بریدههایی از کتاب مرثیه ای برای رویای آمریکایی
۴٫۴
(۸)
در هر اقتصاد، بازار، باید مقداری نابرابری را انتظار داشت. این نابرابری میتواند اقتصاد را کارآمد کند و مشوق سرمایهگذاری و توسعه باشد _ ولی نابرابری زیاد، به رشد آسیب میرساند.
سطوح بالای نابرابریِ درآمدی باعث فشارهای سیاسی میشود، تجارت و سرمایهگذاری و استخدام نیروی کار را از رونق میاندازد. اوّلینبار کینز بود که نشان داد نابرابری اقتصادی باعث میشود خانوارهای ثروتمند (ازجمله آمریکاییان)، پسانداز را بیشتر و مصرف را کمتر کنند، ولی آنانی که دستشان تنگتر است، تا هرجا که ممکن باشد... قرضوقوله میکنند تا سطح مصرف خود را ثابت نگه دارند. وقتی این عدم تعادل، دیگر توان برپا ایستادن نداشته باشد، شاهد چرخهٔ رونق / ورشکستگی خواهیم بود، چیزی شبیه همانی که در دورهٔ رکود بزرگ رخ داد.
این عدم تعادل درآمدی، غیر از ایجاد نوسانهای چشمگیر اقتصادی، گرایش بدان دارد که تحرک اجتماعی را خفه کرده و نیروی کار کمتر آموزشدیدهای را تولید کند، کارگری که نمیتواند در اقتصاد متغیر جهانی رقابت کند. این واقعیت، چشمانداز درآمدی آینده و همچنین رشد بالقوهٔ بلندمدت را کاهش میدهد و تبدیل به واکنشهای سیاسیای میشود که فقط بر مشکلات میافزاید... .
Mohammad Ali Zareian
اگر تابهحال تلویزیون دیده باشید میدانید که صدها میلیون دلار خرج میشود تا مصرفکنندهای بیاطلاع بیافریند که انتخابهای غیرعقلانی انجام میدهد _ تبلیغات یعنی این.
Mohammad Ali Zareian
یک جامعه _ فارغ از فقیربودن یا ثروتمندبودن آن_ هرچه نابرابرتر باشد مؤلّفههای سلامتی آن پایینتر است؛ حتّی در بین ثروتمندان. چراکه نابرابری تأثیری فاسدکننده و زیانبخش بر روابط اجتماعی، بر آگاهی، بر زندگی انسانی و غیره دارد و اثراتش سخت منفی است.
niloufar.dh
ایالات متحده یک جامعهٔ مستعمراتی بود _ استعمار وحشیانهترین شکل امپریالیسم است. باید این واقعیت را نادیده میگرفتیم که داریم به قیمت کشتار بومیان آمریکا، ثروتمندتر و آزادتر میشویم _ این است «گناه نخستین» جامعهٔ آمریکا. سپس بردگیِ بخش بزرگی از جامعه _ این است گناه دوم (و ما هنوز داریم با پیامدهای این دو زندگی میکنیم). و سپس نادیدهگرفتن کار استثمارشده، فتوحات آنسوی آبها و غیره.
Mohammad Ali Zareian
یکی از مؤلّفههای مهم انقلاب آمریکا، بردهداری بود. تا سال ۱۷۷۰، برخی از قضات بریتانیایی، مانند لرد منسفیلد، بردهداری را ننگی شمرده بودند که نباید تحملش کرد. بردهداران آمریکایی میتوانستند خطر را بو بکشند. اگر مستعمرات، تابع بریتانیا میماندند، بردهداری بهزودی غیرقانونی میشد _ و شاهد معتبری وجود دارد که این نکته مؤلّفهٔ مهمی در برپایی قیام بود، قیامی که در آن، ایالات بردهدار سخت تأثیرگذار بودند و ویرجینیا قدرتِ اصلی بود. برآمدگاه مخالفت با بردهداری، شمال شرقی آمریکا بود ولی این مخالفتها اندک بود و سکوت قانون اساسی هم حکایت از آن دارد.
