بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فاتح قدس | طاقچه
تصویر جلد کتاب فاتح قدس

بریده‌هایی از کتاب فاتح قدس

انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۴.۸از ۶ رأی
۴٫۸
(۶)
با شنیدن صدای اذان قطع می‌کرد و می‌گفت وقت نماز می‌گذرد. در زمان نماز، مهم‌ترین صحبت‌ها، دیگر برای ایشان ارزشی نداشت، حتی اگر افراد از ایشان خواهش می‌کردند که چند دقیقه صبر کند، شهید می‌گفت امکان ندارد، همیشه بی‌قرار نماز بود، همیشه اندکی مانده به وقت اذان چهره‌اش تغییر می‌کرد و نورانی و خندان می‌شد، اساساً چهره‌اش در وقت نماز دیدنی‌تر می‌شد.
هدی✌
کسی که از لحاظ جسمانی نشاط داشته باشد در زندگی شخصی هم احساس موفقیت می‌کند
هدی✌
سعی می‌کرد هیچ کجا خود و جایگاهش را عنوان نکند و بروز ندهد.
هدی✌
به شدت اطاعت کننده فرمان مقام معظم رهبری بود.
هدی✌
ایمان دارم در دنیا و عقبی کسی سربلند نمی‌شود مگر مهر علی و آلش (ع) را در دل نه تنها بپروراند، بلکه همانند تو (رضای من) عملش ایمانش باشد که تو را من جز این ندیدم.
هدی✌
شهید بزرگوار حسن شفیع‌زاده اولین نفری بودکه رفتم دنبالش. بعد از عملیات فتح‌المبین از تیپ المهدی (عج) شوش آوردمش پیش خودم و آقای محمد آقایی که از مسئولین توپخانه سپاه بودند، به انضمام شهید ناهیدی. این بچه‌های نخبه باهوش را جمع کردیم و توپخانه سپاه راتشکیل دادیم."
هدی✌
در تاریخ ۱۳۶۳/۱۲/۲۱ اولین موشک ایران به کرکوک شلیک شد. دومین موشک هم در بامداد ۱۳۶۴/۱۲/۲۳ به بانک ۱۸ طبقه رافدین بغداد اصابت کرد و موشک بعدی در باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد فرود آمد و حدود ۲۰۰ نفر از فرماندهان عراقی را به هلاکت رساند.
هدی✌
مرحوم شهید مقدم پیشنهاد کرد اول دعای توسل بخوانیم و بعد از دعا به زبان فارسی با خدا صحبت کرد و گفت: "خدایا! ما نمی‌خواهیم مردم عراق را بکشیم. ما می‌خواهیم نظامیان را از بین ببریم که هم ما و هم عراقی‌ها را می‌کشند. خدایا! این موشک را باشگاه افسران بزن." موشک شلیک شد و همه پای رادیو نشستیم. پس از چند دقیقه رادیو بی‌بی‌سی اعلام کرد یک موشک، باشگاه افسران بغداد را منهدم کرده و تعداد زیادی از افراد حاضر در آن کشته شده‌اند. من پیشانی شهید مقدم را بوسیدم و گفتم این به هدف خوردن موشک نتیجه اخلاص و پاکی تو بود."
هدی✌
خیلی رئوف بود. یک داد سر کسی نمی‌زد؛ به اطرافیانش بسیار محبت می‌کرد
هدی✌
این بچه بی‌وضو راه نمی‌رفت و نمازش را اول وقت می‌خواند. شما جوان‌ها بدانید که کار این جوان آن قدر عالی بود که من همیشه تعجب می‌کردم که پسر من نیم ساعت قبل از نماز صبح بیدار می‌شد و در تاریکی، زیارت عاشورا می‌خواند. هیچ وقت زیارت عاشورا را از دستش کنار نمی‌گذاشت. تا به یاد ندارم که ایشان یک نماز جمعه را جا بگذارد تمام نماز جمعه‌هایش را رفته است. خیلی شاد و بشّاش و خوش پوش بود.
هدی✌
در میانه جنگ بود که مردم فریاد می‌زدند موشک جواب موشک، حاج حسن احساس مسئولیت کرد و این یگان را با دست خالی راه‌اندازی کرد و با یاری خدا توانست این مجموعه بزرگ را راه‌اندازی کند. هم‌اکنون ایران به عنوان ششمین قدرت موشکی جهان می‌درخشد
هدی✌
ایران به عنوان ششمین قدرت موشکی جهان می‌درخشد.
هدی✌
شهید تهرانی مقدم دست گره‌گشایی داشت و با باز کردن گره از کار مستضعفین، گره‌های راه خود را هم باز می‌کرد.
هدی✌
آرزویش فرستادن انسان ایرانی به فضا بود
هدی✌
پدرم به ما یاد داده بود اگر جایی گیر کردیم از پُست و مقام او سوءاستفاده نکنیم.
هدی✌
به ما می‌گفت هر وقت از خدا چیزی می‌خواهید، از ناحیه نیکی به مادر به آن می‌رسید.
هدی✌
آن‌قدر استعداد داشت که مطالب را در اولین مرتبه می‌گرفت.
هدی✌
هیچ‌کس از او دلخور نشد و هر کس را هم که نمی‌شناخت با خنده به استقبالش می‌رفت.
هدی✌
شاگردانی مثل شفیع‌زاده تربیت کرده بود که هر کدامشان یک حسن مقدم بودند،
هدی✌
در کشورهای پیشرفته از نخبگان علمی حمایت‌های بسیاری می‌کنند و ما نیز اگر از حسن تهرانی‌مقدم بیشتر حمایت می‌کردیم آن حادثه اتفاق نمی‌افتاد و اکنون که این حادثه اتفاق افتاده، ما در این یک سال به اندازه ۱۰ سال عقب افتادیم.
هدی✌
بعد از خودداری نیروهای لیبی از پرتاب موشک، به دلیل اصرار فراوان شهید مقدم برای مهندسی معکوس موشک، او را فراخواندم و به او گفتم اگر به تو موشک بدهم تو چه چیزی به من می‌دهی؟ گفت: "اگر شهید شدم، شفاعت تو را می‌کنم." گفتم باشد، چیز خوبی است و یکی از موشک‌ها را به حسن آقا تحویل دادم.
هدی✌
وقتی سردار عزیز جعفری، فرمانده کل سپاه شد، پُست مهم‌تری برای شهید مقدم در نظر گرفته بود، اما این شهید گفته بود که علاقه دارد در بخش تحقیقات موشکی فعالیت کند. به نوعی هیچ‌گاه اهل پُست و مقام نبود.
هدی✌
ترکیب دو حسن (تهرانی مقدم و شفیع‌زاده) مدیریت قوی، جامع و کاملی را در رأس توپخانه سپاه شکل داده بود. تهرانی مقدم بلندپرواز و ایده‌پرداز بود و شفیع‌زاده مدیری توانا که سازماندهی، کادرسازی و آموزش و هماهنگی یگان‌ها را برعهده داشت.
هدی✌
با دید بلند و آینده‌نگر خود دریافته بود که اگر به موشک و تجهیزات بازدارنده دست پیدا نکنیم، ددمنشی‌های صدام ادامه خواهد یافت و شدت خواهد گرفت.
هدی✌
همیشه دغدغه مردم را داشت. می‌گفت ما باید سپر مردم باشیم، باید کاری کنیم که مردم در آرامش باشند، همین کافی است. همیشه می‌گفت به مردم تهمت نزنید، مردم خوبند، ظاهر افراد را نگاه نکنید، باطن‌شان مهم است. ای کاش این مردم بدانند که حاج حسن خود را فدای آرامش و آسایش و خوشی مردم کرد.
Sobhan Naghizadeh
خدا را شاهد می‌گیرم حسن تمام توان، فکر و اندیشه‌اش، جلوگیری از جنگ بود. او موشک می‌ساخت، نه برای جنگ، برای مستحکم نمودن صلح پایدار. او تفکر توازن موشکی داشت و هیچ‌گاه نمی‌خواست از این موشک‌ها استفاده نابجا شود.
Sobhan Naghizadeh
وقتی که حاج حسن دستش را مُشت کرده بود و گفته بود: "بالاخره یه روزی ما اسرائیل رو شکست می‌دیم شاید من نباشم، ولی شیعه، اسرائیل را نابود می‌کند."
Husain Gh
اگر نیروهای مسلّح ما درک کردند بنابر نوع تهدید به چه ابزاری برای مقابله نیاز دارند، باید برای تولید آن گام بردارند؛
هدی✌
اولین آزمایش موشکی را که به شکل ابتدایی ساخته شده بود در علمیات خیبر تست کرد که تا پای شهادت نیز پیش رفت، ولی حکمت خداوند، زنده ماندن و انجام مأموریت سرنوشت‌ساز برای جمهوری اسلامی ایران را برایش رقم زده بود.
هدی✌
یکی از شهدا در دفتر یادداشت شخصی خود آمار حضور و غیاب حاج حسن را ثبت کرده بود، چند روز در یک سال حاج حسن در محل کارش شبانه‌روزی مانده باشد، شب‌ها مانده باشه، خوبه؟ نصف بیش‌تر سال را حاج حسن برای این پروژه شب‌ها در پادگان مانده بود و وقتی که ما می‌دیدیم اصلاً تو هر بحث حاج حسن کم می‌آوردیم، حتی در بحث اعتقادات کم می‌آوردیم. تو شب‌کاری کم می‌آوردیم.
هدی✌

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

قیمت:
۳۷,۵۰۰
۱۸,۷۵۰
۵۰%
تومان