بریدههایی از کتاب شهبانوی پنهان
۳٫۹
(۴۶)
«شاید انسانها شادی را از زندگیام بگیرند، اما هرگز نخواهند توانست وادارم کنند بیشرافت زندگی کنم.»
Moonlight🌕
«شاید انسانها شادی را از زندگیام بگیرند، اما هرگز نخواهند توانست وادارم کنند بیشرافت زندگی کنم.»
شکوفا
«شاید انسانها شادی را از زندگیام بگیرند، اما هرگز نخواهند توانست وادارم کنند بیشرافت زندگی کنم.»
Sophie
«شاید انسانها شادی را از زندگیام بگیرند، اما هرگز نخواهند توانست وادارم کنند بیشرافت زندگی کنم.»
atosoltan
پدر دوست داشت بگوید بهشت آزادانه زندگیکردن است.
مادر باور داشت که بهشت، زندگیکردن در دلِ هنر است.
شکوفا
مردها با پافشاری و نمایشِ تواناییهایشان به خواستههایشان میرسند و زنها با وانمودکردن به ناتوانی و بیچارگی
استودیوس
هر مفهومی ظاهری دارد.
شکوفا
آسایش کسانی که در کلیسا سرگرم نیایش بودند برآشفتهام میکرد؛ گرما، شکم سیر، خوشبختی. در این اندیشه بودم که در گروه برگزیدگانبودن و در پناه ایمان به بهشت زندگیکردن باید چه دلچسب باشد!
شکوفا
«شادیِ پس از رنج، چه شیرین است.»
Moonlight🌕
به این میگن قهوه؛ یه نوشیدنی داغ ترکیهایه
sam
تردیدی نبود که دنیای خوشبختها بهشت راستین بود؛ بهشتی که هرگز آن را نشناخته بودم.
شکوفا
«شادیِ پس از رنج، چه شیرین است.»
ریزغولک شاد :)
«میدونین، پیشترها هنر بود که ارزش داشت، ولی این روزها همه در اندیشهٔ فروش گیشه هستن.»
شکوفا
«هر آنِ زندگی گامی است بهسوی مرگ.»
شکوفا
«شاید انسانها شادی را از زندگیام بگیرند، اما هرگز نخواهند توانست وادارم کنند بیشرافت زندگی کنم.»
ava
سبکمغزها جایی در سرزمین خوشبختها نداشتند.
شکوفا
تردیدی نبود که دنیای خوشبختها بهشت راستین بود؛ بهشتی که هرگز آن را نشناخته بودم.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
«تو زن باهوشی هستی؛ ببین چه سودی برات داره. تازه، چرا باید بذاری این تندروها جلوت رو بگیرن و بهت زور بگن؟ نباید به همین آسونی بهشون این اجازه رو بدی. اونها خودشون رو مسیحی میدونن، هرچند، همهٔ کارهاشون از نفرت و کینه سرچشمه میگیره. باورت نمیشه، اونها یارای این رو داشتن که اعلیحضرت رو هم زیر فشار بذارن! شنیدهم توی این فکرن که به این کشور فرمانروایی کنن. خندهداره! میون اینهمه کارهای گمراهانهای که هست، به این گیر دادهن که یه زن بازیگر رو به کار گماردهم. میدونی که، من جا نمیزنم، ولی دوست ندارم تو رو هم یه کافر بدونن.
narsis
برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهٔ این کتاب، خواهشمندم از وبسایت من به آدرس www.SandraGulland.com دیدن فرمایید.
دختر پاييزي
وجودِ گروههای شیطانپرست، باور به جادوجنبل و خرافات، فراوانیِ ارتباطهای نامشروع، همچنین دشواریهای گریبانگیر دستاندرکاران نمایش و پیشرفت گامبهگام این هنر در فرانسهٔ سدهٔ هفدهم امور انکارناپذیری هستند که مستندات فراوانی تأییدشان میکند.
ن. رضائی
پدر دوست داشت بگوید بهشت آزادانه زندگیکردن است.
مادر باور داشت که بهشت، زندگیکردن در دلِ هنر است.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
«شادیِ پس از رنج، چه شیرین است.»
adish
بهشت آزادانه زندگیکردن است.
adish
حجم
۳۷۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۳۷۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان