بریدههایی از کتاب پرونده بالتیمور
۳٫۳
(۴۰)
میگفت یک بار بوسیدن اصلاً کافی نیست، ولی به نظر خود من خیلی هم زیاد بود. امروز که فکرش را میکنم، حسرت میخورم که چرا هر بار ده مرتبه بر صورت مادرم بوسه نمیزدم
smile
چرا کتاب مینویسم؟ چون کتابها از زندگی، قدرت بیشتری دارند. کتاب نوشتن بهترین راه انتقام است. کتابها میتوانند از دیواری که هر کس پیرامون وجودش میکشد به راحتی عبور کنند و به باطن وی برسند. من کتاب مینویسم، چون نویسندهام...
مهسا
خاطرات اصلی فقط در ذهن آدم حک میشه.
zohreh
تلویزیون همه چیز رو راحت کرده. با تبلیغاش به مردم میگه چی کار کنن و با فیلمایی که پخش میکنه، به ذهنشون جهت میده.
Knowledge
نوشتن یک رمان، درست مانند رفتن به تعطیلات است. زندگی شما که تا پیش از آغاز کار بسیار آرام است، به ناگاه با هجوم شخصیتهای بسیاری، دگرگون میشود، شخصیتهایی که خودتان وظیفهٔ خلقشان را برعهده دارید. فرض را بر این بگذارید که یک روز گرم تابستان، شخصیتهای داستانتان با اتوبوس به خانهٔ شما میآیند و الان قرار است مدت زمانی را با آنها بگذارنید، باید در کنارشان باشید و ازشان مراقبت کنید. شما دیگر مسئول همه چیز آنها هستید. چرا؟ چون شما نویسندهاید.
n re
به نظر من زندگی وقتی معنا داره که ما بتونیم سه تا کار رو انجام بدیم: دوست داشته باشیم، دیگران دوستمون داشته باشن و بتونیم اگه کسی خطایی کرد، حالا هراندازه هم بد، ببخشیمش.
zohreh
بدونه اینکه بخوای منو سؤالپیچ کنی، همین الان پاشو بیا بالتیمور.
hamtaf
دیگه وقتش رسیده که کتاب زندگی خودت رو بنویسی پسر!
la Luna
کتابها میتوانند از دیواری که هر کس پیرامون وجودش میکشد به راحتی عبور کنند و به باطن وی برسند. من کتاب مینویسم، چون نویسندهام...
mohammad
روزگاری بود که شخصیتهای مشهور در ایالات متحده دانشمندان و فضانوردان بودند، اما آن روزگار عوض شده است، شخصیتهای مشهور این دوره عملاً هیچ کاری انجام نمیدهند و وقت خود را به بطالت سپری میکنند.
sepid sh
مردم دیگه تصویر میخوان. نمیخوان فکر کنن، فقط میخوان ببینن! از صبح تا غروب جون میکنن، دوست دارن بشینن با خیال راحت یه فیلم ببینن. خدارو شکر تلویزیون همه چیز رو راحت کرده. با تبلیغاش به مردم میگه چی کار کنن و با فیلمایی که پخش میکنه، به ذهنشون جهت میده. بعدش نوبت یه نوشیدنی میرسه. خب دیگه، تبلیغ کوکا کولا بهشون میگه باید برن از یخچال خونه یه کوکا کولا بردارن. حالا زمان استراحت تموم شده، فیلم پخش شده و شکم مردم هم سیر شده، وقت چی میرسه!؟ یه تبلیغ جدید! آهای آقا و خانومی که نشستی داری تلویزیون میبینی، تو خیلی زشتی، در ضمن بدنت هم اصلاً روی فرم نیست، پس چرا از محصولات لاغری استفاده نمیکنی؟ چرا این کرمهای صورت رو نمیخری؟ زندگی همینه
sepid sh
هرکسی باید ایدهٔ کتابش رو فقط خودش پیدا کنه.
zohreh
وودی، تو یه مشکلی داری، اونم اینکه میخوای از همه محافظت کنی.
zohreh
«شهرت مثل یه لباس میمونه که خیلی زود برات کوچیک میشه و مجبوری درش بیاری. مهم اینه که ببینی وقتی اون لباس رو درآوردی، بازم چیزی برای ارائه داری یا نه؟»
zohreh
«وودی گم نشده مارکی که بخوای بری دنبالش. فرار کرده، یعنی دلش نمیخواد کسی پیداش کنه.»
zohreh
کتابها میتوانند از دیواری که هر کس پیرامون وجودش میکشد به راحتی عبور کنند و به باطن وی برسند.
la Luna
من به خوبی احساس میکردم که پدر و مادر بزرگم عمویم را بیشتر از پدرم دوست دارند؛ گاهی وقتها حسرت میخوردم که چرا پسر او نیستم.
smile
روزگاری بود که شخصیتهای مشهور در ایالات متحده دانشمندان و فضانوردان بودند، اما آن روزگار عوض شده است، شخصیتهای مشهور این دوره عملاً هیچ کاری انجام نمیدهند و وقت خود را به بطالت سپری میکنند
hamtaf
مشکل تو هم دقیقاً همینه. تو میخوای مشهور بشی، نمیخوای خواننده بشی.»
کاربر ۱۱۸۰۸۱۰
نویسندگی تبدیل شده است به هویت من.
zohreh
همیشه این مسئله برای من جای سؤال داشت که چرا مردم گمان میکنند نویسندگی کاری خیلی ساده است؟ اکثر مردم بر این تصورند که نویسندگی سادهترین حرفه در دنیاست، در صورتی که اصلاً اینچنین نیست. کسی که نویسنده نباشد، هیچ وقت درک نمیکند حرفهٔ ما تا چه اندازه مشکل است.
zohreh
مشکل کسایی که سگ میخرن اینه فکر میکنن این خودشونن که سگ رو انتخاب میکنن، در صورتی که کاملاً برعکسه. این سگه که صاحبش رو انتخاب میکنه.
zohreh
تو فقط وقتی میتونی دوباره زندگی کنی که بتونی گذشته رو بذاری کنار.
zohreh
همه چیز روزی آغاز میشود و روزی هم پایان میگیرد وکتابها نیز اغلب از آخر آغاز میشوند.
zohreh
«چیزی که باعث میشه بین تو و بقیه فرق به وجود بیاد رو پیدا کن.»
zohreh
قضیهٔ اشتباه کردن یا نکردن نیست، قضیهٔ احساس کردنه. هیچکس نمیتونه احساسات رو مهار کنه.
zohreh
شاید خوشبختی اصلاً یعنی همین مارکی، یعنی با چیزی که داری خوشحال و راحت باشی.
حق داری.
la Luna
چقدر همه چیز زود ممکن است تغییر کند!
la Luna
همه و همه باعث میشد اطرافیان با دیدهٔ تحسین به آنها نگاه کنند. همیشه بر این تصور بودم تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی خواهند کرد، گمان میکردم هیچ چیز نمیتوانست کوه استواری که عمویم درست کرده بود را تکان دهد. ولی خب...
سخت در اشتباه بودم...
smile
به نظر من زندگی وقتی معنا داره که ما بتونیم سه تا کار رو انجام بدیم: دوست داشته باشیم، دیگران دوستمون داشته باشن و بتونیم اگه کسی خطایی کرد، حالا هراندازه هم بد، ببخشیمش. بقیهش دیگه خیلی مهم نیست.
mohammad
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
قیمت:
۱۰۳,۰۰۰
تومان