نظرات کاربران درباره کتاب باورم کن

ازون کتابهاست که اگه فیلمش ساخته بشه و خو‌ب ساخته بشه بی نظیره … کلیر از انگلستان به امریکا اومده و با اینکه گرین کارت نداره بصورت یواشکی نیویورک به کلاس بازیگری میزه تا به رویای دیرینه اش برسه و در کنار این چون اجازه ی کار نداره و خرج کلاس ها و تحصیلش بالاست به پیشنهاد یکی از دوستاش وارد کاری غیر قانونی میشه و اون کار کاری نیست اثبات خیانت مردها به همسرانی که شکاک هستن… توی یکی از پرونده ها الیسا مشتری کلیر میشه تا همسرش پاتریک رو از راه به در کنه … و داستان از اینجا داستان اصلی شروع میشه ….

برای افرادی که به داستان های واقع گرایانه تر علاقمندن بنظرم‌توصیه ی خوبی نیست ، کتابش بیشتر سبک سینمایی بود

آخر کتاب بی منطق تمام میشه چون اتفاقات قبلی تماما نقض میشن چون ما داخل ذهن کلیر بودیم در طول کتاب،چطور میشه که آخر کتاب خیلی از موارد قبلی به شدت نقض میشن ،به خاطر جلوگیری از اسپویل نمی تونم بیشتر از این توضیح بدم و این که مترجم گرامی شما به خاطر قوانین کشور اسلامی ناچارید سانسور کنید قبول داریم اما مجاز نیستین جمله هایی که برای فهم بهتر کتاب هست رو کامل حذف کنید چون باعث سردرگمی خواننده میشین و از این نظر به ترجمه تون ایراد خیلی بزرگی وارد هست و قابل قبول نیست.

اوائل کتاب هیجان بیشتری داشت در نیمه به اوج هیجان خودش می رسد ولی بعد کم کم هیجانش کم می شود 👍

خارق العاده

اولین کتابی است که از این نویسنده خوندم، ولی مدتی است کتاب‌های ژانر تریلر روانشناختی را شروع کرده‌ام. کتاب به یک بار خوندن می‌ارزه، فقط کاش انقدر سانسور نداشت. درسته قاتل همون ابتدا مشخص بود، اما از حق نگذریم نویسنده ذهن خواننده را چند باری بازی داد به‌ویژه اینکه کلیر تا آخر همکار پلیس مونده بود. این بخش هیجانش از پیداکردن قاتل بیشتر بود.

من کتاب دختر قبلی رو بیشتر دوست داشتم

شاید عجیب به نظر برسه ولی اصلا از کتاب خوشم نیامد کتاب سردرگمت میکرد و عجیب بود و نمی‌گذاشت چیزی بفهمی از داستان اصلا خوشم نیومد کتاب جالبی بود ولی بعضی وقتا این حجم از سردرگمی باعث نمیشه کتاب جذاب شه تازه باعث میشه که طرف ازش خوشش نیاد . ادامه دادم که بفهمم آخر قاتل کیه . میشد حدس زد صددرصد . حتما میشد حدس زد که قاتل خود پاتریک . واسه همین اصلا خوشم نیومد

ایده خوبی داشت ولی تقلید ضعیفی از جزیره شاتر و قوی سیاه بود. تا اینجا فقط فینی استاد تغییر زاویه داستان، این نویسنده خیلی مهارت نداشت به پی چیدگی زیاد نمیگن تعلیق خوب بهتر بود دیالوگ ها به زبان رسمی ترجمه نمیشدن.

احساس میکنم خیلی جاهاش سانسور بود چون تو داستان حفره ایجاد میشد. به طور کلی خوب بود. فکرشو میکردم پایانش این مدلی بشه ولی نه دقیقا.

رمان باورم کن یه رمان جالب که خواننده رو همراه خودش میکرد. انتظار این جور پایانی رو نداشتم .

شخصیت اصلی کلیر فوق العادست. هیجان کتاب خیلی بالاست، قسمت های سانسور شده در متن کتاب زیاد به چشم میخوره.

اگر کمی به داستان های جنایی علاقه داشته باشید و دست کم چند فیلم و سریال در این باب دیده باشید ،کتاب برایتان بسیار ساده است و هیچ پیچیدگی ای ندارد.انتهای داستان به زور القا میکند که پیچش داشته است اما میشد بهتر از این تمام شود.

تا آخرین صفحه کتاب نمی توانی حدس بزنی که چه اتفاقی می افته. خیلی مهیج بود.

از وقتی کتاب رو شروع کردم طی دو روز بی وقفه خواندمش و تمومش کردم میتونم بگم رمانی شاهکار و بی نظیر ، داستان پردازی عالی ، فضاسازی عالی ، کشش و جذابیت عالی ، و پایان بندی عالی ، داستان در مورد دختری به نام کلیر رایت هست که از انگلیس به آمریکا میاد برای یادگیری هنر بازیگری ولی به دلیل گرین کارت نداشتن به مشکلاتی بر میخوره و مجبور میشود در یک موسسه که کارشان مچ گیری خیانت های همسران هست کار کند بدین صورت که افرادی که اعتماد کافی به همسرشان ندارند به این موسسه پول میدهند تا شوهرانشان را امتحان کند طی همین یک زنی به نام استلا به این موسسه مراجعه میکنه که ادعای این را دارد که شوهرش خطرناک است و میخواهد که او را امتحان کنند و از همینجا داستان شروع میشود ، از بین شخصیت پردازی ها، شخصیت کلیر رایت بهترین بود و من به شخصه عاشقش شدم ، با اینکه از اول رمان قاتل به وضوح مشخصه ولی داستان کشش خودش رو از دست نمیده بلکه هر چه جلوتر میره جذاب تر میشه ، و ادغام اشعار کتاب گل های رنج نوشته شارل بودلر با داستان رمان بی نظیر بود ،حتمن پیشنهاد میشه این رمان حتی فکر نکنید که بخریدش یا نه فقط بخریدش و بعد بخوانیدش و از خواندنش لذت ببرین 😊

من خوشم نیومد از اول داستان همه چی مشخص بود