Mohammad Ali Zareian
«پریکاریات» یا پرولتاریای در خطر گفته میشود _ آن دسته از مردم جهان که وضع زندگانیشان هرروز متزلزلتر از دیروز میشود. حالا ما از یکسو زندگانی ناامن پریکاریاتها را داریم، یعنی زندگیهای در خطری که بهراحتی نمیتوانند خود را جمعوجور کنند و آدمهای زیادی که به شکلهای مختلف غرق فقر و رنج دهشتناک هستند و از سوی دیگر هم توصیهٔ سیتیگروپ را داریم که از سرمایهگذاران میخواهد بکوشند و پلوتونومی شوند _ ضمناً سیتیگروپ بانکی است که دولت بهسبب کمکهای مالی پرشماری که بدان کرده تا الان میتوانسته آن را تصاحب کند، ولی این بانک هنوز خصوصی است و پولدارتر از هروقت دیگر.
Mohammad Ali Zareian
سیتیگروپ که یکی از بزرگترین بانکهاست اخیراً گزارشی منتشر کرده. سیتیگروپ، این گزارش را برای سرمایهگذاران خود تهیه کرده و در آن به معرفی یک مقولهٔ جدید جهانی پرداخته است _ «پلوتونومی»، یا کسانی که ثروت چشمگیری دارند. پلوتونومیها، بهپیشرانندگان اصلی اقتصاد، یعنی مصرفکنندگان اصلی هستند و همهٔ ثروتشان در حوزهٔ مصرف خرج میشود _ پس سیتیگروپ «لیست سرمایهگذاران پلوتونومی» دارد.
Mohammad Ali Zareian
پلوتونومی هرچه سرسختانهتر، از اصل زنندهٔ آدام اسمیت پیروی میکنند: «همهچیز برای ما، هیچچیز برای دیگران.» دیگران چه کسانی هستند؟ این دیگران نیز نام خاص خود دارند. به آنها، «پریکاریات» یا پرولتاریای در خطر گفته میشود _ آن دسته از مردم جهان که وضع زندگانیشان هرروز متزلزلتر از دیروز میشود. حالا ما از یکسو زندگانی ناامن پریکاریاتها را داریم، یعنی زندگیهای در خطری که بهراحتی نمیتوانند خود را جمعوجور کنند و آدمهای زیادی که به شکلهای مختلف غرق فقر و رنج دهشتناک هستند و از سوی دیگر هم توصیهٔ سیتیگروپ را داریم که از سرمایهگذاران میخواهد بکوشند و پلوتونومی شوند _ ضمناً سیتیگروپ بانکی است که دولت بهسبب کمکهای مالی پرشماری که بدان کرده تا الان میتوانسته آن را تصاحب کند، ولی این بانک هنوز خصوصی است و پولدارتر از هروقت دیگر.
Mohammad Ali Zareian
سیاستهای مالیه ازقبیل قوانین مالیاتی، مقرراتزدایی، قوانین ادارهٔ شرکتها و همچنین اقدامات سیاسی درجهت افزایش تمرکز ثروت و قدرت، منجر به قدرت سیاسی بیشتر برای انجام همین اقدامات میشود.
niloufar.dh
این اصل را آدام اسمیت در سال ۱۷۷۶ تشریح کرد. اگر کتاب معروف ثروت ملل را بخوانیم میبینیم که او میگوید در انگلستان، آنهایی «معماران اصلی سیاستگذاریها» هستند که صاحب مملکت باشند _ در عصر او، یعنی «تاجران و تولیدکنندگان».
niloufar.dh
نابرابری، پیامدهای زیادی دارد. نهتنها به خودیِ خود، شدیداً ناعادلانه است بلکه پیامدهای منفی عمیقی بر کلیت جامعه دارد، حتّی بر چیزی مانند سلامت. مطالعات خوبی انجام شده (ازجمله توسط ریچارد ویلکینسون و دیگران) که نشان میدهند یک جامعه _ فارغ از فقیربودن یا ثروتمندبودن آن_ هرچه نابرابرتر باشد مؤلّفههای سلامتی آن پایینتر است؛ حتّی در بین ثروتمندان. چراکه نابرابری تأثیری فاسدکننده و زیانبخش بر روابط اجتماعی، بر آگاهی، بر زندگی انسانی و غیره دارد و اثراتش سخت منفی است.
