بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درباره نقد بوم گرا | طاقچه
تصویر جلد کتاب درباره نقد بوم گرا

بریده‌هایی از کتاب درباره نقد بوم گرا

۵٫۰
(۱)
استعمارگری معمولاً با تخریب جنگل‌ها و مراتع همراه شده است
همچنان خواهم خواند...
والتر بنجامین در «مقالاتی پیرامون فلسفه تاریخ " Theses on the Philosophy of History"» می‌نویسد که در نظر یک ماتریالیست تاریخی، هیچ «سند تمدنی وجود ندارد که در عین حال سند وحشی‌گری نباشد»
همچنان خواهم خواند...
برای نخستین بار در تاریخ بشر دیگر هیچ طبیعت بکر و وحشی واقعی روی این سیاره وجود ندارد؛ چرا که تمام نواحی تحت تأثیر گرم شدن کره زمین و دیگر مشکلات ناشی از «انسان‌محوری» نظیر زباله‌های سمی و بارش‌های هسته‌ای هستند.
همچنان خواهم خواند...
حاکمیت دیدگاه انسان‌محور بر بیشتر مفاهیم و قوانین اخلاقی، حقوقی و اجتماعی موجب بی‌توجهی بیشتر انسان به طبیعت و سایر موجودات گردید و انسان فراموش کرد که حتی برای ادامه بقای خود می‌بایست برای زمین و سایر موجودات حقوقی قائل شود
همچنان خواهم خواند...
نظریه نقد تمایل دارد دنیای بیرون را برساخته زبان و اجتماع بداند که از قبل، در داخل گفتمان به شکل متن درآمده است، اما نقد بوم‌گرا این عقیده نظری دیرینه را مورد تردید قرار می‌دهد. مانند اظهار نظر بسیار منقول کِیت ساپر در کتاب تأثیرگذار طبیعت چیست؟ (What is Nature?): «این زبان نیست که سوراخی در لایهٔ اوزونش دارد.»
همچنان خواهم خواند...
«پیری» هم به عنوان یک واقعیت و هم به عنوان یک مفهوم در فرهنگ‌های مختلف، گوناگون جلوه می‌کند. برخی فرهنگ‌ها بدان تقریباً به عنوان امری ناپسند می‌نگرند، طوری که افراد مسن بر روی شیوهٔ تکلم، پوشش، ذائقه و رفتار جوانان تأثیر می‌گذارند؛ دیگر فرهنگ‌ها و مردم دیگر مناطق، آن را محترم و قابل ستایش می‌بینند و برای مثال، آن را نشانهٔ فهم و خرد می‌دانند. بنابراین در تمثال‌های قدیمی، سقراط و پدر (یکی از سه ضلع تثلیث) را شخصیت‌هایی پدرسالار، پیر، ریش‌سفید با لباس‌های آویخته معرفی می‌کند و نه در قامت زن یا مردی جوان، شیک‌پوش با صورتی گل انداخته.
همچنان خواهم خواند...
وجود تمایزها هرگز به واسطهٔ وجود همزمان حالات میانی تضعیف نمی‌شود، رنگ خاکستری واقعی است، اما وجود آن باعث تضعیف تفاوت رنگ سیاه و سفید نمی‌شود.
همچنان خواهم خواند...
چریل گلاتفلتی (Cheryll Glotfelty) به هنگام معرفی اولین مجموعه نقد بوم‌گرا می‌نویسد: اگر دانش شما نسبت به جهان بیرون، به برداشت شما از آثار اصلی حوزه ادبیات محدود بود، خیلی زود متوجه می‌شدید که نژاد، طبقه اجتماعی و جنسیت بحث‌های داغ اواخر قرن بیستم هستند، اما هرگز متوجه نمی‌شدید که سیستم‌های حمایتی حیات بر روی زمین تحت فشارند. در واقع، ممکن بود هرگز متوجه نشوید که زمینی هم وجود دارد
همچنان خواهم خواند...
علم جایگاه مناسبی برای درک ـ چه رسد به رفع ـ مشکلی نیست که سر منشأ آن فرهنگ و جامعه باشد.
همچنان خواهم خواند...
قدرت تراژدی دقیقاً می‌خواهد به جای تأیید اتکا به نفس متکبرانهٔ انسان، آن را به چالش بکشد
همچنان خواهم خواند...
به گفته روسو، پیشرفت تمدن در تسلط بر طبیعت، سبب بی‌عدالتی اجتماعی، بیگانه‌سازی و کشمکش‌های نظامی شده است
همچنان خواهم خواند...
ادعای ساکت‌بودن طبیعت به خوبی گویای عدم تمایل انسان به شنیدن است، نه ناتوانی طبیعت در بیان
همچنان خواهم خواند...
اگر برای ما زمین به هر حال ساکت شده است، این شاید به خاطر این است که ما در جهانی زندگی می‌کنیم که به شکل فزاینده‌ای انسان‌محور شده است، جهانی که وارث سنت فرهنگی است که در آن «جایگاه ناطق بودن به شکلی رقابت‌ناپذیر تحت انحصار امتیاز برتری انسان از آن محافظت می‌شود»(
همچنان خواهم خواند...
«من خود را به خاک واگذاشتم تا از چمنی که به آن دل داده‌ام برویم/ اگر مرا باز می‌خواهید به زیر پا نگاه اندازید». «انسان‌ها چمن هستند»
همچنان خواهم خواند...

حجم

۲۶۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۲ صفحه

حجم

۲۶۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۲ صفحه

قیمت:
۴,۰۰۰
تومان