بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جان بها | طاقچه
تصویر جلد کتاب جان بها

بریده‌هایی از کتاب جان بها

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۲۸۹ رأی
۴٫۲
(۲۸۹)
می‌گویند بزرگ‌ترین حسرت روز قیامت آن است که به انسان نشان می‌دهند می‌توانسته در زندگی به کجا برسد و نرسیده! می‌توانسته چه انسانی بشود و خودش نخواسته و نشده!
میم مهاجر
ترجیح می‌دم یه درخت سرو باشم تو بیابونِ خودم تا یه گل خوشگل توی گلخونه بقیه! می‌گیری که چی می‌گم؟!
• Khavari •
رفقا به قرآن حیفه روی سنگ قبرمون، قبل از اسممون کلمهٔ شهید رو ننویسن!
Elaheh
همیشه اتفاق می‌افتد که کسی را برای آخرین بار می‌بینی، بی‌آنکه بدانی این آخرین نگاه است.
هفتصد و چهل و نه
«ما با خون خودمون عقایدمون رو اثبات می‌کنیم... با پول نمی‌شه این کار رو کرد!»
هفتصد و چهل و نه
من از پیشرفت بدم نمی‌آد! اما ترجیح می‌دم یه درخت سرو باشم تو بیابونِ خودم تا یه گل خوشگل توی گلخونه بقیه!
میم مهاجر
می‌گویند بزرگ‌ترین حسرت روز قیامت آن است که به انسان نشان می‌دهند می‌توانسته در زندگی به کجا برسد و نرسیده! می‌توانسته چه انسانی بشود و خودش نخواسته و نشده!
محمدرضا میرباقری
خوبی‌ای اگر از من دیدین چشماتون قشنگ دیده، احیاناً بدی‌ای هم اگه داشتم حقتون بوده ولی حلال کنید!
هفتصد و چهل و نه
خوبی‌ای اگر از من دیدین چشماتون قشنگ دیده، احیاناً بدی‌ای هم اگه داشتم حقتون بوده ولی حلال کنید!
ام‌البنین
«وقتی نمی‌تونی کاری براش بکنی با دیدنش خودت رو عذاب نده.»
هفتصد و چهل و نه
در آخر کتاب، حتماً از خودتان می‌پرسید این ماجرا واقعیت داشت؟ این را من هم از خودم پرسیدم و بعد جواب دادم که بخشی از آن «امیدوارم که واقعیت نداشته باشد».
هفتصد و چهل و نه
آدم عاشق که باشد هیچ‌وقت به دوری عادت نمی‌کند.
کاربر ۳۰۶۷۳۴۹
می‌گویند بزرگ‌ترین حسرت روز قیامت آن است که به انسان نشان می‌دهند می‌توانسته در زندگی به کجا برسد و نرسیده! می‌توانسته چه انسانی بشود و خودش نخواسته و نشده!
yasin.nm
پایان شب سیه سپید است، اصلاً کی دیدی همیشه شب بمونه؟! همیشه خورشید طلوع کرده، همیشه روز شده بابا! نگران چی هستید؟!»
آیه
همیشه چیزی در وجود من می‌گفته که در این انقلاب تو کارمند نیستی! این انقلاب کارمند نمی‌خواهد، نیروی ساعتی و اداری نمی‌خواهد!
میم مهاجر
می‌گویند بزرگ‌ترین حسرت روز قیامت آن است که به انسان نشان می‌دهند می‌توانسته در زندگی به کجا برسد و نرسیده! می‌توانسته چه انسانی بشود و خودش نخواسته و نشده!
HaniMoh
گاهی که زنگ می‌زدیم به خانواده‌ها و خبر اسارت پدر، پسر یا همسری را می‌دادیم، پابه‌پای آن‌ها پشت تلفن اشک می‌ریختیم و امید می‌دادیم به برگشتشان و برای بعضی‌ها قول می‌دادیم که برمی‌گردانیمشان! چقدر از رفیق‌هایمان پای همین قول‌ها جان دادند، بالاخره مرد سرش برود قولش نمی‌رود! بارها برای برگرداندن اسیری و حتی به‌عقب‌کشاندن جنازه‌ای از مهلکهٔ نفس‌گیر، مردانی را از دست داده‌ایم که از تیغ تیز دشمن نمی‌ترسیدند!
la Luna
هرچقدر هم چریک باشی و نترس، گاهی غیرارادی، اعضای بدنت از ذهنت دستور نمی‌گیرد و خودسر عمل می‌کند! تو انسان شجاعی هستی اما پاهایت می‌لرزد، تو از مرگ نمی‌ترسی اما وقتی به این فکر می‌کنی که با ملک‌الموت فاصلهٔ چندانی نداری ته دلت خالی می‌شود!
mahtzd
اگه کسی حرفی چیزی نداره یه صلوات بفرستید.
هفتصد و چهل و نه
به این فکر می‌کنم که «چرا از پشت تلفن نمی‌توانم در آغوش بگیرمش؟»
SeyeD

حجم

۱۰۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱۰۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۰,۵۰۰
۷۰%
تومان