بریدههایی از کتاب پرسش های بزرگ فلسفی
۳٫۶
(۱۹)
فلسفه پیرامون باورها و نگرشهای ما دربارهٔ خودمان و جهان است.
♤ 𝐍𝐞𝐨 ♤
استدلال: دفاع از افکار با دلایلی استوار در مقابل افکار، مبانی و اظهارات دیگران، با هدف نتیجهگیری و رد مخالفتها.
♤ 𝐍𝐞𝐨 ♤
ایدهها به زندگی معنا میبخشند. ذهن ما نیازمند ایده است، همانطور که بدن ما نیازمند غذاست. ما برای بینش ضعف میکنیم، گرسنهٔ فهم هستیم، در راهورسمهای روزمرهٔ زندگی گرفتار میشویم، گاهوبیگاه با کارهایی که اسمش را گذاشتهایم «تفریح» یا «سرگرمی» اغفال میشویم. آنچه از دست دادهایم لذت فلسفه، چالش فهم، الهامات و تسلیهای فلسفه است.
mt
فلسفه از کلنجار رفتن با پرسشهای شخصی آغاز میشود. آگاهی فلسفی ما غالباً هنگام نومیدی یا در یک تراژدی یعنی زمانی آغاز میشود که برای نخستینبار از خود میپرسیم آیا زندگی امری عادلانه است یا واقعاً در مدرسه چیزی یاد میگیریم. گاهی فلسفه زمانی آغاز میشود که خود را ملزم به اتخاذ تصمیمات دشوار میبینیم، تصمیماتی که بقیهٔ زندگی ما و نیز زندگی دیگران را تحتالشعاع قرار میدهد، برای مثال تصمیمگیری دربارهٔ اینکه به دانشگاه برویم یا کار کنیم یا به ارتش بپیوندیم؛ تصمیمگیری دربارهٔ ازدواج و بچهدار شدن نیز به همین ترتیب است. همهٔ ما هرازگاهی احساس میکنیم باید با خودمان کنار بیاییم؛ چگونه در جهانی مرفه باشیم که میلیونها نفر از ساکنانش گرسنهاند، چگونه در دانشگاه درس بخوانیم حال آنکه از آن چیزی عایدمان نمیشود (یا چیز خاصی به آن اضافه نمیکنیم)، چگونه به چیزی اعتقاد داریم درحالیکه عمل ما (یا بیعملی ما) خلاف آن را نشان میدهد.
esrafil aslani
فلسفه زادهٔ پرسشهای بزرگ است، و بزرگی این پرسشها در معطوف بودن آنها به هستی و سرشت انسان، مبدأ و ماهیت وجود است
mt
همیشه در هر تصمیمی تأثیرات بیرونی هم دخیلاند، مثل خانواده و دوستان، چیزی که اخیراً خواندهاید یا احساسی نیمهپنهان، احساس آزردگی، ترسی تقریباً فراموششده و متعلق به دوران کودکی که کماکان اثرگذار است.
بیتا
منظور از انتقاد لزوماً بیان دیدگاههای مخالف دربارهٔ کسی یا چیزی ــ نظیر آنچه در زندگی روزمره سراغ داریم ــ نیست، بلکه مقصود از آن بررسی دقیق یک حکم، سنجیدن آن و یقین یافتن از قوت استدلالهای آن است.
Davood Rajabi
امروزه همهچیز در دسترس است و این امکان تازه، علاوهبر مزایای خود، زیانهایی هم دارد، از جمله اینکه چون همهچیز سهلالوصول به نظر میرسد کاهلی اجتنابناپذیر میشود. اما ریشهٔ این کاهلیْ بیمیلی به دانستن نیست، بلکه اشباع شدن از سوی منابع بیشمار خبری و تبلیغاتی است که اطلاعات را به صورت مداوم به خورد مغزها میدهند و چون شیوهٔ مصرف سادهای دارند، همچون میانوعدههایی فاقد ارزش غذایی، آن اشتهای راستین به غذای روح، یعنی حکمتآموزی، را کور میکنند و با انبوه پاسخهای حاضروآمادهٔ خود، پیش از آنکه پرسشگر چیزی بپرسد، او را از سؤال کردن منصرف میکنند.
