بریدههایی از کتاب توکل؛ ضابطه حرکت بر صراط مستقیم
۵٫۰
(۶)
از امامرضا (ع) پرسیدند «ما حَدُّ التَّوکل؟» (حد توکل چیست؟) امام (ع) آنجا شرح میدهند: «فَقال لی: اَن لا تَخافَ معَ اللهِ اَحَداً» (حد توکل این است که از هیچ کس بهجز خدا نترسید.)
سیدعلی فرمانده ام
ما میخواهیم نقاط اتکای پراکنده را در یک نقطه متمرکز کنیم؛ لذا توکل را انتخاب میکنیم.
سیدعلی فرمانده ام
بههمین دلیل است که نمیتوانیم با اتکای به خلق از این مسیر باریکتر از مو عبور کنیم. کسیکه خودش شنا بلد نیست که نمیتواند دیگری را نجات بدهد؛ یعنی نهتنها نجاتش نمیدهد، بلکه باعث خفهشدنش هم میشود. پس دعوا بر سر این است. قدرتی که شایستگی آن را داشته باشد که بتوان به آن اتکا کرد، کیست و نقطهٔ اتکا کجا باید باشد؟
بههمین دلیل این آیهٔ قرآنی که تلاوت کردم، از نقطهٔ اتکا صحبت کرده است و از قول مؤمنان چنین میگوید که سزاوار نیست ما بر خدا توکل نکنیم؛ چون همانند آن نهال نوپا کج خواهیم شد
mohammad safari
نمیتوانیم فردی بیجهت باشیم. حتماً جهتی داریم؛ اما بعضی از جهتها را کتمان میکنیم و دربارهٔ برخی از آنها حرف میزنیم.
سیدعلی فرمانده ام
امامرضا (ع) میفرمایند: «بهجز خدا از کس دیگری نترسید.» وقتی با این سخن مواجه میشویم، میگوییم ما هم از کسی نمیترسیم. اما اگر با دقت نگاه کنیم، تعداد بسیاری از این نوع ترسها را میتوانیم بشماریم
Sobhan Naghizadeh
اگر قرار شد که از روی مسیری حرکت کنیم که از مو باریکتر و از لبهٔ شمشیر بُرّندهتر است، باید همهٔ نیروها در یک نقطه متمرکز بشود و یک مرکز ثقل داشته باشد تا سقوط نکنیم و داشتن یک مرکز ثقل امکانپذیر نیست، مگر در اسلام و مگر در اعتقاد به خدا.
آمرلی
وقتی متوجه شدیم که انسان بُعد و جهت دارد، خواهیم فهمید که جملهٔ «من بیطرفم» چقدر بیربط است. اصلاً انسان بیطرف پیدا نمیشود. نه وجود انسان و نه جسمش و ذهنش و فکرش، هیچیک، ممکن نیست بدون جهت باشد. اصلاً امکانپذیر نیست، مگر اینکه آن فرد دیوانه باشد. فرد دیوانه ممکن است در عوالمی باشد که آن هم برای ما ناشناخته نیست. پس نمیتوانیم فردی بیجهت باشیم. حتماً جهتی داریم؛ اما بعضی از جهتها را کتمان میکنیم و دربارهٔ برخی از آنها حرف میزنیم.
Sobhan Naghizadeh
ما این جرئت را نداریم که از افکار و عقاید خودمان دفاع کنیم. سعی میکنیم سرمان را به یک بازی گرم کنیم؛ یعنی ما این چیزهایی را که میگویید، نشنیدیم. او همهٔ ارگانها و ضوابط و خصوصیات را زیر سؤال میبرد و به همه حمله میکند؛ ولی ما در مقابلش جواب نمیدهیم، مگر اینکه چند نفر دیگر همراه ما باشند. چرا جاییکه هفتهشتده نفر دیگر از همفکران ما هم هستند، حرف میزنیم؟ زیرا ابتدا در ذهنمان از هریک از آنها نقطهٔ اتکایی ساختهایم و حالا احساس میکنیم میتوانیم به آنها اتکا کنیم. جاییکه تک باشیم، حرف نمیزنیم.
Sobhan Naghizadeh
هنگامیکه در مجموعهٔ طرز تفکر اسلامیشیعی به این مطلب میرسیم که سررشتهٔ تمام حرکات و افعال به یک محور و قدرت بازمیگردد، درنتیجهٔ این تفکر، نوزادی متولد میشود که نامش توکل است.
محمد
بنده فکر میکنم که بزرگترین آفت ایجادشده بعد از انقلاب این است که ما عموماً بهدنبال آن هستیم که در مدت کوتاهی، علامه بشویم و دربارهٔ همهٔ مسائل هم نظر بدهیم، بدون اینکه وقتی را برای یادگیری آن مطالب صرف کنیم.
محمد
حجم
۴۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۶۶ صفحه
حجم
۴۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۶۶ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰۵۰%
تومان