بریدههایی از کتاب جادو فروش؛ با ۵۵۵ تماس بگیرید!
۴٫۵
(۴۳)
«اگه فردا شادی رو پیدا کردی، یادت نره کدوم غمها بودن که تو رو به اون رسوندن!»
دنیز بنفش💜(:
جادوگرها چند هفته بدون آب زنده میمونن، ولی بدون کتاب فقط چند روز.
دنیز بنفش💜(:
اگه کم مونده بود بمیرین، پس یعنی نمُردین!
chocolate
حالا دیگه من خوشحالم!
دنیز بنفش💜(:
بقیه رو نمیدونم، ولی واسهٔ من، واقعیت یه تاریکی عمیقه که مجبورم هر روز باهاش بجنگم تا بتونم یه جای امن و خوشگل ازش بسازم. ولی همیشه وقتی شب میشه و میرم توی فکر، تاریکی دوباره برمیگرده.
دنیز بنفش💜(:
اگر دری به رویتان بسته شد، پشت آن دلیلی نهفته. اگر قفل نبود، میشود آن را دوباره باز کرد.
chocolate
«همیشه از اینکه توی دنیا اینهمه آدم هست و هر کدوم از ما، توی زندگیهامون اینهمه داستان داریم، تعجب میکنم.»
raana
گوشدادن به اشتباه دارِن هم، اشتباه بود.
ساعتها طول کشید تا بالاخره بفهمند دارِن در دوران کودکی، ساعتجیبی همسایهاش را دزدیده و از این بابت ناراحت است.
chocolate
واقعیت این است که هر آنکه تابهحال زیسته؛
در میان فقدانها و دلشکستگیها زیسته. بله، شادی هست،
اما هر انسانی دیر یا زود طعم غم را میچشد. دردکشیدن عجیب نیست.
دوستان ناامیدت میکنند، کسی به تو خیانت میکند و همواره ممکن
است عزیزی را از دست بدهی.
آغازکردن داستانی زیر سایهٔ غمواندوه، آزاردهنده است.
اما باید به یاد داشت که در پس هر سختی،
ردّپایی از جادو پیداست.
paria
«اتفاقها میافتن که آدم ازشون درس بگیره.»
ناشناس خاص
«اگه فردا شادی رو پیدا کردی، یادت نره کدوم غمها بودن که تو رو به اون رسوندن!»
بهسا کیانی
یه وقتهایی جوابِ سؤالهامون از اون چیزی که انتظار داریم، دردناکترن.»
ناشناس خاص
ما کار بدی نکردیم که بخوایم به پلیس جواب پس بدیم. به تو ظلم شده و ما دنبال عدالتیم. همین!
🕊️📚kerm ketab
«ذهن انسان چیزی فراتر از سیناپسها و فرایند فکرکردن است. کلیدهایی دارد که میتوانند خاموش و روشن شوند و احساسات، افکار و حتی اعمال را تغییر دهند. زمانی که بتوانیم ارتباط این کلیدها را دریابیم، این توانایی را داریم که خودمان را طوری کنترل کنیم که فکرش را هم نمیکردیم ممکن باشد. در این صورت رفتارهای بیاختیار، دیگر اتفاق نمیافتند.»
کرم کتاب🐛📗
«دنیا هنوز همونه. فقط جا برای پرواز، بیشتر شده.»
ناشناس خاص
فهم و درک مردم دست من نیست. من مثل اونها نیستم که از دنیا جایی بسازم که توش هیچ فرصتی برای پیشرفت و بهچالشکشیدن آدمها نباشه.
ناشناس خاص
برای رسیدن به چیزهای خوب، باید قدمهای بزرگ برداشت.»
ناشناس خاص
«پیغام عصرگاهی امروزِ من به شما این است: اگر دری به رویتان بسته شد، پشت آن دلیلی نهفته. اگر قفل نبود، میشود آن را دوباره باز کرد.»
hasaneh
«جادو توی نیروی جاذبهست. جادو توی سیستم نامهرسانیه، توی چیزهای معمولی!»
hasaneh
واقعیت این است که هر آنکه تابهحال زیسته؛
در میان فقدانها و دلشکستگیها زیسته. بله، شادی هست،
اما هر انسانی دیر یا زود طعم غم را میچشد. دردکشیدن عجیب نیست.
دوستان ناامیدت میکنند، کسی به تو خیانت میکند و همواره ممکن
است عزیزی را از دست بدهی.
آغازکردن داستانی زیر سایهٔ غمواندوه، آزاردهنده است.
اما باید به یاد داشت که در پس هر سختی،
ردّپایی از جادو پیداست.
غزل
«اگه فردا شادی رو پیدا کردی، یادت نره کدوم غمها بودن که تو رو به اون رسوندن!»
غزل
«اگه فردا شادی رو پیدا کردی، یادت نره کدوم غمها بودن که تو رو به اون رسوندن!»
ناشناس خاص
چرا اجازه میدیم گذشته اینطوری فلجمون کنه؟
ناشناس خاص
واقعیت این است که هر آنکه تابهحال زیسته؛
در میان فقدانها و دلشکستگیها زیسته. بله، شادی هست،
اما هر انسانی دیر یا زود طعم غم را میچشد. دردکشیدن عجیب نیست.
دوستان ناامیدت میکنند، کسی به تو خیانت میکند و همواره ممکن
است عزیزی را از دست بدهی.
آغازکردن داستانی زیر سایهٔ غمواندوه، آزاردهنده است.
اما باید به یاد داشت که در پس هر سختی،
ردّپایی از جادو پیداست.
Amaya:) ~
شبها دیگر ترسناک نبودند. راستش به او احساس آشنایی میدادند.
paria
«هنگام شک و نادانی، مردم برای یافتن پاسخ سؤالهایشان به خرافات روی میآورند. ما باید به آنها کمک کنیم تا به راه اشتباهی که انتخاب کردهاند، پی ببرند.»
paria
واقعیت این است که هر آنکه تابهحال زیسته؛
در میان فقدانها و دلشکستگیها زیسته. بله، شادی هست،
اما هر انسانی دیر یا زود طعم غم را میچشد. دردکشیدن عجیب نیست.
دوستان ناامیدت میکنند، کسی به تو خیانت میکند و همواره ممکن
است عزیزی را از دست بدهی.
آغازکردن داستانی زیر سایهٔ غمواندوه، آزاردهنده است.
اما باید به یاد داشت که در پس هر سختی،
ردّپایی از جادو پیداست.
کرم کتاب🐛📗
«همیشه نقطهٔ مقابلی وجود دارد. نه در داستانها و نه در علم، هیچ مفهومی بهتنهایی عمل نمیکند. خوب، بد را دارد و مثبت، منفی را و هیچ اتفاقی بدون دلیل نیست.»
کرم کتاب🐛📗
«جادوگرها رو نمیشه استخدام کرد... فقط میشه روی وقتشون قیمت گذاشت.
ریحانه
«شاید بعداً نشونتون دادم. الان دارم رانندگی میکنم و شما آدمها هم ماشینهاتون رو جوری میسازین که آدم شیشدنگ باید حواسش به جاده باشه. یه نگاهی به گوشیم بنداز، فکر کنم یه کتاب صوتی دیگه هم دارم که گوش کنیم.»
🕊️📚kerm ketab
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
قیمت:
۱۲۹,۰۰۰
تومان