیت محیا یه شخصیت به شدددت تو سری خوری بود که هر وقت امیرطاها به اسم غیرت؟ یا به عبارت بهتر بیماری روانی قاطی می کرد محیا مدام قربون صدقه اش می رفت. امیدوارم این مسیله با گذر زمان توی کشورمون حل بشه و دیگه شاهد درست نشون دادن این رفتار زنها توسط جامعه یا نویسنده ها نباشیم. من شخصا از وسط کتاب خوندن رو رها کردم چون خیلی وارد جزییات شده بود و در مورد صبحونه خوردن و شنا کردن و خرد ریزها نوشته بود. یک سری مسایل بی اهمیت که پیش بردن داستان رو سخت می کرد.

قیمتش خیلی زیاده

هرقدر میخوندم عصبانی و عصبانی تر میشدم. زن ستیزی و تحسین خشونت از کلمات و سطر به سطر این رمان میبارید. دلم میخواد با نویسنده صحبتی داشته باشم و بپرسم موقع شخصیت پردازی کاراکتر زن و مرد حال خودش بد نشده؟ اصلن اصلن اصلن پیشنهاد نمیکنم این کتاب رو.

اینجوری که نشر شقایق داره قیمت گذاری میکنه بعید نیست بزودی قیمت کتاب چاپی و مجازی برابر شه یا حتی کتاب مجازی رو از چاپی گرون تر کنن!!!

این کتاب برخلاف نظرا و کامنتای بدی که گرفته واقعا یه اثر فوق العادس ک فقط نیمده یه عاشقانه رو به تصویر بکشه و توش رمز و رازم داره و بعضی جاها واقعا از هیجان نمی تونی خودت و کنترل کنی(مخصوصا از اونجایی ک راهی شیراز میشن🤫🙄🤤)من خودم انقدر خوشم اومد ک کلش و توی ۱۴ یا ۱۵ ساعت خوندم

واقعا افرادی که کتاب را تا نیمه خوندن و بعد نظر و بهتر بگیم کار نویسنده را قضاوت کردن به فکر آخرت شون هم باشن خوبه کتاب خوب و داستان و جذابیت هاش هم خوبه درسته ابتدا برخی از رفتار های محیا و امیر طاها اشتباه هست اما به مرور و انتهای داستان رفتار های درست شکل میگیره و ... خواندن داستان را به خصوص به جوان ها و نوجوان ها پیشنهاد میکنم

نویسنده تلاش کرده بود و قشنگ بود

شرمنده زیاد شد..!!! عالی بود، روان نویسی و نوشتن جزئیات بدون اینکه خواننده از خوندن آنها خسته و دلزده بشه، فراز و نشیب های هیجان انگیز که خواننده رو به زیبایی هر چه تمام تر دنبال خود می‌کشه و شخصیت پردازی های جالب و و و .... تمام اینها از ویژگی های بی نظیر کتاب و مهارت فوق العاده ی نویسنده است و باید بگم بعد از مدت ها کتابی خوندم که از خط به خطش لذت بردم... نزدیک بودن اتفاقات و حوادث با زندگی روزمره و چیزهایی تو جامعه هر کسی ممکنه تجربه کنه... جای محیا بودن بسیار سخته و چقدر خوبه که نویسنده های ماهری داریم با نوشتن از اتفاقات و شرایط سختی که آدمهایی مثل محیا میگذرونن بهمون این اجازه و یا بهتر بگم بهمون یاد میدن خودمونو جای اونها بزاریم و بهتر درکشون کنیم که چقدر میتونه نگاه های ما براشون سخت باشه و ما چقدررر باید مراقب حتی یه لحظه نگاهمون هم باشیم تا براشون سخت نکنیم زندگی رو! حتی جای امیر طاها بودن هم خیلیی سخته و بارها برای همه پیش اومده که ببینیم دور برمون آدمهایی که شاید از اولش خیلی آروم و خوش اخلاق بودن اما انقدرررر تنها بودن و سنگینی مسئولیت های بزرگ تر از حد توانشون بهشون فشار آورده و اذیتشون کرده که دیگه آستانه تحملشون نابود شده و شیشه اعصابشون شکسته و اگر بخوان نمیتونن دیگه آروم برخورد کنن با مسائل و اینجا هم باز برمیگرده به قضاوت نادرست اینکه تا عصبانیت کسی میبینم سریع میشینیم سر صندلی قضاوت همیشگیمون که عه چقدر بداخلاقه اما یک لحظه هم به این فکر نمی‌کنیم که شاید شاایییددد زندگی طاقت فرسا اونو عوضش کرده.... متاسفانه ناخواسته نظرم طولانی شد معذرت میخام اگر خانوم قاسم زاده کامنتمو میخونن باید بگم خسته نباشید جانانه خدمتتون و اینکه کارتون حرف نداشت و با قدرت هر چه تمام تر ادامه بدین و منتظر کتاب های فوق العاده ی بعدیتون هستم....

برای علاقمندان به کتابهایی با سبک پسر خشن و دختر مظلوم مناسب است.از یک سوم پایانی به بعد، گزافه گویی نویسنده و پایان الکی خوش واقعا حوصله سر بر بود.

عالی عالی.. مخصوصا با پایان جذاب و خاص!

چقدر خوب و خفن نوشته نویسنده 👌 واقعا نمیدونم چجوری میگن قشنگ نیست جز قشنگ ترین کتابایی که خوندم

چطور دلشون اومد نظر بدن که قشنگ نیست خداروشکر که دانلود کردم و خوندم یه عاشق میتونه پابه پای محیا دلدادگی کنه

کتاب یاغی بسیار ضعیف نوشته شده ضمن اینکه غلط املایی یا ایراد نوشتاری دارد در هر دو کتاب یاغی و توبه شکن نویسنده‌ چند بار از کلمه" وار رفتن" استفاده کرده که اگر منظور نویسنده از هم پاشیدن یا یکه خوردن هست واژه "وا رفتن" صحیح می باشد

زن ستیزی توی این کتاب موج میزد...!

به معنای واقعی کلمه افتضاح بود آخرش چرا اینطوری تموم شد😕😳

پول اون قدر مهم نیست واقعا اما حیف وقت و انرژی که پای این کتاب رفت، از این نویسنده کار دیگری خونده بودم که گل درشت بود اما جذابیت داستانی داشت اما این کتاب فاجعه بود.

متوسط بود داستان پسری خشن ودختری ساده فکر کنم آدماهمیشه برای چیزهایی که ندارند قصه می سازند واین جوری برای ساعاتی خوش هستند والا در عالم واقعیت خیلی کم این اتفاقات پیش میاد

خیلی خوب بود من که دوست داشتم واقعا گیسو رماناش خیلی قشنگه

فقط در یک کلام افتضاح بوووود

رمان موضوع زیبا و نثر روانی داشت یه سری معماها هم بود که به زیبایی حل شد یه جاهایی اغراق شده بود در رمان که طبیعی داستان واقعی که نبود درکل ارزش خوندن رو داره

تا اخرای رمان قشنگ بود بعد گند زدن توی رمان واقعا که

عااالی من خیلی دوست داشتم. قلم خانم گیسو قاسم زاده زیباست

رمان فوق العاده ای بود،حتما بخونید. اصلا نمیتونید زمین بذاریدش.👌👌

این کتاب رو بالاخره تموم کردم. و آخر شبا بعد از یه عالمه خستگی حسابی می چسبید خوندنش و دنبال کردن داستانش. من خیلی کتاب خوندم و این اثر رو یکی از بهترین رمان هایی که تاحالا خوندم می دونم. زن ستیزی و خشونت بی کله وار که نداره.داره؟! نع! افرادی که گفتن _زن ستیزی و اینا داره و درباره کتاب نوشتن که از یه جایی به بعد رو نخوندم_ رو اصلا درک نمی کنم. خب حد اقل تا آخرش رو بخون حاجی اگه دیدی واقعا باهاش حال نمی کنی بعد بزارش کنار خب نه که بیای قبل از تموم شدنش دربارش قضاوت بیجا داشته باشی.باید بگم البته که کمی خشونت توش هست که عادیه و در مقابل چند تا کتاب دیگه که من تاحالا خوندم، خیلی اتفاقا خوب و مناسب شکل گرفته خشم ها و خیلی عالی بروز داده شده.به اصطلاح خشن ترین شخصیت این داستان هم خیلی خیلی فهمیدست و منطقی و تو خلقیاتش یه سری خط قرمزا هست که خیلی دلنشینه. اصلا بگین ببینم شما ها هیچوقت تاحالا عصبی نشدین؟ خشمتون از هیچی نزده بالا؟ خب این عادیه درصورتی که حتی خشن ترین هم خشمش رو کنترلش می کرد و این عصبی شدن های به جا به جذابیت داستان اضافه کرد. واقعا این کتاب ارزش خوندن رو داشت و وقتی به آخرش رسید واقعا دلم گرفت از تموم شدنش. داستانش جوریه که خواننده رو می کشونه سمت خودش و همراه میشه باهات انگار که فکرای شخصیت ها رو تک تک و کامل تو ذهنت حس می کنی و بهشون حق میدی یا حتی جاهایی توبیخشون می کنی، بابت کاری که فکر کردی از نظر تو اشتباه بوده.من که اصلا از خوندنش خسته نمی شدم و یه رمان فوق العاده می بینمش و حتی دلم می خواد بازم بخونمش، فقط حیف که مدام اتفاقای بعد، بعد از هر اتفاق تو ذهنم اسپویل میشه😅 یه عاشقانه ی مسخره نیست و انگار که از زندگی حقیقی الهام داشته باشه.یه عالمه ماجرا داشت و خیلی عالی پیش رفت نه تند تند که نفهمی چی شد و نه خیلی کند که حوصله سر بر بشه. حتی میتونم بگم این کتاب می تونست دو جلدی باشه و یه ذره هم از جذابیتش کم نمیشد. این کتاب رو پیشنهاد می کنم و حتما تاکید می کنم تا آخر بخونید. درسته سلیقه ها متفاوته اما خیلی زیاد مطمعنم که سلیقه های مختلفی می تونه بهش جذب بشه و از این کتاب خوششون بیاد. و تشکر می کنم از قلم نویسنده، اولین کتابی بود که از قلم ایشون خوندم و حسابی به دلم چسبید چون فکر همه شخصیت هارو کرده بود و واقعا فوق العاده بود. متن موسیقی ها، برش های قشنگی که میشد از متن بیرون کشید، توصیف لحظه هایی حتی از میمیک صورت افراد و یا مکان ها و ذره ذره احساسشون که واقعا حس می کردی داری باهاشون زندگی می کنی و اون لحظه هارو و انگار به جاشونی؛ حسابی بهم کیف داد. این کتاب خیلی چیزا می تونه به خواننده اش یاد بده، اینکه زود قضادت نکنیم، نرنجونیم، نا امید نشیم، و اینکه یه نفر همیشه هست که هوامونو داره و نمی زاره غم زده بمونیم، یکی که آقا ترینه و دست گیر ترین، مهربون ترینه و دلسوز ترین❤ برش های خیلی خیلی قشنگی از این کتاب رو خوندم که تک تکشون ارزش حفظ کردن رو دارن و حقیقتا عالین. دلم می خواد اینم بگم خدا قسمت کنه ان شاالله یه دفعه هم که شده پیاده ،خانوادگی ،اربعین، مشرف بشیم به زیارت آقا، حرمش؛ با توصیف قشنگ و پر آرامشی که نویسنده از اون لحظات داشت عجیب دلم خواست منم اون میون بودم تا حرم آقا آرامش حقیقی رو به روحم تزریق می کرد...❣ فقط ای کاش نیما هم آخر عشق حقیقیش رو پیدا می کرد و ازدواج می کرد یا قرار میگذاشت، گناه داشت تنها بمونه تا آخرش، همینجور فکرشم بیچاره😄

یاغی رو به شدت توصیه میکنم. یاغی داستان امیرطاها،الهه و محیاست.امیرطاهایی که تو جمع دوستانه و دانشگاه به یاغی معروفه و هرکاری که دلش بخواد رو انجام میده.در عین یاغی بودنش،اعتقادات قشنگی داره که خواننده داستان رو سوپرایز میکنه.امیرطاهایی که در عین بدخلقی هاش،حامی خوبی برای محیاست.مخصوصا اون هدیه ش. یه رمان بینظیره که من یه روز و نصف طول کشید تا تموم کنم و یه پایان بینظیرداره که کلی حال مخاطب رو خوب میکنه.فراتر از حد تصوره.من اصلا فک نمیکردم تو این مکان مقدسی که تو داستان هست کلی اتفاق بینظیر بیوفته.