
بریدههایی از کتاب شجاعانه رهبری کن
۴٫۲
(۱۱)
یکی از مهمترین رفتارهای مراقبت از خودم، پیادهروی روزانه است.
سها
اگر مردم مطلبی را بشنوند که بهنظرشان راست باشد، چهرهشان این را داد میزند. آنها سرشان را به علامت تأیید تکان میدهند، لبخند میزنند، و گاه صورتشان را با دست میپوشانند. اگر به دلشان ننشیند، سرشان را به یک دست تکیه میدهند یا روی صندلیشان یکوری مینشینند و کمتر میخندند.
سها
راحتی را بر گفتگوهای سختگیرانه ترجیح دادن نماد رجحان خود بر دیگران است؛ مسئلهای که اعتماد را نابود میکند و ما را از تغییر معنادار و پایدار بازمیدارد.
سها
در محیطهای ایمن به لحاظ روانشناختی، افراد بر این باورند که اگر اشتباهی از آنان سر بزند، دیگران تنبیهشان نمیکنند یا نظرشان دربارهٔ آنها عوض نمیشود.
سها
(میدانم که از پس این کار برمیآیم).
سها
هر کسی غالبآ میپندارد فقط اوست که با این قبیل مشکلات سروکله میزند.
سها
خجالت معمولا گذراست و آخرسر ممکن است خندهدار از کار درآید
سها
رهبران شجاع با افراد تیمشان مینشینند و حسابی دربارهٔ سهمی که هرکدام ایفا میکنند، حرف میزنند. بنابراین همه میدانند نقطهٔ قوتشان کجاست
سها
ما ناگزیر بیشتر به رهبرانی نیازمندیم که به رهبری شجاعانه و صمیمانه متعهد باشند و با برخورداری از خودآگاهی کافی با دل و جان رهبری کنند، نه رهبران رشدنیافتهای که با توسل به آزار، ترس، شکنجه و ارعاب رهبری میکنند.
سها
شهامتسازی همانا توانایی و علاقه به درگیر شدن با آسیبپذیری است.
سها
«دیگر هیچوقت در زندگیام به کسی اعتماد نخواهم کرد.»
سها
خیلی سخت است که آدم خودش را ابراز کند.
سها
بیشتر ما از شفافیت پرهیز داریم چون به خودمان میگوییم دل فلانی را نمیشکنیم، درحالیکه عملا کاری که میکنیم کملطفی و ظلم نسبت به آن شخص است.
سها
(میدانم که میتوانم به هدفم برسم، زیرا پشتکار دارم و در برابر موانع و ناامیدی به تلاشم ادامه خواهم داد).
سها
غالبآ بدبینی افراد با فروماندگی ارتباط دارد
سها
گاهی نقاط قوت خود را نادیده میگیریم چون آنها را بدیهی فرض میکنیم و خاصبودنشان را از یاد میبریم.
سها
با کلهشقی نمیتوانی در این مبارزه پیروز شوی. اتفاقی است که افتاده. تو نمیتوانی زمان را به عقب برگردانی. تو به زمان احتیاج داری.
سها
اگر به اندازهٔ کافی احمق باشی که اجازه بدهی کسی بداند به چه مسائلی حساس هستی یا بیش از همه به چه مسائلی اهمیت میدهی، بالأخره دیر یا زود کسی با استفاده از آن تو را خواهد آزرد.
سها
رفتارهایی که مردم از تیم یا گروهشان میخواهند، تقریبآ همیشه از این قرارند: گوش دادن، مشتاق و علاقهمند ماندن، صادق بودن، و سرپا نگه داشتن دیوار اعتماد
سها
این که بیهیچ درکی از نقشتان، شناخت مرزهای حرفهایتان، یا اطمینان از نیت و توقعاتتان (بهخصوص آنها که پنهان از دید رادار در پروازند)، درددل کنید تا فقط درددل کرده باشید، صرفآ یعنی خود را تبرئه کردن، خود را تخلیه کردن، خالهزنکبازی درآوردن یا هزارویک چیز دیگری که غالبآ نیروی محرکهٔ خود را از نیازهای پنهانتان میگیرند.
سها
باید گفتگویی جدی داشته باشیم، حتی وقتی آمادهٔ این کار نیستیم.
سها
دربارهٔ احساساتم و زمانی که با خودم کلنجار میروم، با آنها صادق هستم.
سها
شما یا یک پپهٔ بازندهاید که همیشه سرش کلاه میرود، یا جنگجوی برندهای که زیربار قربانی شدن نمیرود.
سها
وقتی قبول کنیم که تجربههای سختی داشتهایم و باید با به اشتراک گذاشتن آنها درگیر آسیبپذیری شویم، میتوانیم پایان جدیدی بنویسم؛ پایانی که میگوید چگونه میخواهیم از آنچه از دستش نجات پیدا کردیم استفاده کنیم تا دلسوزی و همدلی بیشتری نصیبمان بشود.
سها
وقتی بلاهایی را که سرمان آمده انکار کنیم، این گرفتاریها ما را صاحب میشوند. آنها بر ما مسلط میشوند و رفتار، هیجانات، تفکر و شیوهٔ رهبری کردن ما را هدایت میکنند.
سها
یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین بخشهای کارم بهعنوان رهبر این است که دقیقآ معلوم کنم چه موانعی سد راه ارتباط و کارآیی تیم ماست.
سها
در خانوادهٔ ما بیماری یعنی یلّلیتلّلی؛ یعنی تنبلی، و اگر بهاندازهٔ کافی محکم و سرسخت باشی، میتوانی به هر چیزی پشت پا بزنی و راه خودت را بروی
سها
هرقدر بیشتر سعی میکردم به حالت عادی برگردم، وضع بدتر میشد.
سها
تفاوت بین شرمندگی و گناه را از روی تفاوت بین «من بد هستم» و «کار بدی انجام دادهام» بهتر میتوان فهمید.
گناه = کار بدی انجام دادهام.
شرمندگی = من بد هستم.
سها
در این آشفتهبازار سیاسی، وقتی مردم میبینند که یکی بهجای خدمت به مردم به خودش خدمت میکند یا تصمیماتی غیراخلاقی میگیرد، از واژهٔ «بیشرم» استفاده میکنند و رفتار غیرقابل اعتماد را به نبود شرم نسبت میدهند. این اشتباه و خطرناک است. شرم علاج درد نیست؛ علت است.
سها
حجم
۳۶۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۶۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۱۸۰,۰۰۰
تومان