بریدههایی از کتاب ماهی روی درخت
۴٫۶
(۷۵)
«میدونی؟ از نظر منطقی، اگه کسی نیاز داشته باشه بقیه رو کوچیک کنه، معنیش اینه که خودش از همه کوچیکتره.»
الی
«میدونی؟ از نظر منطقی، اگه کسی نیاز داشته باشه بقیه رو کوچیک کنه، معنیش اینه که خودش از همه کوچیکتره.»
dm
“هر کسی به نوعی باهوشه، اما اگه یه ماهی رو مجبور کنی که از درخت بره بالا و بخوای بر این اساس قضاوتش کنی، اونوقت ماهی همهٔ عمرش رو به این فکر میکنه که چهقدر احمقه.”
Massoume
«آدما هِی ازت میپُرسن وقتی بزرگ شدی، میخوای چیکاره بشی. من میدونم در آینده چهجور آدمی میخوام بشم، اما نمیدونم الآن کی هستم.» آلبرت پاهایش را دراز میکند. «البته همیشه یه عده هستن که آمادهن بهت بگن کی هستی؛ خرخون، آشغال، یا بزدل.»
واقعاً سخت است که چیزهای بد را باور نکنی.
(:Ne´gar:)
«راستش برام مهمه که چی میپوشم. چیزی که مهم نیست، نظرِ شماهاست.»
Massoume
وقتی مجبور باشی با بقیه به خودت بخندی، از خجالت آب میشوی.
نَــسـی
بدترین نوعِ بیکسی، وقتیه که توی یه جمعِ بزرگ تنها باشی یا حس کنی که هیچکسی رو نداری.»
نَــسـی
گاهی شجاعانهترین کارِ ممکن این است که درخواستِ کمک کنیم.
«چاک کانرس»
فاطمه
کاش دنیای من را میفهمید. اما مثل این است که بخواهی به یک نهنگ بگویی زندگی توی جنگل چه شکلی است.
me
مشکلاتِ اونا به خاطر این نبوده که خنگ هستن. اونا فقط ذهنشون یه جور دیگه کار میکرده.
دانش جو
گاهی شجاعانهترین کارِ ممکن این است که درخواستِ کمک کنیم.
«چاک کانرس»
★ fatemeh ★
مهم نیست چهقدر باهوش هستید، چون موفقیت با تلاشِ زیاد به دست میاد
Zhr A
بعضی وقتها آدمها حاضرند برای برآوردهشدن آرزویشان هر کاری بکنند.
book worm
«میدونی؟ من خیلی به این حرف فکر میکنم و توی اینترنت هم هیچ جوابی نمیتونم واسهش پیدا کنم.»
میپرسم: «منظورت چیه؟»
«همین “خودت باش”. آدم این حرف رو زیاد میشنوه.»
کِیشا میپرسد: «خب؟ که چی؟»
آلبرت میگوید: «خب اگه کسی ندونه کیه، اونوقت چی؟»
(:Ne´gar:)
شاید واقعاً معنیِ برایم سخت است با نمیتوانم یکی نیست.
Zhr A
من فقط برای اونایی متفاوتم که با دیدِ غلط بهم نگاه میکنن. اصلاً برام مهم نیست اونجور آدما چه فکری در موردم میکنن.»
me
باید به آدمهایی که اذیتت میکنند بیمحلی کنی، چون آنها دنبال این هستند که تو را عصبانی کنند.
فاطمه
به قولِ یه آدمِ خردمند “هر کسی به نوعی باهوشه، اما اگه یه ماهی رو مجبور کنی که از درخت بره بالا و بخوای بر این اساس قضاوتش کنی، اونوقت ماهی همهٔ عمرش رو به این فکر میکنه که چهقدر احمقه.”»
فاطمه
«یه اتاقِ تاریکه.»
«هممم... خب چرا یه اتاق تاریک کشیدی؟» فکر کنم دارد جدّی میشود.
«گفتید یهچیزی در مورد خودمون باشه.»
