نظرات کاربران درباره کتاب روز ملخ
۳٫۲
(۶)
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
در این کتاب که یک برهه زمانی خاص را شامل میشود، پشتپرده هالیوود را به تصویر میکشد، دنیایی که مُشتی انسان بیاستعداد نمایندهاش هستند – مجریان ورزشی، هرزهها، و مهاجرانی که از دیگر نقاط آمریکا به لسآنجلس آمدهاند تا در هالیوود به موفقیت دست پیدا کنند و حتی تبدیل به ستارهای بزرگ شوند.کتاب درباره نقاشی است که به هالیوود آمده تا به عنوان طراح مشغول به کار شود. او استعداد آنچنانی ندارد اما به نظر میرسد تابلوی سوختن لسآنجلس قرار است این موضوع را تغییر دهد. در واقع کاری که تاد هکت انجام میدهد نیز همین است. او اشخاص و ایدههای اطراف خود را نظاره میکند تا در نهایت این تابلو را بر اساس مردمی بکشد که به گفته خودش به کالیفرنیا آمدهاند تا بمیرند.
سوختن لسآنجلس یک تابلوی آخرالزمانی است که میتوان آن را نماینده کتاب دانست. چرا که در کتاب نیز شخصیتهای اصلی مدام در حال فرسایش و تبدیل شدن به خاکستر هستند. آنها در عشق زندگی پر زرق و برق فیلمهای هالیوود میسوزند اما اگر کمی صبر کنیم به وضوح میبینیم که فقط مشتی خاکستر باقی خواهد ماند.
شخصیتهای اصلی کتاب روز ملخ فریبخوردگانی هستند که پس از سالها کار یکنواخت و طاقتفرسا و پس از اینکه مقداری پول پسانداز کردند به کالیفرنیا آمدهاند تا از آفتاب و پرتقالهای آن سرزمین بهره ببرند. اما ملال و زندگی روزمره آنها را میبلعد.درباره هر کدام از شخصیتهای کتاب میتوان به طور مفصل صحبت کرد اما شاید سرنوشت فی گرینر از همه جالبتر باشد. چرا که فی گرینر در مرکز توجه است و همه در تلاش هستند تا رابطهای با او داشته باشند. دختر فقیری که رویایی در سر دارد و با پدر بیمارش که قبلا دلقک بوده زندگی میکند. دختری که تاد شیفته اوست اما در این مسیر تنها نیست.
فی که اگر ستاره هالیوود نشود کاملا پتانسیل آن را دارد که از نظر روانی دچار فروپاشی و به موجودی شیطانی بدل شود. اگر او ستاره نشود پس بدون شک شیطان خواهد شد. این چهره شیطانی در یک صحنه از کتاب به وضوح آشکار است. زمانی که به شدت مردی که به او علاقه دارد را مجبور به نوشیدن الکل میکند. مگر او چه چیزی برای از دست دادن دارد؟ این جماعت درمانده و پریشان باید به هر طریق که شده از ملال و سرخوردگی رهایی پیدا کنند و به زندگی معنایی ببخشند در غیر این صورت مانند نقاشی روی جلد کتاب، همه بدل به انسانهایی با چهره شیطانی میشوند.
همانطور که اشاره شد باید صحنههای ظاهری را که شبیه به ظاهر فیلمهای هالیوودی است کنار گذاشت و به صحنههای تاریک و شیطانی که در واقع در پشت صحنه رخ میدهد توجه کرد. در این صورت است که میتوان به دیدگاه نویسنده و سخنی که او در تلاش برای گفتن آن است پی برد.
لازم به ذکر است که براساس رمان حاضر یک فیلم نیز در سال ۱۹۷۵ ساخته شده است که دیدن آن بعد از مطالعه کتاب خالی از لطف نیست.
حسین ی
کاش این کتاب صوتی می شد.
مرتضی بهرامیان
موافقم. به خصوص اگر صدای گرم جناب عقیلی پور باشه.
حسام آبنوس
یک شروع خوب. این سه کلمه میتواند توصیف خوبی برای رمان ناتانیل وست با عنوان «روز ملخ» باشد. شروع خوبی که میتواند تا مدتی شما را کیفور کند و سرحال نگه دارد. اما از این شروع خوب خیلی نمیگذرد که داستان مقداری افت میکند. این افت به مرور طبیعی میشود. شاید بتوان این افت و خیز و فراز و فرود داستانی را تمهیدی برای نمایاندن حقیقت چیزی که قرار است کتاب از آن حرف بزند، بدانیم.
البته این چند خط قرار نیست مبنای قضاوت شما برای خواندن یا نخواندن رمانی درباره «هالیوود» باشد. رمانی که به عقیده منتقدان بهترین رمان نوشته شده درباره کارخانه رویاسازی است. نویسنده آمریکایی میخواهد چشم شما را به روی واقعیت هالیوود باز کند و پشت پرده این صحنه پرزرق و برق را به شما نشان دهد.
«روز ملخ» رمان جمعوجوری درباره هالیوود است. اما اگر انتظار دارید که نویسنده در رمانش خیلی برجسته و درشت درباره هالیوود حرف زده باشد باید همین ابتدا آب پاکی را روی دستتان بریزم که خبری از این حرفها نیست. در واقع «روز ملخ» به هیچ وجه شبیه بیانیههای مرسوم که در داستانها گنجانده میشود نیست.
پ.ن: بخشی از یادداشت درباره «روز ملخ» منتشر شده در مجله الکترونیکی «واو».
حجم
۲۳۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۲۳۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
قیمت:
۷۷,۰۰۰
۵۳,۹۰۰۳۰%
تومان