به مدت سه سال طولانی، ماری دهها تن از پیچبلند را غربال کرد. این کار بسیار کمرشکن بود. سنگهای خرد شده برای این کار در حیاط بیرون آزمایشگاه به او تحویل داده میشدند.
او مقدار زیادی خاک قهوهای را در یک دیگ بزرگ میریخت و با سایر مواد شیمیایی مخلوط میکرد. سپس مخلوط را میجوشاند و سپس آن را میشست تا مواد از هم جدا شوند. برای شستن یک تن سنگهای خرد شده؛ به پنجاه تن آب نیاز بود! بعد از تمام شدن کار، ماری کلاً، هشت تن پیچبلند و چهارصد تن آب استفاده کرد!
کم کم ماری در حال موفقیت بود. او مقادیر بسیار کمی از رادیوم از پیچبلند استخراج کرد. در ابتدا رادیوم خالص نبود، این فقط چیزی به نام بلورهای رادیوم بود، اما او به کار خود ادامه میداد و سعی میکرد شکل خالصتری از این عنصر بدست آورد. بلورهای رادیوم هر شب به آزمایشگاه تاریک درخشش زیبایی میبخشیدند. ماری و پیر یک ظرف شیشهای از آن را به خانه آوردند تا در کنار تخت خود نگه دارند. آنها دوست داشتند که در تاریکی درخشش آن را تماشا کنند.
esrafil aslani
دختر دوم او، ایو، متولد شد
المپیان؟:)
او آشپزخانه نداشت، بنابراین تمام آشپزیهایش را روی چراغی الکلی انجام میداد! وعدههای غذایی او ناچیز بود؛ فقط نان، شاید یک فنجان شکلات داغ، تخممرغ یا میوه. یک بار، ماری چنان گرسنه بود که هنگام مطالعه در کتابخانه بیهوش شد.
المپیان؟:)
امروزه میدانیم که اورانیوم یکی از چندین عنصری است که پرتوهای رادیواکتیو قدرتمندی را منتشر میکند؛ اما وقتی ماری کوری تحقیق خود را آغاز کرد، کلمه رادیواکتیو حتی وجود نداشت! هیچ کس نمیدانست که چرا اورانیوم انرژی میدهد یا چرا میتواند در تاریکی باعث درخشش شود. حتی هیچ کس نمیدانست که میتوان از اورانیوم برای ساخت بمب یا نیروگاه هستهای استفاده کرد.
فاطمه