بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نجات ارداس؛ جلد ششم | طاقچه
تصویر جلد کتاب نجات ارداس؛ جلد ششم

بریده‌هایی از کتاب نجات ارداس؛ جلد ششم

نویسنده:الیوت شرفر
امتیاز:
۵.۰از ۸ رأی
۵٫۰
(۸)
«من توی این جنگ از عهدهٔ خودم برمیام. هیچ موجودی تاحالا زندگی‌ای مثلِ زندگی من نداشته؛ حتی گریتون. اگه جرئت حمله داشته باشه، با پنجه‌هام چنان روی سر مثلثی‌شکلِ شبیهِ میمونش می‌کوبم و اون‌قدر تکونش می‌دم که دیگه نتونه حرکت کنه. این جواب من به اونه.» قلب کانِر به‌شدت تپید؛ برخلاف میل باطنی‌اش، دوست داشت این صحنه را ببیند.
=o
«به تو افتخار می‌کنم. بعضی‌وقت‌ها مهم‌ترین قسمت رهبری اینه که بدونی کِی و چطور بذاری مردم یه‌کمی از ایده و نظرت باخبر بشن.»
aurorablack
برای بار دوم، نزدیک بود توسط عزیزترین افراد زندگی‌اش کشته شود و مجبور شد مار بزرگ را از درون چشم‌های آن‌ها ببیند. رولان سرش را تکان داد و تلاش کرد افکارش را دوباره به‌سمت دهکدهٔ اوکایهی برگرداند؛ اما تصویر چهرهٔ بی‌احساس میلین، وقتی اَبِک را گرفته بود و به‌طرف مهاجمان می‌برد، دوباره جلوی چشمش می‌آمد. انگار دنیا قصد داشت چیزی را به او ثابت کند: همه تو رو رها می‌کنن. دوست‌داشتن تو نفرین شده‌ست.
Kosar
انگار دنیا قصد داشت چیزی را به او ثابت کند: همه تو رو رها می‌کنن. دوست‌داشتن تو نفرین شده‌ست.
aurorablack
«ولی این تنها راهش نیست. اگه بار مسئولیت خیلی روی دوشت سنگین بشه، باید بدونی چه‌وقت درد و نگرانیت رو تقسیم کنی.»
aurorablack
ناگهان چیزی سنگین، زُمُخت و گرم روی شانهٔ میلین فشار آورد؛ نتوانست سنگینی آن را تحمل کند و به پشت روی زمین افتاد. با چشم‌های اشک‌آلودش ژی را روبه‌رویش دید که به پایین و صورت او خیره شده است. او معمولا! نمی‌توانست احساس ژی را از صورت بزرگش بفهمد؛ اما می‌دانست که درون او چه می‌گذرد. عشق...
aurorablack
ولی اگه توی این مدت فقط یه چیز فهمیده باشم، اینه که بعضی از رابطه‌ها مطلق نیستن؛ گاهی پیدا کردن یه خونوادهٔ جدید، می‌تونه بهتر از بودن با کسانی باشه که با اعتماد در کنار اونا بزرگ شدی.
aurorablack

حجم

۱۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

حجم

۱۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

قیمت:
۷۳,۰۰۰
تومان