Mohammad Ali Zareian
راه غلبه بر متناقضنمای دموکراسی، کاستن از نابرابری است نه کاستن از دموکراسی.
Mohammad Ali Zareian
پیدایش سیستم مدارس غیرانتفاعی نیز تلاشی تقریباً صریح برای نابودی سیستم مدارس دولتی است. مدارس غیرانتفاعی، راهی هستند که وجوهات مردم را بهسوی نهادهای خصوصی میکشند و این کار، سیستم مدارس دولتی را نابود خواهد کرد. با این مزایا و غیره، عملکردها بهبود نمییابد و این عدم بهبود شامل همگان میشود. پس نهادهای عمومی را نابود کنید.
Mohammad Ali Zareian
وقتی دکتر مایکل اندرسون میشنود بیماران فقیر او در مدرسهٔ ابتدایی دچار مشکلاتی هستند، معمولاً به آنان نوعی داروی قوی میدهد: آدرآل.
این قرصها، در بچههای دچار اختلالِ بیشفعّالیِ کمبودِ توجّه باعث افزایش تمرکز و کنترل هیجان میشود. گرچه تشخیص دکتر اندرسون، اختلال بیشفعّالیِ کمبود توجّه است ولی او میگوید این اختلال، «دلیل ساختگی» و «بهانهٔ خوبی برای تجویز قرص درجهت درمان مرض واقعی این بچههاست، یعنی مرض عملکرد درسی ضعیف در مدارس درجه چندم.
Mohammad Ali Zareian
دکتر اندرسون، این متخصص کودکان در چروکی کانتی، واقع در شمال آتلانتا چنین میگوید: «انتخاب چندانی ندارم. ما بهعنوان یک جامعه به این نتیجه رسیدهایم که تغییر محیط کودکان خیلی خرج دارد، برایِهمین بهتر است خودِ بچهها را عوض کنیم.»
دکتر اندرسون یکی از صریحترین طرفداران ایدهای است که دارد در میان پزشکان جا میافتد. آنان برای بچههایی که در مدرسههای بیپول مشکل دارند، محرک تجویز میکنند _ نه برای درمان اختلال بیشفعّالیِ کمبود توجّه بلکه برای تقویت عملکرد درسیشان.
Mohammad Ali Zareian
تنها نیروی مقابلهگری که وجود دارد، تو هستی. سیستمهای مؤثر _ یعنی نهتنها تنظیم بانکهای بزرگ بلکه همچنین زیرسؤال بردن مشروعیت آنها_ تنها زمانی بهوجود میآیند که مردم مقاومت کنند. و این چالش باید بر نهادهای سیستم مالی نیز تحمیل شود، تحمیلی سخت شگرف. مردمان سازماندهی شده، متعهد و فداکار وظیفه دارند نهفقط این نهادها را تنظیم کنند بلکه موظفاند بپرسند این نهادها اصلاً چرا وجود دارند.
Mohammad Ali Zareian
داریم بهسمت پرتگاه حرکت میکنیم. ولی این، از دیدگاه اربابان نوع بشر، چندان اهمیتی ندارد _ «مادامیکه روز از پسِ روز سود میکنیم، دیگر چه کسی اهمیت میدهد که تکلیف نوههای ما چه میشود؟» رویکرد اینان به کلّ کشور، همین است.
خب، این یعنی تقسیمکردن جهان. در چین هم داستان همین است _ یک نیروی کار بهشدت سرکوفته، عدم وجود اتحادیههای مستقل، دهها هزار اعتراض کارگری سالانه و در کنار آنها، یک طبقهٔ ابرثروتمند. در هند اوضاع بدتر است. وضع دیگر کشورهای درحالتوسعه _ ازجمله در آمریکای لاتین_، با کمی تفاوت، همینگونه است. مهمترین کشور آمریکای لاتین یعنی برزیل را درنظر بگیرید که در ده سال گذشته سخت کوشیده به نابرابری شگرف و مشکلات زورآورِ فقر و گرسنگی رسیدگی کند. بااینحال، به نظر من بیشتر گزارش سیتیگروپ کاملاً درست است _ یک پلوتونومی وجود دارد که بسیار ثروتمند است و بقیه هم باید یکجوری خودشان را جمعوجور کنند.