«اَلی؟ چهطوری یه اتاق تاریک میتونه در مورد تو باشه؟» صدایش نرم و مهربان است. خیلی نرم.
آبِ دهانم را بهزور قورت میدهم. «چون توی یه اتاق تاریک، کسی نمیتونه من رو ببینه.»
Emily
میبینم که یک دختر کنارِ مادرش نشسته و مادرش مدام ازش میپرسد از قطار خوشش میآید یا نه؟ دختر هم هِی جواب میدهد بله و سعی میکند صدایش شاد باشد.
چیزِ زیادی در مورد دختر نمیدانم، اما میدانم آنقدر دلمشغولی دارد که متوجه سنجاقک نشود. با بقیه فرق دارد. لباسهای خیلی قشنگ تنش کردهاند و مجبور است نقشِ کسی را بازی کند که نیست. دلش میخواهد گِلبازی کند. توی ساختن نردهها کمک کند. واقعاً اسبسواری کند، نه آنجوری که مادرش اصرار دارد، یکوَری روی اسب بنشیند.
Emily
به کلمهای فکر میکنم که آقای دَنیِلز در مورد آدمهای معروف به کار برد؛ محکم. گفت معنیاش این است که وقتی داری شکست میخوری، باز هم تلاش کنی، به راهت ادامه بدهی و به چیزی که میخواهی بچسبی، حتی اگر سخت باشد. بهمان گفت خیلی از آن آدمهای معروف، هر چند بار که شکست میخوردند، باز هم از اشتباهکردن نمیترسیدند. فکر کنم حالا دیگر سوتیدادن به اندازهٔ قبل اذیتم نمیکند.
کوثر
بعضی وقتها آدمها حاضرند برای برآوردهشدن آرزویشان هر کاری بکنند.
aida
گاهی شجاعانهترین کارِ ممکن این است که درخواستِ کمک کنیم.
«چاک کانرس»
زینب سادات رضازاده
به عبارتِ یادگیری متفاوت فکر میکنم و پُر میشوم از ترس و خوشحالی و کلی سؤالِ جورواجور، اما بیشترین چیزی که حس میکنم، امید است.
دانش جو
متأسفم که همیشه مایهٔ عذابم.
˼السـیِّدةَالشَهیدة˹
بعضی وقتها آدمها حاضرند برای برآوردهشدن آرزویشان هر کاری بکنند.
𝑀𝑜𝑜𝑛𝑙𝑖𝑔ℎ𝑡
«بهش میگن کارتِ ابرازِ تأسف. برای اونایی میفرستن که دلشون واسه یه نفر که مُرده، تنگ شده... نه برای مُردهها.»
«خب شاید اونی که مُرده بیشتر از بقیه دلش کارت بخواد!»
Massoume
«خب... تنها یهچیزیه که به بودن و نبودنِ بقیه ربط داره؛ مثلاً تنهابودن یعنی با خودت باشی و هیچکسِ دیگهای دوروبَرت نباشه. هم میتونه خوب باشه و هم بد. میتونه انتخابی باشه. وقتایی که مامانم و داداشم سرِ کار باشن، من تنهام ولی مشکلی ندارم.» آبِ دهانم را بهزور قورت میدهم و توی صندلیام جابهجا میشوم. «اما بیکسی هیچوقت انتخابی نیست، ربطی هم به این نداره که کسی پیشت باشه یا نه. وقتی تنها هستی ممکنه حسِ بیکسی هم داشته باشی اما بدترین نوعِ بیکسی، وقتیه که توی یه جمعِ بزرگ تنها باشی یا حس کنی که هیچکسی رو نداری.»
Massoume
بعضی وقتها آدمها حاضرند برای برآوردهشدن آرزویشان هر کاری بکنند.
melik
آخرش وقتی میرویم روی سِن، هیچکدام از ما دوتا، دستهگل نداریم.
اما لبخندمان از همه پَهنتر است.
melik
حجم
۱۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۸۴,۰۰۰
تومان