بریدههایی از کتاب باغبان و نجار
۳٫۳
(۲۹)
بچههای خودسر زمانی که مادرشان ترکشان میکند، نگاهشان را برمیگردانند و حتی وقتی مادر بازمیگردد، خودآگاهانه از نگاهکردن به او خودداری میکنند. آنها جوری رفتار میکنند که انگار بیتوجهاند. اما یکی از غمانگیزترین یافتههای کل علم روانشناسی این است که وقتی ضربان قلب بچههای خودسر را اندازه بگیرید، میفهمید که آنها در واقع عمیقاً ناراحتاند، آنها فقط یادگرفتهاند که چگونه احساساتشان را پنهان کنند.
محسن
بهعنوان یک والد، شما سالها، بچههایتان را در مقابل خطر محافظت میکنید. اما زمانی که بچهها به نوجوانی میرسند، باید بدانید که چطور آنها را به افرادی مستقل تبدیل کنید تا خودشان جسارتِ خطرکردن داشته باشند.
محسن
بازیکردن اجازه میدهد که گزینههای جایگزین را هم جستجو کنیم؛ چه این گزینهها، روشهای دیگری برای بازی یا عملکردن باشند و چه روشهای دیگری برای فکرکردن و تصور. بازی، بیشتر از اینکه جوهرهٔ بهرهبرداری باشد، جوهرهٔ راهبرد کاوش است. اتفاقی نیست که بازی یکی از خصوصیات کودکی هم به شمار میآید.
محسن
از دیدگاه تکاملی تلاش برای شکلدادن آگاهانهٔ آیندهٔ بچههایتان کاری بیهوده و درنهایت علیه خودتان است.
محسن
بیاحتیاطی و بیپروایی نوجوانان نه به دلیل نشناختن خطرات، بلکه به این دلیل است که توقع پاداشهای زیاد و نتایج خارقالعاده دارند و یا اینکه نسبت به افراد بزرگسال پاداشها را جذابتر میپندارند. مراکز مربوط به پاداش در مغز نوجوانان بسیار فعالتر از این مراکز در مغز بچهها و افراد بزرگسال است.
محسن
یک کودکیِ امن و بدون دغدغه به بچهها اجازه میدهد که کاوش کنند و راههای کاملاً جدیدی از زندگی را امتحان کنند و خطرکنند. خطرکردن، اگر احتمال رخداد بد در آن نباشد، خطرکردن حساب نمیشود. اگر هیچ فرصتی وجود نداشته باشد که بچههای ما بهعنوان بزرگسال اشتباه کنند، پس ما بهعنوان والدینشان موفق نبودهایم.
محسن
بچههای عصر کنونی، تجربیات کمی در مورد انواع وظایفی که در بزرگسالی بر عهدهشان خواهد بود، دارند. آنها موقعیتهای بسیار کمتری برای تمرین مهارتهای ابتدایی مانند غذا پختن و مراقبت از بچه دارند. بچههایی که در عصر کنونی به سن بلوغ میرسند، اغلب کار دیگری غیر از مدرسه رفتن انجام ندادهاند.
محسن
کتاب خواندن بهخصوص به این دلیل رازآمیز است که خواندن در تاریخ بشری نوعی نوآوری جدید محسوب میشود. مغز ما برای خواندن نوشتهها تکامل نیافته است.
محسن
حتی وقتی که شما بدون حرکت نشستهاید، مغز شما حدود بیست درصد کل کالری بدنتان را مصرف میکند. مغز بچههای یکساله حتی به بیشتر از این میزان کالری نیاز دارد و در حدود چهارسالگی، شصت و شش درصد کالری موجود در بدن را مغز مصرف میکند، بیش از هر زمان دیگری در طول دورهٔ رشد. در واقع، رشد فیزیکی بچهها در سنین آغازین کودکی کُند میشود تا انرژی مورد نیاز برای فعالیت انفجاری مغز تأمین شود.
محسن
وظیفهٔ ما بهعنوان والدین ساختن یک بچهٔ خاص نیست. بلکه، وظیفهٔ ما این است که مکانی سرشار از عشق، امنیت و ثبات فراهم کنیم، بهطوری که هر بچهای با شخصیت غیرقابل پیشبینی بتواند در آن محیط شکوفا شود. وظیفهٔ ما این نیست که افکار فرزندانمان را شکل دهیم، بلکه وظیفهٔ ما این است که به افکارشان اجازه دهیم تا همهٔ احتمالاتی را که جهان پیش رویشان میگذارد، بیازمایند. وظیفهٔ ما این نیست که به بچههایمان بگوییم چگونه بازی کنند، بلکه وظیفهٔ ما این است که اسباببازیها را به دستشان بدهیم و هرگاه که بازیشان تمام شد، از آنها بگیریم. ما نمیتوانیم بچهها را مجبور به یادگرفتن کنیم، ولی میتوانیم به آنها اجازه دهیم که یاد بگیرند.
عبدالحبیب
والدبودن (مراقبت از یک بچه)، بخشی از یک ارتباط انسانی عمیق، بیهمتا و مبتلاشدن به نوع خاصی از عشق است.
hamideh
والد خوب بودن، بچهها را به بزرگسالانی شاد، باهوش و موفق تبدیل نمیکند. اما به ساختن نسل جدیدی کمک میکند که مقاوم، سازگار و منعطف است، بهتر میتواند با تغییرات غیر منتظره و پیشبینینشدهٔ آینده مقابله کند.
hamideh
بچهها اغلب در رابطه با ویژگیهای روانی جنسیت هم اصالتگرا هستند، حتی اگر شما با صراحت تلاش کرده باشید که آنها را به شیوهای غیرجنسیتمحور تربیت کنید. در حقیقت، آنها غالباً در مورد جنسیت نسبت به بزرگسالان، مطلقگراترند. بچهها به مادرشان که دکتر است و کتوشلوار پوشیده است، میگویند که دخترها لباس دامندار میپوشند و زنها پرستار هستند.
محسن
بازی، هم برای بچهها و هم برای بزرگسالان فواید عملی دارد و این مشخصهٔ بارز کاوش علمی است. اما این اتفاق به آن دلیل میافتد که هم بچهها و هم بزرگسالانی که بازی میکنند، هدفشان رسیدن به آن منافع عملی نیست.
محسن
عشق علامت یا ویژگی خاصی ندارد، ولی یک هدف خاص دارد. هدف عشق نه تغییردادن کسانیست که دوستشان داریم، بلکه این است که به آنها چیزهایی بدهیم که برای بالیدن نیاز دارند. همچنین هدف عشق، نه ساختن سرنوشت مورد علاقهٔ خودمان، بلکه کمک به آنها برای ساختن سرنوشتشان است. این نیست که راه را به آنها نشان دهیم، بلکه کمک به آنها برای یافتن مسیر خودشان است. حتی اگر مسیری که انتخاب میکنند، مسیری نباشد که ما برای خودمان یا برای آنها انتخاب میکردیم.
somayeh.
بازیکردن، بهخصوص در حیوانات اجتماعی که کودکی نسبتاً طولانی و سرمایهگذاری والدینی زیاد و مغزهایی بزرگ دارند، مثل ما انسانها رواج دارد. تقریباً هر جانوری که کودکی طولانیمدت دارد، بخش زیادی از آن دورهٔ طولانی کودکی را به بازیکردن میگذراند.
مریم
مهمترین لذتها برای والدین، نه نمرهٔ خوب یا موفقیت بچهها و یا حتی نه فارغالتحصیلشدن و ازدواج آنهاست. این لذتها از حضور دمادم جسمانی و عاطفی شما در کنار این بچهٔ خاص و از شادمانی دمادم حضورش در کنار شما نشأت میگیرد.
hamideh
اگر تربیت الگویی غلط است، پس الگوی درست چیست؟ «والدبودن» در واقع نه یک فعل است، و نه نوعی کار در جهت تبدیلکردن یک بچه به یک بزرگسال خاص، نباید هم باشد. در عوض، والدبودن (مراقبت از یک بچه)، بخشی از یک ارتباط انسانی عمیق، بیهمتا و مبتلاشدن به نوع خاصی از عشق است.
javadkhoramshad
مردم جوهانزی در طول روز در رابطه با کاری که بایستی انجام میدادند، صحبت میکردند، غیبت میکردند و جوکهای غیرمؤدبانه تعریف میکردند. ویسنر، ۳۴ درصد از مکالمات را انتقادی، شکایتآمیز و تناقضگویانه نامید. غرولُندهای آشنایی که گهگاه به شکل نفرتی آشکار بیان میشدند؛ ظاهراً این گفتوگوها جزء جداییناپذیر سیاست محل کار هستند.
محسن
اینکه مراقبتکنندهای باشیم که منبعی مستحکم و قابل اعتماد برای یادگیری است، ارزشمندتر از این است که مراقبتکنندهای باشیم که فقط آموزش میدهد.
محسن
در مغز موشهایی که بازی میکنند، مواد شیمیایی خاصی بهویژه نوعی از ترانسمیترهای کولینرژیک در قسمتهایی از بخش جلویی مخ که مربوط به فعالیتهای اجتماعی است، تولید میشود. به گفتهٔ متخصصان علوم اعصاب، این مواد شیمیایی مغز موشها را انعطافپذیرتر میکند.
محسن
این به معنای آن نیست که نوجوانان عصر حاضر نادانتر یا احمقتر از نوجوانان نسلهای قبل هستند. بلکه از بسیاری جهات آنها حتی بسیار باهوشتر هم هستند. دورهٔ بسیار طولانیتر نابالغی و وابستگی، دوران کودکیای که تا سن کالج رفتن هم ادامه مییابد، به این معناست که انسانهای جوان میتوانند بیشتر از هر زمان دیگری یاد بگیرند.
محسن
افراد بزرگسال به روشهای امتحانشده و مطمئن اکتفا میکنند. بچههای چهارساله این برتری را دارند که در پی شیوههای عجیب و غریب نیز هستند
jbayat.ir@gmail.com
ما بزرگسالان در مورد کارکرد جهان دانش زیادی داریم، بنابراین معنادار است که غالباً به دانستههای قبلیمان تکیه کنیم.
همانطور که قبلاً هم در موردش صحبت کردم، این تفاوت بین بچهها و بزرگسالان نشاندهندهٔ تمایل به «کاویدن» در مقابل «بهرهبرداری» است. در یادگیری از طریق «بهرهبرداری» ما میکوشیم که بهسرعت راهحلی پیدا کنیم که احتمال کارکرد فوریاش، قویتر از سایر راهحلها باشد. در یادگیری از طریق «کاویدن» ما احتمالات زیادی را امتحان میکنیم که شامل راهحلهای غیرمحتمل هم میشوند، حتی اگر این راهحلها بازدهی خیلی سریعی نداشته باشند
jbayat.ir@gmail.com
بهخصوص هدف عشق به بچهها، فراهمکردن محیطی غنی، باثبات و امن برای آن انسانهای ناتوانِ جوان و در حال رشد است. محیطی که در آن تنوع، نوآوری و خلاقیت شکوفا شود. این مفهوم از دیدگاهی تکاملی و زیستشناختی و نیز از دیدگاه فردی و سیاسی هم صحیح است. عشق به بچهها به آنها سرنوشت و هدف نمیدهد، بلکه ملزومات سفر را در اختیارشان قرار میدهد.
somayeh.
در کشور انگلیس، سرزمین باغبانها، از کلمهٔ «گلخانهدار» برای اشاره به والدین بیش از حد نگرانِ طبقهٔ متوسط استفاده میشود، امریکاییها اینگونه والدین را والدین هلیکوپتری مینامند.
احسان رضاپور
وظیفهٔ ما بهعنوان والدین ساختن یک بچهٔ خاص نیست. بلکه، وظیفهٔ ما این است که مکانی سرشار از عشق، امنیت و ثبات فراهم کنیم، بهطوری که هر بچهای با شخصیت غیرقابل پیشبینی بتواند در آن محیط شکوفا شود. وظیفهٔ ما این نیست که افکار فرزندانمان را شکل دهیم، بلکه وظیفهٔ ما این است که به افکارشان اجازه دهیم تا همهٔ احتمالاتی را که جهان پیش رویشان میگذارد، بیازمایند. وظیفهٔ ما این نیست که به بچههایمان بگوییم چگونه بازی کنند، بلکه وظیفهٔ ما این است که اسباببازیها را به دستشان بدهیم و هرگاه که بازیشان تمام شد، از آنها بگیریم. ما نمیتوانیم بچهها را مجبور به یادگرفتن کنیم، ولی میتوانیم به آنها اجازه دهیم که یاد بگیرند.
hamideh
باغبانی، امری پرمخاطره و اغلب اندوهآور است. هر باغبانی این درد را میشناسد که پرشکوفهترین درختش ممکن است ناگهان خشک شود. اما تنها باغی که چنین مخاطراتی ندارد، باغی است که کف آن با چمن مصنوعی فرش شده و گلهای داوودیاش پلاستیکی هستند.
hamideh
شکوه چمنزار در نامنظم بودنش است. علفها و گلهای گوناگون بسته به شرایط آب و هوایی ممکن است رشد کنند یا پژمرده شوند، و هیچ تضمینی وجود ندارد که کدام یک از این گیاهان بلندتر یا بهتر از بقیه شود یا مدت طولانیتری گل بدهد. باغبان خوب سعی میکند خاک را حاصلخیزتر کند تا کُل زیستبوم با درجهٔ مقاومت و زیبایی و همچنین با ضعفها و سختیهای متفاوت در آن شکوفا شود.
hamideh
بعضی از عوامل ژنتیکی حساسیت بچهها را نسبت به محیطشان کمتر یا بیشتر میکنند. بعضی از بچهها انعطافپذیرند، آنها، هم در شرایط خوب و هم در شرایط بد، عملکردی خوب دارند. آنها مانند گیاهان خودرویی هستند که همه جا شکوفه میدهند. بعضی دیگر از بچهها نسبت به تغییرات اطرافشان حساسترند. آنها بهخصوص در شرایط عالی بسیار خوب عمل میکنند، ولی در شرایط بدون امکانات عملکرد بسیار بدی دارند. این بچهها مانند گل ارکیدهاند که با مراقبت بسیار و تغذیهٔ عالی رشد میکند و گل میدهد و در صورت نبود این مراقبتها پژمرده میشوند.
hamideh
حجم
۳۶۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۵۱ صفحه
حجم
۳۶۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۵۱ صفحه
قیمت:
۱۲۶,۰۰۰
۸۸,۲۰۰۳۰%
تومان