بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باد در میان پرده‌ های اتاق می‌ وزید | طاقچه
تصویر جلد کتاب باد در میان پرده‌ های اتاق می‌ وزید

بریده‌هایی از کتاب باد در میان پرده‌ های اتاق می‌ وزید

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۴۶ رأی
۴٫۴
(۴۶)
وارد جمعیت که می‌شوم، احساس تنهایی می‌کنم و زمانی که تنها می‌شوم، ذهنم شلوغ‌ترین جای دنیاست.
بیتا
از نظر من بدترین چیز، انتظار طولانی برای حادثهٔ ترسناکی است که اصلاً مشخص نیست در آینده اتفاق بیفتد یا نه.
Mary gholami
مادر می‌گفت: زمانی عاشق یک نفر هستی که در نبودش، بیشتر از اینکه به قیافه‌اش فکر کنی، به یاد خوبی‌هایش بیفتی.
~MON¡REH~
بارها در زندگی احساس کردم که دنیا هوای انسان‌های خوب را دارد.
~MON¡REH~
هنر اول نه موسیقی است، نه رقص و نه سینما؛ هنر اول، زندگی کردن است و مثل هر هنر دیگری باید آن را آموخت و در نهایت در آن استاد شد.
~MON¡REH~
کمتر انسانی پیدا می‌شود که به کاری که می‌کند اعتقاد راسخ داشته باشد. همیشه ترس‌مان از اعتقادات‌مان بیشتر بوده است.
بیتا
افراد دارای رنج روحی، بیشتر به دوران گذشته و کودکی خود فکر می‌کنند. زیگموند فروید به این پدیده «بازگشت» می‌گفت. به نظرم بازگشت در مورد یک جامعه هم صادق است. یک جامعهٔ ناسالم هم ممکن است در گذشتهٔ تاریخی خود گیر کرده باشد.
mah
شکل گرفتن صدا ندارد. شخصیت آدمی بی‌سر و صدا شکل می‌گیرد.
Kiana Davar
هر چیزی که بخواهد انسان را ناامید بکند، او را امیدوارتر می‌کند و هر چیزی که بخواهد او را بترساند، او را شجاع‌تر می‌کند.
Mary gholami
شریک زندگی‌تان باید شبیه خودتان باشد، نه شبیه آرزوهای‌تان. چون معمولاً آرزو، ریشه در کمبود و نقص دارد.
Kiana Davar
کسی که حقیقت آزارش می‌دهد، فقط دروغ است که می‌تواند آرامش کند
شلاله
هرچند که همیشه رأی اکثریت ملاک است، ولی تاریخ را اقلیت‌ها می‌سازند.
Kiana Davar
دردآورست است که یک انسان بی‌درد بخواهد دردت را کم و کوچک نشان دهد.
Mary gholami
باید به دو چیز اعتراف کنم، اول اینکه خطرناک‌ترین سفر، سفر به درون است و دوم اینکه جستجو در درون به اندازهٔ عمر خود آدمی زمان‌بر است.
صائب
اگر حرف نزنی، مردم فکر می‌کنند که دردی هم نداری، ولی مردم نمی‌دانند کسی که داد و بیداد می‌کند، دردش زیاد نیست. درد زیاد، آدم را لال می‌کند.
ترآنه
مادر در متنی آورده بود: زمان، گرد و خاک تلخ‌ترین حوادث را می‌خواباند، ولی زمان نمی‌تواند باعث فراموشی شود. مدت‌هاست چایم را بدون قند می‌نوشم. با همهٔ تلخ‌بودنش می‌نوشم و لذت می‌برم. پس از یک چیز تلخ هم می‌توان لذت برد. شاید از یک حادثهٔ تلخ هم بتوان لذت برد. زنده‌بودنت این را می‌خواهد بگوید که هنوز دنیا از تو ناامید نشده است
Kiana Davar
شاید بهترین مثال برای طبیعت انسان، راه افتادن کودک باشد. برای سرپا ایستادن باید زمین خورد. نمی‌دانستم که برای نترسیدن هم، باید خیلی ترسید
Kiana Davar
انسان بعد از بحران دیگر آن انسان قبل از بحران نیست. یا بدتر از قبل است یا بهتر از قبلش
Mary gholami
انسان سالم، دنبال لذت‌های کوچک می‌گردد. می‌دانید چرا؟ چون می‌داند که لذت‌های بزرگ او را از تعادل خارج می‌کنند
Kiana Davar
اگر حرف نزنی، مردم فکر می‌کنند که دردی هم نداری، ولی مردم نمی‌دانند کسی که داد و بیداد می‌کند، دردش زیاد نیست. درد زیاد، آدم را لال می‌کند.
زهرا۵۸
به نظر من هنر اول نه موسیقی است، نه رقص و نه سینما؛ هنر اول، زندگی کردن است و مثل هر هنر دیگری باید آن را آموخت و در نهایت در آن استاد شد.
شلاله
اینکه بیشتر مردم نمی‌توانند خوب زندگی کنند، نشان می‌دهد که برخلاف تصور رایج، خوب و راحت زندگی کردن کار سختی است.
شلاله
چه‌بسا انسان‌هایی که پی به حقایق زیادی از زندگی نبردند، ولی تمام عمرشان را زندگی کردند و همان کارهایی را که زندگی از آنها خواست انجام دادند و چه‌بسا آدم‌هایی که به حقیقت رسیدند، ولی حتی یک لحظه هم نتوانستند از زندگی خودشان لذت ببرند.
Kiana Davar
می‌گویند یک گله گرگ در نزدیکی یک گله سگ زندگی می‌کرد. گرگ‌ها وقتی شکاری گیرشان نمی‌آمد، به گلهٔ سگ‌ها می‌زدند. سگ‌ها هم موقع حملهٔ گرگ‌ها چاره‌ای جز فرار نمی‌دیدند. در گلهٔ سگ‌ها فقط یک سگ بود که با گرگ‌ها درگیر می‌شد، می‌جنگید و بعد هم فرار می‌کرد. او از همهٔ سگ‌های گله قوی‌تر بود. سرانجام او یک روز توانست یک گرگ را از پا دربیاورد. بعد از آن، درونش تغییر کرد. او دیگر از درون احساس می‌کرد که یک گرگ است. دیگر حتی از سگ‌ها هم تنفر داشت. تصمیم گرفت به‌جای پارس کردن، زوزه بکشد. او گلهٔ سگ‌ها را ترک کرد و وارد گلهٔ گرگ‌ها شد. در آنجا رئیس گله شد. او حالا از هر گرگی گرگ تر بود. آخر داستان با گرگ‌ها به گلهٔ سگ‌ها حمله می‌کرد.
bookstagram1982
بدترین چیز، انتظار طولانی برای حادثهٔ ترسناکی است که اصلاً مشخص نیست در آینده اتفاق بیفتد یا نه.
~MON¡REH~
به نظر من هنر اول نه موسیقی است، نه رقص و نه سینما؛ هنر اول، زندگی کردن است و مثل هر هنر دیگری باید آن را آموخت و در نهایت در آن استاد شد.
usofzadeh.ir
جهالتِ حیوان، مفید است و به کارش می‌آید، اما جهالت انسان به کمکش نمی‌آید. جهالت باعث می‌شود که انسان فکر کند چیزهایی را که می‌داند کافی و درست است و این، کار دستش می‌دهد. انسان ادعایش می‌شود که از حیوان برتر است.
شلاله
از نظر من بدترین چیز، انتظار طولانی برای حادثهٔ ترسناکی است که اصلاً مشخص نیست در آینده اتفاق بیفتد یا نه.
شلاله
دشمن‌شدن با دیگری، دشمن‌شدن با خود را به‌دنبال دارد. کسی که با خودش دشمن می‌شود، دیگر به خودش نمی‌تواند کمک کند. این پندار مسیحی که می‌گوید، دشمن خود را دوست بدار، درست است. برای اینکه آلوده نشویم دو راه وجود دارد، یا باید در مسیر آلودگی نباشیم یا باید دریا بود.
شلاله
حرف‌های جدی‌ای را که آدم‌ها نمی‌توانند بزنند، راه‌شان را به به‌صورت شوخی به بیرون پیدا می‌کنند.
شلاله

حجم

۱۲۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۳ صفحه

حجم

۱۲۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۳ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان