بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب حتی شعر هم جای خالی تو را پر نکرد | طاقچه
تصویر جلد کتاب حتی شعر هم جای خالی تو را پر نکرد

بریده‌هایی از کتاب حتی شعر هم جای خالی تو را پر نکرد

نویسنده:یداله رحیمی
ویراستار:علیرضا سمیعی
انتشارات:ماه باران
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأی
۵٫۰
(۲)
مهر می‌آید چون زندگی جاری‌ست ولی این مَن من ِ همیشه تنها من ِهمیشه غمگین تو را کم دارد...
تئو:)
و عشق... آن خوابی است که خدا برای آدم دیده بود.
min
جای ِتو در دل باشد گُلم ای گلِ خوشبو، تو را تنها بو باید کشید قرص ماهی می‌درخشی در شبم
Maryam Bagheri
نیستی و... الهی نیست شود این ثانیه‌های بی تو.
min
در شعرهای هر شاعری زنی نشسته، خدایی می‌کند.
min
شرابِ کهنه کی تواند درمان... زخمی که کهنگی‌اش به بلندای تاریخ است.
min
با تو معنای ِشعرم زندگی‌ست
Maryam Bagheri
چه کسی می‌گوید... ساز غم بر دل ما رقص ندارد هرگز! آنچه از گوشه‌ی چشم تا گونه‌ی ما می‌رقصد... دل ماست دل ماست.
min
حتی شعر هم جای خالی تو را پُر نکرد.
min
بگذار جهان بر سر ِابهام بهشت و جهنم بگذرد
min
من تو را با گریه آوردم به‌دست کی توانم؟ چون توانم؟ دمی از زندگی بی تو بگذرم بی‌خیالت گردم و در خیالی دیگر از تو بگذرم.
Maryam Bagheri
در خیالت گم گشته‌ام چون کبوتری از آشیان، بی‌نشان کاش پیدا شوم از تو
min
آسمان آبی و صاف و وسیع همه جا، جای قدم‌های خدا بارش ِبارانی بهاری همه لطف و محبت، همه رحمت
mah.gh
۷ تو از راه می‌رسی اما دیراست، دیر در من مسافری قصد غریبی دارد که کوله بارش یک مشت خاطره است و اندوهی که میراث تمام دل سپردن‌های اوست.
min
با تو معنای ِشعرم زندگی‌ست
mah.gh
بهار می‌آید عشق می‌آید مهر می‌آید چون زندگی جاری‌ست ولی این مَن من ِ همیشه تنها من ِهمیشه غمگین تو را کم دارد... تو را کم دارد...
sosoke
این کبوتر، این پرنده جز در هوایت شوق پریدن ندارد... می‌کشد مرا حیرانی صدایت کو؟ نگاهت کو؟؟؟ کجاست دست‌هایت؟
•سآرا •
کجای این جاده کجای این دلتنگی میان کدامین هق هق ِ تلخ میان کدامین گریه و اشک من و تو خاطره هامان را جا گذاشته‌ایم؟
_SOMEONE_
دیگر حتی هیچ گُل ِ سرخی در دست من بوی عشق را نمی‌دهد
_SOMEONE_
خدا را... بر پاکی آب و آبی آسمان سوگند دادم تمام ابرها در چشم و دل من باشند ولی از چشم زیبای نگارم بارانی نبارد هرگز
_SOMEONE_
نیمکت‌های هیچ پارکی کافه‌های هیچ شهری تنهایی مرا روی خوش نشان نمی‌دهند دیگر حتی هیچ گُل ِ سرخی در دست من بوی عشق را نمی‌دهد
min
اخم زیبنده نیست بَر رُخ ِگلگون ِگندم گونه‌ات
mah.gh
بگذار جهان بر سر ِابهام بهشت و جهنم بگذرد
min
مسافر ِمن به انزوای تنهایی سفر کرد تنها سرزمینی که جواز ورودش سرنوشت غم‌انگیز دوست داشتن‌های اوست.
sosoke
زمین تبعیدگاهی که تنها مرگ روزهایش را پایان می‌دهد
👑Nargess Ansari👑
کجای این جاده کجای این دلتنگی میان کدامین هق هق ِ تلخ میان کدامین گریه و اشک من و تو خاطره هامان را جا گذاشته‌ایم؟
👑Nargess Ansari👑
در شعرهای هر شاعری زنی نشسته، خدایی می‌کند.
👑Nargess Ansari👑
خود را گم کرده‌ام میان تمام روزهای تو را خواستن.
👑Nargess Ansari👑
بهار می‌آید عشق می‌آید مهر می‌آید چون زندگی جاری‌ست ولی این مَن من ِ همیشه تنها من ِهمیشه غمگین تو را کم دارد...
min
در من مسافری قصد غریبی دارد که کوله بارش یک مشت خاطره است و اندوهی که میراث تمام دل سپردن‌های اوست.
👑Nargess Ansari👑

حجم

۷۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۷۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۲,۰۰۰
تومان