بریدههایی از کتاب خوشی های زندگی
۲٫۰
(۲)
کسی که در چهل سالگی سیاستمدار است، در شصت سالگی زمامدار میشود و در سنی که برای کارمند یا باغبان یا کمیسر پلیس شدن خیلی پیر است، تازه برای اداره امور مملکت آماده میشود. خوب که فکر کنید میبینید چندان تعجبی ندارد، چرا که پیرترها از همان اول توی گوش جوانها میخوانند که از آنها عاقلترند و تا جوانها به خود بیایند و بفهمند که همۀ این حرفها مزخرف است، دیگر خودشان پیر شدهاند و به نفعشان است که این گفتۀ کذب را به نسل بعدی منتقل کنند؛ به علاوه کسی را سراغ نداریم که با سیاستمداران آمیزش داشته باشد و این را کشف نکرده باشد (اگر به نتیجه نگاه کنیم) که ادارۀ یک ملت نیاز چندانی به قدرت تفکر ندارد. و اما اینکه چرا نویسندهها هر چه بیشتر پا به سن میگذارند از احترام بیشتری برخوردار میشوند، مدتهاست ذهن مرا به خود مشغول کرده است.
پویا پانا
زیبایی کوچهای بن بست است. قلۀ کوهی است که چون به آن میرسی، راه به جایی نمیبری.
پویا پانا
فقط در نظر ابلهان زیبایی همچون ضیافت است. بیایید با هم رو راست باشیم: زیبایی قدری کسلکننده است.
پویا پانا
آن قدر در شرایط فلاکت بار زندگی کردهایم که زندگی در میان این همه تجملات برایمان نوعی دگرگونی است.
پویا پانا
« آمریکا را به خوبی من نمیشناسی، همیشه موش زنده را به شیر مرده ترجیح میدهند. این یکی از دلایلی است که آمریکا را دوست دارم. »
پویا پانا
تجربه نشان داده که وقتی کسی به شما تلفن میزند و در نبودتان پیغام میگذارد که چون کاربسیار مهمی پیش آمده به محض آمدن با او تماس بگیرید، اغلب این کار برای او مهمتر است تا برای شما. چرا که اگر مردم بخواهند هدیهای به شما بدهند یا لطفی در حقتان بکنند، غالبا ظرفیت معقولی برای صبر کردن دارند.
پویا پانا
نبوغ یعنی توانایی سختی کشیدن بی حد و حصر.
پویا پانا
یکی از مشکلاتی که آدم باید در طول حیات با آن دست و پنجه نرم کند به هم زدن رابطهاش با کسانی است که روزی با آنها صمیمی بوده ولی دیگر برایش جذابیتی ندارند. اگر طرفین در شرایط یکسان باشند، قطع دوستی به طور طبیعی صورت میگیرد و کسی دلگیر نمیشود ولی اگر یکی از طرفین به شهرت و مقام دست یافته باشد، وضعیت ناجور میشود. او دوستان جدید بسیاری مییابد در حالی که قدیمیها سرسختند. او خودش هزار جور توقع دارد، ولی آنها فکر میکنند برتر از دیگرانند. اگر مطیع خواستشان نباشد و به آنها زنگ نزند، آنها آهی میکشند، شانه بالا میاندازند و میگویند:
« آه، خوب، فکر کنم تو هم مثل بقیه حالا که مشهور شدهای دیگر سراغی از ما نمیگیری.
پویا پانا
بسیاری از نویسندگان به قدری در انتخاب واژه وسواس به خرج میدهند که عادت کردهاند در محاوره نیز همین کار را بکنند. ناخودآگاه با چنان دقتی جمله سازی میکنند که منظورشان را با حداقل واژگان بیان کنند نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. برقرارکردن ارتباط با این گونه افراد تا حدودی مشکل است، بخصوص برای طبقات بالای جامعه که گسترۀ واژگانشان تنها به نیازهای روحیشان محدود میشود و درست به همین دلیل در محافل اعیان با تردید از آنها دعوت میکنند.
پویا پانا
فکر میکردم عشق فقط مختص جوانهاست. نمیتوانستم فکرش را هم بکنم که مردی ریشو که پسرش همسن من بود چنین احساسی داشته باشد. تصور میکردم آدم که ازدواج میکند همه چیز برایش تمام میشود. فکر اینکه آدمهای بالای سی سال معاشقه کنند، حالم را به هم میزد.
پویا پانا
آدمهایی که من در میانشان زندگی میکردم آدمهای پرمدعایی بودند، از این جهت که خودشان را ثروتمندتر و بزرگتر از آنی که واقعاً بودند، قلمداد میکردند، ولی با مرور گذشتهها به نظرم میرسدکه زندگیشان سراسر تظاهر بود. آنها پشت ماسک آبرو زندگی میکردند.
پویا پانا
« زنها همیشه همین جورند، عاشق حرامزادهها میشوند. »
پویا پانا
میدانی که مردها چقدر عجیبند؛ بعضی چیزها را درک نمیکنند.
پویا پانا
« چرا این آدمهای فرهیخته ازدواجهای نافرجام میکنند؟ خیلی غمانگیز است، خیلی غمانگیز.
پویا پانا
نبوغ یعنی توانایی سختی کشیدن بی حد و حصر.
کاربر ۴۶۸۹۸۹۸
حجم
۲۲۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
حجم
۲۲۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
قیمت:
۶۷,۰۰۰
تومان