بریدههایی از کتاب رهایی
۳٫۵
(۳۳)
به افتخار قلبم کلاه از سر برمیدارم، چون بارهاوبارها شکسته، اما هنوز میتواند عمیقاً عشق بورزد.
کاربر ۱۹۳۶۸۰۴
هرچه سنم بالاتر میرود، بیشتر متوجه میشوم برای ساختن رابطهای که میدانم به هیچ کجا نمیرسد، وقت ندارم.
Nazanin
میدانم باورش سخت است اما یک روز از خواب بیدار خواهی شد و دیگر او اولین چیزی نیست که به ذهنت میآید.
الی هستم
همه به من میگویند فراموشش کن، اما نمیدانند تمام آن چیزی که باعث خوشحالیام میشد
تو بودی.
.
چه شبهایی را که تنها با فکرکردن و فکرکردن دمار از روزگار خودم درآوردم و بهخاطرت بیخواب شدم.
.
قرار نبود اینقدر برایم ارزش داشته باشی. قرار بود حضورت موقتی باشد، اما من زیادی غرق شدم. حالا تو تنها کسی هستی که به ذهنم راه دارد و همین باعث میشود که بیخیال نشوم.
رهاکردنت زیادی درد دارد.
.
خواهند گفت عوض شدهای، خواهند گفت فرق کردهای؛ اما نمیفهمند خودشان دلیل این هستند که تو دیگر مثل سابق نیستی.
.
با کسی که با تو درست رفتار نمیکند راه نیا.
کاربر ۴۱۸۱۱۳۴
زجر میکشم وقتی میبینم شاد و خوشحال زندگیات را میگذرانی، انگار که هیچ کار اشتباهی انجام ندادهای. هیچچیز در دنیا برایت اهمیتی ندارد و تمام غم و اندوهی را که به من تحمیل کردی فراموش کردهای. تو مرا با بوسه و دروغ خام کردی و نمیتوانم مانع از اندیشیدن به این فکر شوم که چند نفر دیگر را به همین شیوه فریب دادهای.
.
به ندای دلت گوش کن؛ چون تو را بهسمت کسانی میبرد که میتوانی به آنها اعتماد کنی
𝑳𝒆𝒎𝒊 𝒔𝒖𝒏𝒔𝒆𝒕
نمیخواهم حرفی بزنم که بعداً پشیمان شوم. من نمیخواهم بروی، بهخاطرهمین لب به سخن باز نمیکنم؛ چون میترسم آزارت دهم.
.
مدام اشتباهات قبلی را تکرار میکنم بااینکه میدانم اشتباهند و میدانم اشتباهی که بیش از یکبار تکرار شود دیگر اسمش «تصمیم» است، اما آخر چطور باید با کسی که دوستش دارم خداحافظی کنم؟
.
یکی از سختترین درسهای زندگی رهاکردن است؛
سختترین درسی که رهاییبخشترین هم هست.
Z...
قرار است با کسی باشم که به فکر من است. کسی که مرا غرق در عشق و دوستداشتن میکند، حتی زمانیکه خسته است. کسی که لبخند به لبم میآورد، مرا میخنداند و کاری میکند هر روز عاشقتر از دیروز شوم. کسی که عاشق ذهنم است، عاشق قلبم و عاشق وجودم. این آدم مایهٔ آرامشِخاطر و تسلی من خواهد بود.
.
یک روز دوباره امروز را به خاطر میآورم و از خود میپرسم واقعاً چرا اینقدر نگران ازدستدادنت بودم؟!
𝑳𝒆𝒎𝒊 𝒔𝒖𝒏𝒔𝒆𝒕
همینطور اجازه میدهی با تو بدرفتاری کنند چون نمیدانی چه حسی دارد وقتی با تو خوب رفتار کنند.
الی هستم
وقتی بدانی لیاقتت بیشتر از اینهاست، ندای درونت مدام به تو یادآوری میکند با کسی که با تو درست رفتار نمیکند راه نیا.
Z...
راحت است بگویم از تو گذشتهام چون مدتی میشود تو را ندیدهام، اما میدانم روزی که اتفاقی به تو بربخورم، هزاران خاطره به ذهنم سرازیر خواهند شد. عشق زمان را متوقف خواهد کرد و تمام چیزی که به ذهنم خطور میکند این است که در گذشته چه حسی به من میدادی.
.
یک بار دیگر تظاهر کن دوستم داری. حرفهایی را که دوست دارم بشنوم بزن، حتی اگر دروغند.
دوست دارم دوباره حسهای گذشتهمان را به یاد بیاورم.
.
بگذار خنجری را که به من زدهای از پشتم دربیاورم؛ چون اگر حالا نبخشمت، به کسی در این میان آسیب میزنم.
.
حجم
۲۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان