
بریدههایی از کتاب نامه هایی از فانوس دریایی
۴٫۵
(۱۲)
زندگی ادامه دارد؛ درست مثل آن درد بیانتهایی که بعد از نبود کسی در قلبتان به وجود میآید.
kimphaestus
هر بار که اشتباه کوچکی میکنید، وقت دشمن بیشتر میشود
kimphaestus
تقدیر بعضی آدمها این بود که از کیلومترها دورتر هم دیده شوند، مثل فانوس دریایی. بعضی آدمها تقدیرشان این بود که توی چشم باشند و کار مهمی انجام دهند
kimphaestus
داشت توضیح میداد چه احساسی دارد وقتی کسی را با تبعیض نژادی قضاوت میکنند. احساس وحشتناکی بود؛ اگر کسی دشمن شماست یعنی شبیه شما احساس نمیکند، نفس نمیکشد و فکر نمیکند. در واقع، دشمن خیلی هم شبیه آدم نیست. پس اشکالی ندارد که بمبارانش کنیم و زندگیاش را نابود کنیم یا مثل حیوان با او رفتار کنیم.
ولی اشکال داشت.
یك رهگذر
قسمت دردناک ماجرا همین است: زندگی ادامه دارد؛ درست مثل آن درد بیانتهایی که بعد از نبود کسی در قلبتان به وجود میآید.
یك رهگذر
کاش هرگز نفهمید پناهندگی چه احساسی دارد
kimphaestus
شکستن لاک تنهایی آدمها و شناختن آنها، خیلی سختتر از شکستن رمزهاست؛ ولی اگر چشم به آیندهای روشن داشتیم، فرقی نمیکرد از کجا آمدهایم، زبانمان، کشورمان و دینمان چیست.
kimphaestus
اوضاع که به هم میریخت، پدر میگفت: «نیمهٔ پُر لیوان رو ببین.»
یك رهگذر
جنگ هنوز هم ادامه داشت و حفرههای بزرگی در زندگی مردم به جا میگذاشت.
یك رهگذر
قلبم میشکنه وقتی میبینم هیچ کاری از دستمون برنمیآد.
یك رهگذر
گلوریا میگفت جنگ همینطوری زندگی آدمها را تغییر میدهد؛ مجبور میشوند زودتر بزرگ شوند.
یك رهگذر
«فانوس دریاییه. خیلی قشنگه، نه؟ چراغی برای هدایت گمشدهها به ساحل امن.»
یك رهگذر
شاید، تقدیر بعضی آدمها این بود که از کیلومترها دورتر هم دیده شوند، مثل فانوس دریایی. بعضی آدمها تقدیرشان این بود که توی چشم باشند و کار مهمی انجام دهند
یك رهگذر
میدانستم که از دست دادن یک عضو خانواده چه حسی دارد. ولی وقتی همهٔ خانوادهات را یکباره از دست بدهی، باید خیلی وحشتناک باشد.
یك رهگذر
این جنگ احمقانهٔ ما منصفانه نبود. چرا هر کسی که خوب و شرافتمند بود، باید عذاب میکشید؟
یك رهگذر
«چهطوری میشه فقط به خاطر اینکه سبک زندگی کردن کسی با ما فرق میکنه، ازش متنفر باشیم؟»
خانم هندرسون آهی کشید و گفت: «مردم دوست دارن از یه چیزی متنفر باشن. وقتی اوضاع خراب میشه، راحتتره که همهچیز رو تقصیر یکی دیگه بندازیم، مثل همون خلبانی که امروز دیدیم.»
یك رهگذر
«نمیفهمی؟ بعضی چیزها باید محرمانه باقی بمونن. بله، بعضیها ناراحت میشن. ولی این مخفیکاری دلیل خوبی داره؛ برای اینه که مردم بیشتری امنیت داشته باشن.»
یك رهگذر
اگه همه مثل هیتلر رفتار کنیم، به این معنا نیست که هیتلر برنده شده؟
یك رهگذر
آیندهای هست و ما هم جزئی از آن خواهیم بود. نفرت ما را شکست نمیداد.
یك رهگذر
شکستن لاک تنهایی آدمها و شناختن آنها، خیلی سختتر از شکستن رمزهاست؛ ولی اگر چشم به آیندهای روشن داشتیم، فرقی نمیکرد از کجا آمدهایم، زبانمان، کشورمان و دینمان چیست.
یك رهگذر
حجم
۳۵۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۳۵۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۷۸,۰۰۰
تومان