Mohammad Ali Zareian
هدف از تزریق نقدینگی، افزایش تمرکزِ فوقالعادهٔ ثروت و همراه با آن، کسادکردن وضع بقیهٔ مردم است. خب، وقتی قدرت را به کسانی بسپریم که پیرو اصل زننده و بالابردن سود و قدرت خود هستند، بهتر از اینهم نمیشود: «همهچیز برای آنان، هیچچیز برای دیگران.»
Mohammad Ali Zareian
هدف از تزریق نقدینگی، افزایش تمرکزِ فوقالعادهٔ ثروت و همراه با آن، کسادکردن وضع بقیهٔ مردم است. خب، وقتی قدرت را به کسانی بسپریم که پیرو اصل زننده و بالابردن سود و قدرت خود هستند، بهتر از اینهم نمیشود: «همهچیز برای آنان، هیچچیز برای دیگران.»
Mohammad Ali Zareian
عملاً در دورهٔ ریگان، اندازهٔ دولت نسبت به اقتصاد بالا رفت و اصل نئولیبرالیسم همین است. باید اضافه کنم که برنامهٔ «جنگ ستارگان» یا همان SDI، در جهان تجارت علناً بهشکل نوعی مشوق دولتی تبلیغ میشد، بهشکل یک گاو شیرده که تاجران میتوانستند آن را بدوشند. ولی این فقط برای ثروتمندان است _ همزمان با آن، فقیران باید بگذارند اصول بازار حاکم باشد، از دولت انتظار هیچ کمکی نداشته باشند، بپذیرند دولت خودِ مشکل است نه راهحل و غیره. نئولیبرالیسم یعنی این. نئولیبرالیسم یک چهرهٔ دوگانه دارد که ریشه در تاریخ اقتصاد دارد: مجموعه قوانینی برای ثروتمندان؛ مجموعهٔ قوانینی خلاف آن برای فقیران.
Mohammad Ali Zareian
رئیسجمهور جان تایلر در نامهای به پسر خود، سرهنگ تایلر، ۱۷ آوریل ۱۸۵۰
در نامهٔ مختصری، او را در موضوع الحاق تگزاس به راه راست آوردم. در این موضوع، دیدگاه من، محدود یا محلی یا متعصبانه نبود، بلکه کلّ کشور و منافع کشور را درنظر داشتم. دغدغهٔ بزرگ و مهم، انحصار مزارع پنبه بود. انحصار که اینک قطعی شده، همهٔ ملل دیگر را به ما وابسته کرده است. تحریم یک ساله از سوی ما، بیش از جنگی پنجاه ساله به اروپا آسیب خواهد زد. بعید میدانم بریتانیای کبیر از تحریم ما دچار تشنج نشود.
Mohammad Ali Zareian
ما میدانیم که اتحادیهٔ ملّی تولیدکنندگان این دسیسه را علیه مصرفکنندگان آمریکایی سازماندهی کرده است. یکی از اعضای ارشد آن اتحادیه، در مصاحبهای که پس از توقف کنترل قیمتها چاپ شد، به این دسیسه مینازید. حالا به این یکی خوب گوش کنید.
در این مصاحبه، رئیس روابطعمومی اتحادیهٔ ملّی تولیدکنندگان گفت که در سال ۱۹۴۶، سازمان او چگونه ۰۰۰, ۰۰۰, ۳ دلار صرف نابودی ادارهٔ مدیریت قیمتها کرد. اتحادیهٔ ملّی تولیدکنندگان فقط یک و نیم میلیون دلار صرف تبلیغات مطبوعاتی کرد. سخنگویان خود را میفرستادند تا در مقابل باشگاهِ زنان، سازمانهای مدنی، معلمان، جلوِ ۰۰۰, ۱۵ کشیش، جلوِ ۰۰۰, ۳۵ مزرعهدار، یا جلوِ ۰۰۰, ۴۰ عضو باشگاه زنان صحبت کنند. یک آگهی خاص اتحادیهٔ ملّی تولیدکنندگان، در ۵۰۰, ۷ هفتهنامه چاپ شد و ۵۰۰, ۲ سردبیر و ستوننویس نیز بدان پرداختند.
