ناراحت کننده بود… اون همه دوست و آشنا تو لیست مخاطبین من بودن ولی هیچکدومشون بهدرد روزای سختی و بیکسی من نمیخوردن.
Elahe
به نظرم آدم هیچوقت نباید کاری کنه که بهش توهین بشه و شخصیتش زیر سؤال بره.
Elahe
اون همه تحقیر اونم توسط آدمایی که ذرهای ارزش نداشتن و خودشون همهکارهبودن و هرکاری که دوست داشتن میکردن بعد همونارو به آدمای دیگه نسبت میدادن. یه مشت آدم عقدهای که با تحقیر کردن دیگران میخوان نداشتههاشون رو یه جورایی جبران کنن،
Elahe
اوناییام که قدرتمندن اول راه، برنامهریزی میکنن و بعد توی اون مسیر حرکت میکنن؛ یه برنامهریزی اساسی که نه آسیبی به خودشون میزنه و نه به اطرافیانشون. منِ خام و بیتجربه و پر از غرور،فقط به یه چیز فکر میکردم اونم این بود که حتماً باید همه در اختیار من و تحت فرمان من باشن تا به هدفم برسم
Elahe
انگار هر اتفاق زیبا و قشنگی همیشه اولش خوبه؛ مثل اولین روز مدرسه و اولین روز خدمت سربازی که همه با آدم مهربون و خوب رفتار میکنن، ولی به محض اینکه یه مدت میگذره، تازه میفهمی همیشه ازاین خبرا نیست که همه باهات خوب باشن و مهربون، متوجه جدی بودن قضیه میشی و دیگه خبری از اون لبخندای صمیمی نیست.
Elahe
شاید اگه کمی انصاف داشتم و عقلم رو به کار مینداختم به این میرسیدم که همهی اتفاقات خوب و بد زندگی از خود آدم شروع میشه! این انتخاب خود من بوده پس گلایه و ناراحتی برای چیه؟
Elahe