نظرات کاربران درباره کتاب همه چیز را می دانم

خلاصه کتاب : داستان از جایی شروع میشه که رندال بروک روانشناس دانشگاه کوآریم همسر زیبا و ثروتمند خودش رو توی یه تصادف از دست میده همسری که عاشقانه دوستش داشته … اما بنظر میرسه که پلیس معتقده این تصادف ساختگی بوده و همسر رندال به قتل رسیده و متاسفانه انگار تمامی شواهد تیغ تیز اتهام رو به سمت رندال نشونه رفته …. رندالی که عاشقانه همسرش رو دوست داشته …. نظر من : کتاب جنایی و با درون مایه ی کاملا روانشناختیه … هرچند از دید من بعد روانشناسیش چندان خوب ساخته و پرداخته تشده و جای کار داشت … اما جنس داستان و قلم نویسنده و چینش حوادث هرچند تا حدی قابل حدسه ولی باعث نمیشه از کتاب دلزده بشید و برای ادامه دادنش ترغیبتون میکنه …و در کل کتابیه که برای سرگرمی و روزهای بی کتابی توصبه میشه … امتیازها امتیاز گودریدز : 4.1/5 امتیاز گوگل یوزر :3.8/5 (۷۶ درصد ) امتیاز من : 5/5

داستان در ژانر جنایی روانشناسی هست و مناسب برای کسانی که به مسائل روانشناسی بخصوص روانشناسی جرم و جنایت علاقمندند. داستان تعلیق نسبتا خوبی داره و با وجودیکه از اواسط داستان ماجرا قابل حدسه ولی تا پایان شما رو دنبال خودش میکشونه.

۱۰۹. "دکتر رندال بروک" و "دکتر پیتر ریمز" دوستانی که سالها پیش در نیویورک با هم آشنا شدن روی یک پروژه روانشناسی در دانشگاه کواریم کار میکنن و اعتقاد دارن در شرف دستیابی به نتایجی هستن که میتونه تغییرات بزرگی ایجاد کنه. اما همه چیز با تصادف همسر رندال، آماندا، به هم می‌ریزه. سوزان آدلر و تامی کرولا مسئول بازپرسی پرونده هستن که بنظر یک تصادف معمولی نمیاد و مضنون اصلی رنداله. درحالیکه رندال عمیقا باور داره نقشی در مرگ همسرش نداشته، پلیس سرنخ‌های دیگه‌ای بدست میاره. اگه اهل کتاب‌های پلیسی- معمایی باشید مطمئنا می‌تونید ماجرا رو حدس بزنید اما این باعث نمیشه از بقیه کتاب لذت نبرید.

کناب بسیارجذاب و عالی روانشناختی جناییه و اگر اهل خوندن کتاب های جنایی باشید از اواسط کناب میتونید ماجرا رو حدس بزنید ولی با این وجود تا انتهای کتاب رو بی وقفه میخونید فقط یک سوال دوستان اون شخصی که اخر داستان دو صفحه اخر توی بیمارستان بود و با سوزان صحبت کرد مشکوک نبود؟! به جایی ربط نداشت؟

بسیار عالی بود. داستان پردازی و شخصیت پردازی عالی بود و خواننده را به بازی و چالش میکشوند

جنائی،رازآلود،معمائی، همراه باتعلیق وفضاسازی بسیارعالی، حتا اگرمیشد بعضی جاها ازداستان راحدس زد هم، اززیبائیهای آن کاسته نشده، کتابی روانشناختی که عدم اعتماد درنگاه اول را بخوبی عیان ساخته، بنظرم خیلی جالب وخواندنی وهیجان انگیز بود.

کتاب هم جناییه هم معماییه هم روانشناختیه،یک روانپزشک حاذق بنام رندال بروک همسر زیبا و بسیار ثروتمندشو بنام آماندا بروک در اثر تصادف از دست میده،طبق تحقیقات پلیس مشخص میشه تصادف ساختگیه و در اصل به قتل رسیده...... پردازش داستان خوب بود ولی میتونست بهتر باشه ولی همینجوری هم شمارو مشتاقانه وادار به خوندن میکنه،واقعا ادمها میتونن خیلی پیچیده باشن😐

میشه گفت یه کتاب جنایی روانشناسی هست داستانش از یه جایی قابل حدسه اما در عین حال جذابه و خواننده رو تا انتها با خودش همراه میکنه . خوندنش رو توصیه میکم

علیرغم ریتم مناسب تعلیق و غافلگیری های بجا بشدت بی منطق است همه چیز در آخر که گره گشایی رخ میدهد جور شده و ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادن تا قضیه انتقام‌گیری فلانی راه بیفته ولی برای خواندن خوب هست به خصوص دوستداران کتابهای معمایی پلیسی

رمان دارای چندین شخصیت کلیدیه:سوزان که بازپرس زن و درعین حال هم مادر مجرد یک دوقلو هست،رندال که دکتری روانپزشک با اسرار خاص خودشه ودر یک شب اتفاقی برای همسرش زندگیش رو متزلزل میکنه،تم داستان درجاهایی کاملا جنایی و در بعضی قسمت ها روانشناسانه میشه،ممنون

جالب و سرگرم کننده بود