- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب ۱۹۸۴
- بریدهها
بریدههایی از کتاب ۱۹۸۴
۴٫۳
(۱۱۵)
در دقایق بحرانی انسان هرگز با دشمن خارجی مبارزه نمیکند بلکه علیه بدن و جسم خود در مبارزه است
فرزاد
وینستن، یک فرد بشر چگونه برفرد دیگر بشر اعمال قدرت میکند؟
وینستن فکر کرد و گفت:
ــ از این راه که او را رنج میدهد.
فرزاد
جنایت فکری بهمرگ منتهی نمیشود: جنایت فکری خود مرگ است.
Roghaye
ما میدانیم که هیچکس قدرت را بهخاطر اینکه آنرا از میان ببرد در دست نمیگیرد. قدرت وسیله نیست بلکه هدف است. انسان یک دیکتاتوری ایجاد نمیکند که انقلاب را حفظ کند. بلکه انقلاب برپا میکند که دیکتاتوری را بهوجود بیاورد.
matt
قدرت عبارت از رنج دادن و تحقیر کردن است. قدرت عبارت از آن است که بتوان مغز بشر را خرد کرد و دوباره برطبق میل و برحسب مقتضیات، آن تکه خردهها را کنار هم قرارداد و مغز جدیدی بهوجود آورد.
فرزاد
کار وزارت صلح، جنگ و کار وزارت حقیقت دروغ گفتن و جعل و کار وزارت عشق زجر و شکنجه و کار وزارت فراوانی گرسنگی دادن است.
یونس
این دنیا حداقل دنیای عقل میبود و هرجا عقل هست تساوی هم هست.
یونس
ــ وینستن، یک فرد بشر چگونه برفرد دیگر بشر اعمال قدرت میکند؟
وینستن فکر کرد و گفت:
ــ از این راه که او را رنج میدهد.
ــ عینا همین است، از راه رنج دادن. اطاعت کافی نیست. جز در هنگامی که کسی رنج میبرد انسان چگونه میتواند مطمئن باشد که او تصمیم ما را اطاعت میکند و نه تصمیم خود را. قدرت عبارت از رنج دادن و تحقیر کردن است. قدرت عبارت از آن است که بتوان مغز بشر را خرد کرد و دوباره برطبق میل و برحسب مقتضیات، آن تکه خردهها را کنار هم قرارداد و مغز جدیدی بهوجود آورد
khatere
ما میدانیم که هیچکس قدرت را بهخاطر اینکه آنرا از میان ببرد در دست نمیگیرد. قدرت وسیله نیست بلکه هدف است. انسان یک دیکتاتوری ایجاد نمیکند که انقلاب را حفظ کند. بلکه انقلاب برپا میکند که دیکتاتوری را بهوجود بیاورد. منظور از تعقیب خود تعقیب است. منظور از شکنجه خود شکنجه است. منظور از قدرت خود قدرت است.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
خانم پارسنز گفت: بچهها خیلی شیطنت و سر و صدا میکنند و علت هم این است که نمیتوانم امروز آنها را بهتماشای اعدام ببرم. علت فقط همین است. من کار دارم و نمیتوانم آنها را بهتماشا ببرم و «تام» هم در موقع اعدام در اداره مشغول کار است.
پسرک با صدای بلند و خشن خود نعره زد: چرا ما نباید اعدام را تماشا کنیم؟
و خواهرش در حالیکه اینطرف و آنطرف میجست فریاد زد: من میخواهم اعدام را تماشا کنم.
یونس
حزب اعلام کرده بود که اوشینیا هرگز با اوراسیا متحد نبوده است و او، وینستن اسمیت، میدانست که اوشینیا تا چندی قبل، تا چهار سال پیش، با اوراسیا اتحاد داشته. اما این اطلاع کجا وجود داشت؟ تنها در مغز و فکر او، که در هرحال خیلی زود میبایست نابود شود و از میان برود. و اگر همه مردم دروغی را که حزب بهآنها تحمیل میکرد قبول میکردند، و تمام پروندهها نیز گفتههای حزب را بازگو میکرد، مسلماً دروغ بهصورت تاریخ در میآمد و صورت حقیقت بهخود میگرفت.
سورینام
کسب اعتراف بهوسیله شکنج
یونس
بالاخره شماتتها و طعنهها بیش از ضربات چکمه در خرد کردن مغز و روحش مؤثر واقع میشد و تمام وجودش بهصورت دهانی که حرف میزد و دستی که هرچه میخواستند امضاء میکرد در میآمد. تنها علاقه و توجهش آن بود که ببیند چه چیزی را باید اعتراف نماید و قبل از آنکه شکنجه روحی و طعنه و شماتت دوباره شروع شود آنرا اعتراف کند
Ghazal Karavan
چرا اینها نمیتوانند برای امری که واقعاً واجد اهمیت است صدای خود را بلند کنند و دست بهاعتراض بزنند؟
نوشت:
تا هنگامی که بههوش نیایند نمیتوانند دست بهانقلاب بزنند و تا هنگامی که انقلاب صورت نگیرد، بههوش نخواهند آمد.
Ghazal Karavan
تصور ایجاد یک اجتماع که در آن ثروت بین همه به طور تساوی تقسیم شود ولی قدرت در دست عده معدودی متمرکز بماند امکانپذیر بود ولی در عمل چنین اجتماعی نیز نمیتوانست برای مدت مدیدی ثبات خود را حفظ کند. زیرا اگر همه مردم میتوانستند از لذت و امنیت یکسان برخوردار شوند، تودههای عظیم مردم که معمولاً به طرز وحشتآوری گرفتار فقر هستند، با سواد میشدند و فکر کردن را فرا میگرفتند و درباره زندگی و اجتماع مداقه مینمودند و هنگامی که چنین وضعی ایجاد میشد مردم دیر یا زود متوجه میگشتند که طبقه ممتاز بیجهت از امتیازات استفاده میکند و قهرا آن را از میان میبردند و به عبارت دیگر نتیجه مطالعات اجتماعی این بود که وجود یک جامعه طبقاتی فقط براساس فقر و نادانی میتواند امکانپذیر باشد.
Ghazal Karavan
هدف طبقه عالی آن است که وضع و مقام خود را حفظ کند، طبقه متوسط میکوشد که جای طبقه عالی را بگیرد و هدف طبقه پست و پایین ــ اگر هدفی داشته باشد (زیرا این طبقه بهحدی براثر کار طاقتفرسا و کشنده کوبیده و خرد شده که جز گاه و بیگاه و بهطور کاملاً اتفاقی متوجه آنچه که خارج از محیط زندگی روزانهاش میگذرد نمیشود و این، از خصایص اصلی این طبقه است) ــ این است که تمام امتیازات را از میان ببرد و اجتماعی ایجاد کند که در آن همه افراد بشر حقوق متساوی داشته باشند.
Ghazal Karavan
شعارهای حزبی اعلام میکرد: «آن کس که بهزمان حاضر حکومت میکند، برآینده نیز حاکم است: کسی که زمان حاضر را کنترل میکند گذشته را نیز در اختیار دارد.»
mounes .h
مفهوم و هدف حقیقی و واقعی تقوای جنسی حزب را درک کرده بود. هدف این تقوا فقط آن نبود که غریزه جنسی را که غیر قابل کنترل است خرد کند بلکه موضوع مهم آن بود که محرومیت جنسی ایجاد عصبانیت و دیوانگی و هیستری میکرد و این هیستری و دیوانگی مورد احتیاج حزب بود و حزب میتوانست آنرا بهآسانی تبدیل بهتب جنگ و رهبر پرستی کند.
Mohamad Mahdavi
جنگ وسیلهای است که بهکمک آن میتوان محصولات و موادی را که برای مرفه ساختن بیش از اندازه افراد بشر بهکار میرود و در نتیجه، پس از گذشت مدت زمانی، ایشان را باهوشتر میسازد، خرد و نابود ساخت، تکه تکه کرد، تبدیل بهغبار نمود، و یا بهاعماق سیاه دریا فرستاد
Mohamad Mahdavi
در دقایق بحرانی انسان هرگز با دشمن خارجی مبارزه نمیکند بلکه علیه بدن و جسم خود در مبارزه است
Saber Hoseini
البته اختراع چاپ، تا حدی، بهآنها امکان داده بود که افکار عمومی را بهمیل خود مثله کنند، و اختراع فیلم و رادیو حصول این منظور را تسهیل کرد، اما با توسعه تلویزیون و پیشرفت فنی قابل توجهی که پس از آن حاصل شد و این امکان را بهدست داد که فرستنده و گیرنده در یک دستگاه متمرکز شود زندگی خصوصی پایان یافت و پلیس میتوانست هرفرد و یا حداقل هرفردی را که از لحاظ اجتماعی ارزشی داشت بیست و چهار ساعته تحت مراقبت و یا در معرض تبلیغات رسمی قرار دهد و در عین حال راه تمام ارتباطات دیگر را بهروی او ببندد و برای اولین بار این امکان بهوجود آمده بود که نه فقط اطاعت کامل مورد نیاز دولت بلکه یک نوع عقیده متحدالشکل و واحد بهمردم تحمیل شود.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
وینستن اسمیت، میتوانست مطمئن باشد که هنگامی که نوبت بهکارگران میرسد، دنیایی که ایشان میسازند بهاندازه دنیایی که حزب ساخته است با او دشمن نخواهد بود؟ آری زیرا این دنیا حداقل دنیای عقل میبود و هرجا عقل هست تساوی هم هست.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
در هیچ بازی شطرنج از ابتدای جهان، هیچگاه سیاه برنده نشده است. آیا این امر سمبل و نشانه پیروزی غیر قابل تردید و نهایی خوبی بر بدی نبود؟
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
سه شعار معروف حزب که بر بدنه وزارت حقیقت حک شده بود بهطور وضوح دیده میشد:
جنگ صلح است
آزادی بردگی است
جهل قدرت است
Eli
شعارهای حزبی اعلام میکرد: «آن کس که بهزمان حاضر حکومت میکند، برآینده نیز حاکم است: کسی که زمان حاضر را کنترل میکند گذشته را نیز در اختیار دارد.»
mounes .h
تا هنگامی که انسان، زندگی انسانی ندارد مرگ و زندگی مشابه است.
Mohamad Mahdavi
جنگ اصولاً همیشه طوری تنظیم میشود که بتواند مواد مازادی را که پس از تأمین احتیاجات کاملاً ابتدایی افراد مردم باقی میماند جذب کند. اما در عمل همیشه احتیاجات عمومی کمتر از آنچه هست تخمین زده میشود و نتیجه آنست که در مورد همه ضروریات زندگی کمبود مشاهده میشود،
Mohamad Mahdavi
در گذشته اصل احتیاج بهیک اجتماع طبقاتی، نظریه و ایده خاص طبقات عالی بهشمار میرفت و از طرف سلاطین، اشراف و کشیشان و قضات که طفیلی اشراف و اریستو کراتها بودند تبلیغ میشد و این دستهها زندگی رنج بار را با این وعده که رنجهای جهانی در دنیای خیالی پس از مرگ، جبران خواهد شد، برای طبقات پایین تا حدی قابل قبول میساختند. طبقه متوسط نیز تا هنگامی که قدرت را در دست نداشت و برای بهدست آوردن آن مبارزه میکرد همیشه از عبارات آزادی، برابری و برادری استفاده مینمود و نکته اینجا بود که فکر برادری و برابری بشر، فقط از طرف کسانی پشتیبانی میشد که هنوز براوضاع مسلط نشده بودند ولی امیدوار بودند که بهزودی تسلط خود را برآن احراز کنند. اما طبقه متوسط نیز پس از آنکه تحت عنوان برابری انقلابهای خونینی برپا کرد و سازمان قدیم را واژگون ساخت، سازمان مطلقه و ظالمانه جدیدی که براساس سازمان طبقاتی قرار داشت جانشین آن ساخت. و بهاین ترتیب طبقه متوسط نیز علاقه خود را بهسازمان طبقاتی اجتماع اعلام کرد.
Mohamad Mahdavi
ادامه حکومت یک عده معدود ممکن است بهخون و بدن ارتباط نداشته باشد و همچنین این نکته از نظر آنها مخفی میماند که حکومتهای اشرافی ارثی همیشه عمرهای کوتاهی داشتهاند و حال آنکه سازمانهای حکومت که اساس آن بر ارث و ارتباطات خانوادگی قرار نداشت، نظیر کلیسای کاتولیک قرون وسطی صدها و گاه هزارها سال همچنان با قدرت حکومت کردند. اصل اساسی ادامه حکومت یک دسته معدود (اولیگارشی) قاعده ارثی «از پدر بهپسر» نیست، بلکه ادامه یک نوع نظر جهانی و یک نوع راه زندگی خاصی است که از مرده بهزنده تحمیل میشود. یک طبقه حاکمه تا هنگامی که بتواند جانشین خود را خود تعیین کند همچنان بهحکومت خود ادامه خواهد داد.
Mohamad Mahdavi
تا هنگامی که انسان، زندگی انسانی ندارد مرگ و زندگی مشابه است.
فاطمه
حجم
۳۳۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۳۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان