بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب محدوده مرگ | طاقچه
تصویر جلد کتاب محدوده مرگ

بریده‌هایی از کتاب محدوده مرگ

نویسنده:کاترین آردن
امتیاز:
۴.۶از ۹۳ رأی
۴٫۶
(۹۳)
هول نکن. این اولین قانون بقاست. هیچ‌وقت هول نکن.
کاربر ۱۵۸۲۹۰۵
حتی چیزهای بد هم ممکنه باعث اتفاق‌های خوب بشن.
chocolate
خیلی چیزها عادلانه نیستن.
chocolate
هول نکن. این اولین قانون بقاست. هیچ‌وقت هول نکن.
melina
هول نکن. این اولین قانون بقاست. هیچ‌وقت هول نکن.
chocolate
نمی‌تونی برای همیشه پشت کتاب‌هات قایم بشی
𝐑𝐎𝐒𝐄
حتی چیزهای بد هم ممکنه باعث اتفاق‌های خوب بشن.
Hlia
گوش کن، دختر. خوب گوش کن. وقت نداریم. چهارتا قبر، سه‌تا سنگ قبر، دوتا اسکلت. اما هر چهارتا روح ناآرومن. وقتی سال عوض می‌شه، مِه از روی نهر بلند می‌شه و...
MSajjad
اتوبوس سرفه‌ای کرد و مرد.
mimi
چهارتا قبر، سه‌تا سنگ قبر. اما فقط دوتا اسکلت
Masih Nasiri
اُلی با خودش فکر کرد، شاید بتوانی شخصیت‌های یک کتاب را بشناسی، اما شناختن یک آدم، داستانش فرق می‌کند.
zohreh
کوکو چون ضعیف بود گریه نمی‌کرد. گریه می‌کرد چون می‌توانست همه چیز را حس کند. اُلی هرگز گریه نمی‌کرد چون هیچ حسی نداشت. دیگر نداشت. واقعاً نداشت. سعی می‌کرد حسی نداشته باشد.
امیرحسین
اُلی به پنجرهٔ سقفی اتاقش نگاه کرد. قطره‌های باران در خط‌هایی اُریب روی شیشه می‌لغزیدند. انگار داشت توی آکواریوم نگاه می‌کرد. اُلی با خودش فکر کرد شاید همه‌شان درست مثل مردم دریا، دارند زیر آب زندگی می‌کنند، اما خودشان متوجه نیستند چون آب برایشان مثل هوا بود.
zohreh
این نتیجه رسید که همیشه وقتی با تمام وجود می‌ترسی، یک‌دفعه یا از خنده می‌ترکی یا می‌زنی زیر گریه.
=o
گریه نکرده بود. تحمل گریه نداشت. گریه‌کردن یعنی همه چیز واقعی بود و او نمی‌خواست این‌طوری باشد.
zohreh
داشت از میان پردهٔ ضخیم باران، پشت سرش را نگاه می‌کرد. او دیگر کی بود؟ پسر کوچکی با کُتی قهوه‌ای درست در حاشیهٔ مزرعهٔ ذرت ایستاده بود. اما صورتش بی‌حرکت و رنگ‌پریده بود. اُلی با دست نشانش داد و گفت: «اون کیه؟» برایان سرش را برگرداند تا به جهت انگشت او نگاه کند. «من که چیزی نمی‌بینم.»
MSajjad
اُلی به همین دلیل از این کتاب خوشش می‌آمد. با خواندنش انگار به مکان جدیدی می‌رفت که دیگر اُلیویا آدلر معمولی نبود.
𝐑𝐎𝐒𝐄
اُلی همان‌قدر که از نگاه‌های دلسوزانه بدش می‌آمد، از نصیحت شنیدن هم کلافه می‌شد
𝐑𝐎𝐒𝐄
فراموش کنم؟ فراموش نمی‌کنم، حتی اگه تو فراموش کرده باشی. هر کاری که دلم بخواد می‌کنم. تو که رئیس من نیستی
𝐑𝐎𝐒𝐄
یک‌هو دلش خواست فریاد بزند. سکوت و آرامش، همیشه سکوت و آرامش می‌خواست، البته اگر می‌توانست کاری کند که قلب و مغزش ساکت شوند.
mimi
کوکو چون ضعیف بود گریه نمی‌کرد. گریه می‌کرد چون می‌توانست همه چیز را حس کند. اُلی هرگز گریه نمی‌کرد چون هیچ حسی نداشت. دیگر نداشت. واقعاً نداشت. سعی می‌کرد حسی نداشته باشد.
بهسا کیانی
اُلی به همین دلیل از این کتاب خوشش می‌آمد. با خواندنش انگار به مکان جدیدی می‌رفت که دیگر اُلیویا آدلر معمولی نبود.
zohreh
نمی‌تونی برای همیشه پشت کتاب‌هات قایم بشی، اُلی. در طول زندگی‌ت آدم‌های جورواجوری می‌بینی و کلّی اتفاق خوب در انتظارته تا بتونی...
zohreh
اُلی بعضی‌وقت‌ها عصبانی می‌شد و آن وقت اگر کسی باهاش صحبت می‌کرد، فقط حالش بدتر می‌شد. این بالا ساکت و آرام بود و راحت‌تر می‌توانست خودش باشد.
zohreh
باران هنوز بند نیامده بود. سقف شیب‌دار اتاق اُلی تا بالای تختش می‌رسید. بعضی وقت‌ها که باران یا برف می‌گرفت، اُلی تصویر می‌کرد زیر آبشاری در میان جنگل دراز کشیده است.
zohreh
اُلی هرگز گریه نمی‌کرد چون هیچ حسی نداشت. دیگر نداشت. واقعاً نداشت. سعی می‌کرد حسی نداشته باشد.
zohreh
تصمیم گرفت از هیچ‌کس عذرخواهی نکند. برایش مهم نبود به پدرش زنگ بزنند و یا سرشان را با تأسف برایش تکان بدهند و یا فردا از مدرسه محروم شود.
کاربر ۲۲۲۹۷۴۴
فیل گرین‌بلات همه‌اش دستش توی دماغش بود و هرچه در می‌آورد، می‌چسباند به صندلی روبه‌رویش.
𝐑𝐎𝐒𝐄
«برای اون درخته ناراحتم... همون درختی که قارچ رو توش پیدا کردیم. اصلاً منصفانه نیست که بهمون بهترین و خوشمزه‌ترین قارچ رو داده و حالا خودش داره می‌میره.» صورتش را توی بالشش فرو برد. آن موقع می‌توانست برای چیزهای مسخره‌ای مثل درخت‌های نارون گریه کند. مادرش آهی کشید و گفت: «نه، منصفانه نیست، ولی درخت بهمون یه هدیه داد. حتی چیزهای بد هم ممکنه باعث اتفاق‌های خوب بشن. وقت‌هایی که ناراحتی، شاید این فکر به دردت بخوره.»
daisy
اُلی گفت: «دوستت دارم، بابا، دوستت دارم.» صورتش را توی شانه‌های آشنا و پشم‌پوش او فرو کرد. اما درست قبل از آن، صدای ملایم زنگ ساعتش بلند شد. اُلی نگاهش کرد. رویش نوشته بود، عشق. اُلی زمزمه کرد: «من هم عاشقتم، مامان.»
hosna

حجم

۱۷۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱۷۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۸۱,۰۰۰
تومان