بریدههایی از کتاب نویسنده نمرده است (کتاب آواژ ۱)
۵٫۰
(۹)
از ویلیام شکسپیر نقل شده است که زندگی کمدی است برای آنانی که فکر میکنند و تراژدی برای آنانی که احساس میکنند؛ بند تازهای را میتوان به این سخن اضافه کرد و گروتسک است برای عدهای که امید به تغییرات بنیادین دارند.
مادربزرگ علی💝
بیضایی در همین نشست میگوید «قشر روشنفکر در ایران وجود نداره. قشری که رسالت تاریخیش رو انجام داده باشه و بخواد انجام بده. اگر هم وجود داشته باشه چنان سهم ناچیزی داره که تعیینکننده نیست.» در ویدئو او به ماجرای ترور میرزاده عشقی اشاره میکند. شاعر و نمایشنامهنویس ایرانی، در زمان صدارت رضا میرپنج در بامداد دوازدهم تیر ماه ۱۳۰۳ خورشیدی در خانه مسکونیاش جنب دروازه دولت بهدست دو نفر ترور میشود. بیضایی در گفتههایش مدعی میشود روشنفکران در آن روزگار یا سکوت میکنند یا با ترور عشقی اعلام موافقت میکنند. البته بیضایی در ویدئو کمی از موضع جوانیش عقبنشینی کرده است. او از روشنفکران خاموش یاد میکند؛ کسانی که هویت ایرانی را در کتبی چون شاهنامه جستجو کردند.
مادربزرگ علی💝
وقتی نعلبندیان خود را برد سوزناکترین و یادماندنیترین درامش را با نابود ساختن خودش به فاجعه رساند و تاریخی کرد.
چراغ مطالعه
«روشنفکرای ما روشنفکری رو در خدمت خودشون گرفتهن، نه طبقه پایین»
مادربزرگ علی💝
مشکل ما این است که ما هنوز «ما» نشدهایم. ما نباید ما شویم. اندیشه اگر جمع شود متکثر میشود و صاحبان اندیشه زادوولد فکری میکنند و مسلک منورالفکری و روشنسری را در میان خود و سپس در سطح جامعه گسترش میدهند.
نسرین
درباره مشکلات اهل قلم، بخصوص نمایشنامهنویسان و اهل تئاتر بسیاری از گفتهها و نوشتهها «آب در هاون کوبیدن» است. من و بسیاری از منهای دیر سالِ آتشبهجان؛ در این جدال از جان مایه گذاشته و سرانجام، به این انجام رسیدهایم که «خانه از پایبست ویران است...»
نسرین
گفتم چطور به این کار، اجرای عموم دادید و از کارگردان، مجوز نویسنده نخواستید؟ و در جواب با دایره واژگانی کثیفی مواجه شدم که: چرا به در نمایشنامهت یه قفل نزدی که ندزدنش؟
ava
سلطانپور و بیضایی از دو تعریف متفاوت درباره هنرمند سخن میگویند. باور سلطانپور بر این است هنرمند باید در اثر هنریش ریشهیابی کند؛ در مقابل بیضایی میگوید «تماشاچی هست که باید بره ریشه رو پیدا کنه.» به عبارت دیگر سلطانپور معتقد است باید در اثر هنری صراحت کلام وجود داشته باشد و مستقیم درباره مسائل گفت و بیضایی چنین نگاهی ندارد؛ شاید پیرو نگاه تمثیلی است که ادبیات ایران بر پایه آن استوار است. سلطانپور در انتقاد از نگاه بیضایی میگوید «در حقیقت شما که سکه فریاد رو به مردم میبخشین و سکه آگاهی رو از روشنفکر میگیرین، چه چیزی رو در برابرش قرار میدین؟ آیا این یک مقدار حاتمبخشی به مردم نیست؟ و یک مقدار خست نسبت به روشنفکر؟»
پاسخ بیضایی چنین است «بهعهده من نیست که از مقابله مردم در آینده طرحی بریزم و اونو بهعنوان واقعیت موجود نشون بدم. من با نشون دادن واقعیت موجود سعی میکنم این آگاهی رو در تماشاچی بهوجود بیارم.
مادربزرگ علی💝
اینجا همانجایی است که شاید یک درامنویس علیه خودِ درامنویسش موضع میگیرد و این پرسش را شاید دقیق شده است که اگر در شرایط و اوضاع زیستی ایران این سالها من درامنویس نباشم چه میشود؟ آنها که نوشتند چه شد که من که ننوشتم آن نشود؟ آنها که بارز شدند و در چهارچوب آمدند و قواعد نوآمده را سر فرود بردند، کجای این گردوی زمیناند که منی نیستم که در خلوت خود و بر میل خود ماندم هر چه کردم و ناکردم خود دانم؟
این میشود که آرمانِ «آرمان» میشود حذف خود و امید او میشود آنکه هیچ از او نباشد و نماند.
...
نویسنده نمرده است
درباره حقوق نویسندگان و مترجمان آثار دراماتیک
نویسندگان: خسرو حکیم رابط، احمدرضا حجارزاده، صدرالدین زاهد احسان زیورعالم، علی شمس، سامی صالحی ثابت ،فرشته فرشاد، رضا فیاضی، محمدرضا قلی پور ،ناصح کامگاری، محمد متوسلانی، معین محب علیان
ویراستار: دکتر راضیه قلیپور
نشر آواژ
...
حجم
۳۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۳۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۹,۹۰۰
تومان