Mamane Helena-Leonie
مثلاً فیلسوفی را در نظر بگیرید که ادعا میکند خداوند بر هر کاری قادر است؛ مثلاً میتواند کوهی را خلق کند، میتواند کوهی را جابهجا کند. اما مخاطبی نقاد میپرسد: «آیا خداوند میتواند کوهی چنان بزرگ خلق کند که حتی خودش نتواند آن را جابهجا کند؟»
Davood Rajabi
اگر کسی از قوانین شهر خوشش نیاید، چهطور میتواند آن شهر را دوست بدارد؟
Nilloo Co
من شما را چنین مینامم، شما مردم اهل واقعیت را... خوابوخیالها و یاوهسراییهای همهٔ زمانهها از بیداری شما واقعیتر بوده است.
Mamane Helena-Leonie
کل فلسفه پیرامون باورها و نگرشهای ما دربارهٔ خودمان و جهان است. بنابراین، فلسفیدن قبل از هر چیز عبارت است از تلاش برای بیان واضح و قانعکنندهٔ آنچه درستیاش را قبول داریم یا مورد اعتقاد ماست.
Davood Rajabi
خدا شما را دوست دارد. خدا نمیخواهد کسی گرسنه یا تحت ستم باشد. او همگان را در آغوش فراخ خود میگیرد و بر سینه میفشرد.
بیتا
اگر کسی را میستایید که با شما تفاوت بسیاری دارد، احتمالاً در قبال او احساس حقارت میکنید.
Davood Rajabi
اگر خدا نباشد عدالتی هم در کار نیست، و اگر عدالتی نباشد پس زندگی بیمعناست.
با اینهمه بسیاری از افراد به خدا باور دارند تنها به این دلیل که شاهد عدالت در جهان نیستند. بهعلاوه، خداوند است که بهرغم «پوچیِ» آشکار زندگی، همهچیز را توجیه میکند.
Davood Rajabi
فلسفه صرفاً اندیشیدن جدی دربارهٔ زندگی است، دربارهٔ آنچه آموختهایم، دربارهٔ جایگاه خودمان در جهان. فلسفه در معنای تحتاللفظی یعنی «عشق به حکمت». جستوجویی است برای درکی عمیقتر و اشتیاق به معرفت، معرفتی که به ما کمک میکند حیات و جهان پیرامون خویش را درک کنیم. به همین ترتیب تأکیدی است بر اهمیت ارزشها، امتناعی است در برابر گرفتار شدن در حاشیههای زندگی و همرنگی با جماعت. فلسفه و حکمت منزلت ما را در جهان تعیین میکنند و به زندگی ما معنا میبخشند.
احسان رضاپور
احساس پوچی میتواند در هر گوشه از خیابان بر هر انسانی عارض شود... گاه نظم صحنه از هم میپاشد؛ برخاستن از خواب، تاکسی، چهار ساعت در اداره یا کارخانه، غذا، تاکسی، چهار ساعت کار، غذا، خواب، و شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سهشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه براساس همان ضرباهنگ همیشگی؛ در اغلب اوقات این مسیر به همین ترتیب دنبال میشود. اما روزی میرسد که «چرا» سر برمیآورد و همهچیز رنگی غیرعادی، آمیخته با شگفتی، به خود میگیرد.
بیتا
فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی، تأکید میکند: «زندگی خود را چون اثری هنری سپری کن.» منظور نیچه داستان نبود، بلکه چیزی مثل پیکرتراشی مدنظرش بود، بدین معنی که فرد با ایجاد یک شکلوصورت برای خود، با «ساختن شخصیت» و گسترش آنچه «سبک» میخوانیم حیات خود را بگذراند.
بیتا
زندگی بیشتر عبارت است از میل از پی میل که هیچچیز در آن رضایت غایی را فراهم نمیآورد.
بیتا
فلسفه در وهلهٔ نخست مطالعهٔ ایدههای سایر افراد نیست. فلسفه قبل از هر چیز تلاش برای بیان واضح دیدگاههای خودمان به قانعکنندهترین و جذابترین شکل ممکن است. فلسفیدن همین است، نه صرفاً مطالعهٔ اینکه دیگری چگونه به فلسفه پرداخته است.
احسان رضاپور
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۴۹ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۴۹ صفحه
قیمت:
۱۶۸,۰۰۰
۸۴,۰۰۰۵۰%
تومان