برای گمراهکردن و فریبدادن مردم آمریکا، هیچ کمپینی اینقدر فاسد و البته اینقدر هماهنگ نبوده است.
Mohammad Ali Zareian
قدیمها، مهاجران اروپایی این امکان را داشتند که در آمریکا به سطحی از ثروت و امتیاز و آزادی و استقلال دست یابند که در میهن خود فکرش را هم نمیتوانستند بکنند.
ولی اکنون میدانیم که دیگر چنین چیزی شدنی نیست.
عقل سرخ
یکی از بهترین راهها برای سلطه بر مردم از راه رویکرد، همانی است که تورستن وبلن، این اقتصاددان سیاسیِ برجسته، «آفرینش مصرفکننده» نامیده بود. اگر بتوان نیاز آفرید و کالاهای بازاری را تبدیل به گوهر زندگی آدمها کرد، مردم در تله میافتند و مصرفکننده میشوند. اگر مطبوعات تجاری دههٔ ۱۹۲۰ را بخوانید میبینید که آنها میگویند اگر مردم را به سمت امور سطحی زندگی مانند «استفاده براساس مد» هدایت کنیم، آنوقت دیگر از سر و کولمان پایین میآیند.
Mohammad Ali Zareian
صنعت تبلیغات با هدفِ آفرینش مصرفکننده و گیرانداختن مردم در تلهٔ مصرفگرایی گسترش یافت و کارش را با مهارتی تمام پیش برد. ایدهآل صنعت تبلیغات همان است که مثلاً امروزه میبینید: عصر روزهای یکشنبه، دختران نوجوان در پاساژها قدم میزنند؛ ولی به کتابخانه و جاهای دیگر پا نمیگذارند. کودکان با خودشان فکر میکنند که «تا وقتی یک گجت الکترونیکی دیگر نداشته باشم انگار توی زندگیام هیچ کاری نکردهام.»
ایدهٔ صنعت تبلیغات، کوشش برای سلطه بر همگان است، کوشش برای تبدیل کلّ جامعه به یک سیستم تمامعیار. یک سیستم تمامعیار، سیستمی دوتایی یا جفتی است. در اینجا، جفت یعنی شما و تلویزیونتان، یا شاید شما و آیفون و اینترنتتان و بله، لابد زندگی حقیقی همین است _ زندگی این است که که باید چه گجتی داشته باشی، یا برای سلامتی [پوست] خود باید چه کنی. آدم برای بهدستآوردن چیزهایی که نیاز ندارد یا دوستشان ندارد و شاید اصلاً بعدها دورشان بیندازد، اینگونه زمان و انرژی صرف میکند؛ _ ولی چه میشود کرد، سنجهٔ یک زندگی خوب همین است.
Mohammad Ali Zareian
فرض بر آن است که دموکراسی بر شالودهٔ شهروندان مطلعی استوار است که انتخابهایشان عقلانی است؛ ولی صنعت روابطعمومی، کمپینها را طوری مدیریت میکند که مردم چیزی جز درخشش و وهم و آدمهای نامی و چیزهای دیگرِ اینچنینی نبینند. کمپینها نباید به مسائل مهم بپردازند _ و دلیل نپرداختن به مسائل مهم کاملاً مشخص است. در مسائل، بین سیاستگذاری دولتی و آرای عمومی، شکاف بزرگی وجود دارد. پس مردم را بهسمت چیزهای حاشیهای ببرید تا همانطور که بازار را ضعیف کردیم، دموکراسی را هم ضعیف کنیم _ و همچنین به هدف کلّی حاشیهای و منفردکردن مردم یاری رسانیم و رویکرد و دغدغههایشان را ازآنچه مالِ یک آدم مفید در یک جامعهٔ دموکراتیکِ آزاد و پرطراوت است منحرف کرده و آنان را بندگان خود کنیم.
مردم باید تماشاگر باشند نه بازیگر.
Mohammad Ali Zareian
به صنعت تبلیغات خوب فکر کنیم، صنعتی که سالانه صدها میلیون دلار خرج میکند تا نوعی آدم بیافریند _ آدمی که بر تحقق نیازهای مصنوعی و از بیرون تحمیلشده پافشاری میکند، آدمی که مصرفکنندهای بیاطلاع است و تصمیمهای غیرعقلانی میگیرد. سرمایهداران هزینهٔ هنگفتی صرف تبلیغات میکنند چراکه معتقدند آدمها عقلانی هستند. وگرنه چرا باید خودشان را توی خرج بیندازند. سرمایهداران میکوشند آدمها را به موجوداتی غیرعقلانی تبدیل کنند و در این راستا سخت میکوشند. و به نظر من، حق با ایشان است. آدمها پول خود را هدر نمیدهند. اگر سرمایهداران تبلیغ نکنند، مردم تصمیمهای عقلانی خواهند گرفت و به نظر من، این تصمیمهای عقلانی، قدرت نامشروع و نهادهای سلسلهمراتبی را از اساس خراب خواهد کرد.
Mohammad Ali Zareian
چون زور همیشه در دست رعیت است، حاکمان را چیزی جز عقیدهٔ مردم، حامی نیست. پس حکومت تنها روی عقیده تأسیس میشود؛ و این اصل، هم برای مستبدترین و نظامیسرشتترین حکومتها صادق است و هم برای آزادترین و مردمیترین حکومتها. سلطان مصر یا امپراتور روم میتوانند همچو ددانی وحشی، رعایای بیآزار خود را از عواطف و کششهای خود بازگردانند؛ ولی این سلطان یا امپراتور لااقل مملوکها و گارد امپراتوری خویش را در مقام انسان، حتماً براساس عقایدشان تحت فرمان درآورده است.
Mohammad Ali Zareian
واقعیت آن است که تقریباً همهٔ اَعمال زندگی روزمرهٔ ما، چه در سپهر سیاسی چه در سپهر تجاری، چه در رفتار اجتماعی چه در اندیشهٔ اخلاقی، زیر سلطهٔ آدمهای نسبتاً اندک _ بخش ناچیزی از جامعهٔ صد و بیست میلیونی ما_ است، یعنی کسانی که متوجهٔ فرآیندهای ذهنی و الگوهای اجتماعی تودهها هستند. اینان بر ذهن عامه اعمال قدرت میکنند، نیروهای اجتماعی قدیمی را لگام میزنند و راههای جدیدی برای قیدزدن بر دنیا و هدایت آن درمیاندازند... .
ما باید دموکراسیِ قَدَرقُدرتی باشیم که توسط اقلیتی باهوش اداره میشود، اقلیتی که میدانند تودهها را چگونه منظم و هدایت کنند.
Mohammad Ali Zareian
اگر در دههٔ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، کارخانههای تنباکو روی فرصت سیگارکشیدن زنان دست نمیانداختند و از ایدههای آزاد شدن، قدرت و دیگر ارزشهای مهم برای زنان بهرهکشی نمیکردند تا ایشان را به بازار سیگار سوق دهند، آیا باز هم سیگارکشیدن در بین زنان اینقدر محبوب میشد؟ بهخصوص که لازم بود این کارخانهها برای سیگار دودکردن زنان، تصاویر و معناهای اجتماعی جدیدی رواج دهند تا معلوم شود سیگارکشیدن با رفتار و اخلاق رسوا و شهوانی نسبتی ندارد. سیگارکشیدن باید بهعنوان نهتنها کاری محترمانه بلکه رفتاری اجتماعی و مد روز و شیک و زنانه بازتعریف میشد. هدف هم دوبرابرکردن بالقوّهٔ بازار بود. همانگونه که آقای هیل، رئیس کارخانهٔ تنباکوی آمریکا در سال ۱۹۲۸ گفت: «این مثل بازکردن یک معدن جدید طلا در حیاط خانه است.»
Mohammad Ali Zareian
حجم
۱۳۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۱۳۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان