بریدههایی از کتاب خدا وجود دارد
۳٫۸
(۲۹)
همیشه یک تغییر اساسی، از تغییر در جزئیات شروع میشود.
سیّد جواد
اگر بخواهیم از بنیادیترین قوانین فیزیک صحبت کنیم، این مسئله محاسبه شده است که اگر اندازۀ فقط یکی از ذرات بنیادین مثل سرعت نور یا حجم الکترون، حتی به کمترین مقدار متفاوت میبود، در آن صورت هیچ سیارهای که قادر بر اجازۀ تکامل حیات انسانی در خود باشد اساساً شکل نمیگرفت. این نظم شگفتانگیز، دانشمندان این حوزه را به دو دسته تقسیم کرده است. برخی معتقدند این نظم دلیلی بر تدبیر الهی است و عدهای نیز بر این باورند که جهان ما تنها یکی از چند جهان متنوع است که با گذشت زمان زمینههای مناسب حیات را پیدا کرده است. اما تقریباً امروزه هیچ دانشمند مهمی ادعا نمیکند که این نظم تصادفی است.
سیّد جواد
ـ چه کسی جهان را آفریده است؟
ـ چه کسی قوانین طبیعت را اینگونه وضع کرده است؟
ـ آیا هستی از نیستی حاصل شده است؟
«نظم موجود در جهان به خودی خود نشاندهندۀ هیچ تلاشی برای شناساندن یک ناظم نیست، مگر اینکه زمانی دلایل قویتری در جای دیگری یافت شود». این سخنی است که فلو در خدا وفلسفه اظهار داشته است. او با اینکه پیش از این منتقد بسیار جدی برهان نظم بوده است، اعتراف میکند از همان زمان عقیده داشت که اگر برهان نظم به طور صحیح بازسازی شود، برهان موفقی برای اثبات وجود خدا خواهد بود. او به وجود خدا باور پیدا کرد، و این یعنی امروز دلایل قوی که از آن سخن میگفت یافت شدهاند. فلو پیشرفتهای حاصل شده در دو حوزۀ علمی را دلیل باور جدید خویش میداند. مسئلۀ اول، ریشۀ قوانین طبیعت و نگرشهای دانشمندان معروف معاصر است و مسئلۀ دوم ریشۀ حیات و زایش آن.
سیّد جواد
وقتی با عقل به سراغ جهان بروی، در مییابی که آن به عقلی برتر اشاره میکند.
سیّد جواد
آنتونی فلو پس از حدود شصت سال فعالیت در جهت انکار خدا، در ژانویۀ ۲۰۰۴ میلادی رسماً اعلام کرد که دیگر به وجود خدا باور پیدا کرده است و حیرت همگان را برانگیخت.
sadeghi
آنتونی فلو پس از حدود شصت سال فعالیت در جهت انکار خدا، در ژانویۀ ۲۰۰۴ میلادی رسماً اعلام کرد که دیگر به وجود خدا باور پیدا کرده است و حیرت همگان را برانگیخت. خبر تغییر عقیدۀ وی به سرعت در میان رسانهها و مجامع علمی انعکاس یافت. او اعلام کرد که باور جدید خویش را مدیون پژوهشهای علمی چند دهۀ اخیر است. در حقیقت خداباوری فلو ناشی از کشفیات و دستاوردهای علمی است که با یک شیوۀ فلسفی ملاحظه شدهاند. به همین دلیل او تأکید میکند که گذر وی از الحاد به خداباوری، در حقیقت یک سفر عقلانی است.
علی شیری
همیشه یک تغییر اساسی، از تغییر در جزئیات شروع میشود.
Aysan
وجود یک هدف والا و شوق دستیابی به حقیقت در قلب یک فیلسوف، شجاعتی در وجود او میآفریند که دشواری بیان جملۀ «اشتباه کردهام» را برای وی سهل و آسان میسازد
F313
فلو در پاسخ به این پرسش که چگونه هستی از نیستی حاصل شده است، به نظریۀ انفجار بزرگ استناد میکند. در نظر او نظریۀ انفجار بزرگ نشان میدهد که جهان آغازی داشته است. وقتی به این نقطه برسیم که بدانیم جهان آغازی داشته است، همچنین به این نتیجه خواهیم رسید که این آغاز از ارادۀ یک فاعل ناشی شده است. فلو همچنین در تأیید حرف خویش به کشفیات جدیدی اشاره میکند که ثابت کردهاند جهان ایستا و بیجان نیست، بلکه پویا و متحول است. به عبارتی او معتقد است، ما در مورد اینکه جهان از کجا آغاز شده است و چگونه و توسط چه کسی خلق شده است چیزی نمیدانیم. اما میدانیم که چیزی باید چرخ این جهان را به حرکت در آورده باشد.
sadeghi
ریچارد داوکینز، زیستشناس سرشناس و ملحدی است که فلو وی را در بسیاری از فعالیتهای الحادگرایانهاش ستوده است، اگرچه در موارد فراوانی نیز با او اختلاف نظر دارد.
سیّد جواد
سوئین برن نیز با قاطعیت در رد نظریۀ چندجهانی میگوید: «این احمقانه است که برای تبیین ابعاد یک جهان، میلیاردها جهان را پیش فرض بگیریم، در حالی که با فرض وجود خدا، این موضوع تبیینپذیر است».
Aysan
معمولاً درد و رنجها (شرها) انسان را در مورد علت خود به فکر فرو میبرند، اما نیکبختیها نه، چرا که انسان معمولاً نیکبختیها را حق خود میداند و آنگاه که دچار مشقّت میشود، خواهان دلیل است. درست همینجاست که شاید فرد خداباور بپرسد: «چگونه خدایی که رحیم و رحمان میخوانیمش، اکنون به رنج بردن انسان راضی شده است؟ » این پرسشی است که فلو در پانزدهسالگی پاسخی برای آن نیافت
sadeghi
آنتونی فلو پس از حدود شصت سال فعالیت در جهت انکار خدا، در ژانویۀ ۲۰۰۴ میلادی رسماً اعلام کرد که دیگر به وجود خدا باور پیدا کرده است و حیرت همگان را برانگیخت. خبر تغییر عقیدۀ وی به سرعت در میان رسانهها و مجامع علمی انعکاس یافت. او اعلام کرد که باور جدید خویش را مدیون پژوهشهای علمی چند دهۀ اخیر است. در حقیقت خداباوری فلو ناشی از کشفیات و دستاوردهای علمی است که با یک شیوۀ فلسفی ملاحظه شدهاند. به همین دلیل او تأکید میکند که گذر وی از الحاد به خداباوری، در حقیقت یک سفر عقلانی است.
سیّد جواد
نظریۀ مشهوری که آکویناس در آن معتقد بود لفظی مانند «عادل» وقتی هم بر مخلوق و هم بر خالق اطلاق شود، مشترک معنوی نیست (یعنی معنای آن در هر دو دقیقاً یکسان نیست) اما مشترک لفظی هم نیست (یعنی چنین نیست که دو معنای کاملاً متفاوتی داشته باشد، مثل وقتی که واژۀ «داغ» را هم برای توصیف غذا به کار میبریم و هم برای توصیف مسابقۀ اتومبیلرانی)؛ بلکه «عادل» صفتی است که به نحو تمثیلی استفاده میشود. بنابراین سخن گفتن از خدا نیز به نحو تمثیلی جایز است. همین شباهت در عین تفاوت و تفاوت در عین شباهت است که کاربرد لفظ واحد را در دو زمینۀ متفاوت توجیه میکند.
Aysan
این کتاب چهار مرتبه تجدید چاپ شد. در برخی چاپها با عنوان خدا: پژوهشی بنیادین انتشار یافت و آخرین بار در سال ۲۰۰۵ یعنی وقتی که فلو به تازگی به خدا روی آورده بود چاپ شد. در آخرین ویرایش، فلو مقدمۀ جدیدی بر این کتاب نوشت که در آن خود را یک خداباور طبیعی/ عقلانی معرفی کرده است. یعنی اینکه راهنمای او در مسیر منتهی به خداباوری، هیچ امر ماوراءالطبیعی نبوده و او از راه علم و فلسفه این مسیر را پیموده است. فلو متذکر میشود که اگرچه در جریان خداباوری خود به هیچ نظام وحیانی باور ندارد، اما آمادگی پذیرش آن را در خود میبیند.
Aysan
فلو هیچگاه از آن دسته ملحدان متعصبی نبوده که ذهنشان در مقابل هر دلیلی مصون است. او در «الهیات و ابطالپذیری» از مؤمنان پرسید که «چه چیزی باید اتفاق بیفتد تا شما دیگر به عشق و وجود خدا اعتقاد نداشته باشید؟ » و اکنون از ملحدان متعصب میپرسد «چه چیزی باید اتفاق بیفتد که بتواند برای شما دلیلی برای وجود ذهن برتر به حساب آید؟ »
فلو اکنون عقیده دارد قوانین پیچیدۀ کیهانی آن چیزی را به نمایش میگذارند که دانشمندان از آن با عنوان «عقل برتر» تعبیر کردهاند. استخراج نتایج فلسفی از دادههای علمی، دیگر کار یک دانشمند علوم طبیعی نیست و به فیلسوفان مربوط میشود. وقتی با عقل به سراغ جهان بروی، در مییابی که آن به عقلی برتر اشاره میکند. او تأکید داشت که تنها راهنمای وی طبیعت و علم نبوده است، بلکه از مطالعات نوین و استدلالهای فلسفی کلاسیک نیز استمداد جسته است
Aysan
در نظر فلو، حتی اگر قوانین طبیعت نتایج تصادفی باشند که از سردی جهان پس از انفجار بزرگ بدست آمدهاند، باز به عقیدۀ خود مارتین ریس، این تصادفها ناشی از قوانین ریشهدارتری هستند که بر کل جهانها حاکم است. و باز هم این سؤال باقی میماند که این قوانین قبلتر چگونه پیدا شدهاند. فلو نتیجه میگیرد، حتی اگر به نظریۀ چندجهانی هم باور داشته باشیم، همچنان با این پرسش روبرو هستیم که منشأ قوانین طبیعت کجاست. بنابراین تنها راه باقیمانده، عقل الهی است.
Aysan
سرزمینی که دلیل نمیتواند در آن ساکن شود، ممکن است آزادانه مستعمرۀ ایمان شود. به عبارتی آنگاه که دلیل تا آنجا که در توان دارد پیش رفته برود، (پس از آن) ایمان به تنهایی میتواند شما را به پیش براند.
علی شیری
فلو چرخش خویش از مسیحیت به الحاد را بدون دلیل نمیدانست و سخن کانت در باب اشتیاق ذهن به علم را یکی از عوامل آن ذکر میکرد. او معتقد بود همچون پدرش به دنبال آن چیزی است که عقل ما را به آن راهنمایی میکند. عقل، پدر را به سمت دین و فلو را به سمت الحاد راهبری کرد.
سیّد جواد
همچنین اینشتین در مورد خداباوری خویش میگوید:
من به خدای شخصی اعتقاد ندارم، و نه تنها هرگز آن را انکار نکردهام، بلکه بارها نیز به روشنی بیان کردم. اگر چیزی درون من وجود داشته باشد که بتوان آن را باور دینی نامید، آن همان ستایش بیمنتهای من از ساختار جهان است، تا جایی که علم بتواند آن را آشکار سازد.
منظور از خدای شخصی، همان خدای ادیان است، خدایی که عاطفه دارد و عنایت میکند. این نوع باور به خدا، با این باور که میتوان با خدا ارتباط برقرار کرد و با رفتار خود او را خشنود یا خشمگین کرد، همراه است.
Aysan
تصور کنید این نظر که جهان خودبهخود به وجود آمده است درست باشد. آیا این سؤال مطرح نمیگردد که چگونه موجود زنده در جهانی که ابتدا تهی از موجود زنده بوده به وجود آمده است؟ این پرسشی نیست که بتوان آن را بدون پاسخ رها کرد. آن را طور دیگری مطرح کنیم: چگونه مادۀ فاقد شعور میتواند موجودات زندۀ غایتمدار و هدفمندی که توانایی تولید مثل و تکثیر دارند را به وجود بیاورد؟
Aysan
اینشتین هیچگاه به روشنی در باب دین و خدا سخن نگفته است، به طوری که ملحدان و خداباوران با توجه به اظهارات اینشتین، هر کدام از ظنّ خود یار او شدهاند. در هرحال اگر موفق شویم بگوییم که اینشتین یک خداباور بوده است، نمیتوانیم او را دیندار به معنایی که سایر مردم هستند، معرفی کنیم.
sadeghi
فلو همچنین یادآور میشود که اینشتین، کاشف نسبیت، تنها دانشمند بزرگی نبود که به ارتباط میان قوانین طبیعت و عقل الهی اعتراف کرد. اجداد نظریۀ فیزیک کوانتوم که کشف علمی بزرگ دیگری در عصر جدید است، ماکس پلانگ، ورنر هیزنبرگ، اروین شرودینگر و پاول دیراگ نیز اظهارات مشابهی را مطرح کرده اند
sadeghi
در نظر تریسی، وقتی میگوییم خدا غیرجسمانی است، به این معنا نیست که چون او جسم ندارد، نمیتواند فاعل باشد. خدا فاعل است زیرا جسمانی بودن شرط فاعل بودن نیست، بلکه اراده کردن که در حقیقت یک فعل نفسانی است نشانۀ فاعلیت است. او معتقد است، از آنجا که خدا فاعلی است که با فاعلهای دیگر متفاوت است، فعلی که او میتواند انجام دهد نیز با افعال فاعلهای دیگر متفاوت خواهد بود.
sadeghi
تفاوت فلو با همفکران سابقش چیست؟ پاسخ به این سوال، همچنین پاسخ به این پرسش خواهد بود که چرا او را بزرگترین ملحد جهان نامیدهاند. برای مقایسه ریچارد داوکینز را در نظر میگیریم. داوکینز زیستشناس مشهوری است که آثار متعدّد وی در زمینۀ الحادگرایی با اقبال فراوانی روبهرو شده است. به همین دلیل شاید بتوان او را شناختهشده ترین ملحد جهان نامید.
Seddiq
معمولاً درد و رنجها (شرها) انسان را در مورد علت خود به فکر فرو میبرند، اما نیکبختیها نه، چرا که انسان معمولاً نیکبختیها را حق خود میداند و آنگاه که دچار مشقّت میشود، خواهان دلیل است. درست همینجاست که شاید فرد خداباور بپرسد: «چگونه خدایی که رحیم و رحمان میخوانیمش، اکنون به رنج بردن انسان راضی شده است؟ » این پرسشی است که فلو در پانزدهسالگی پاسخی برای آن نیافت.
Aysan
معمولاً اگر فرد در محیطی قرار گیرد که نظرات او همواره مورد تأیید اطرافیان واقع شود، کمتر به فکر تحقیق بیشتر در باب صحت نظرات خویش میافتد، اما وقتی همان فرد در شرایطی قرار میگیرد که اندیشۀ وی از سوی برخی مورد تردید واقع میشود و از سوی برخی انکار، احتمالاً این فکر به ذهن او خطور خواهد کرد که ممکن است آنچه او بدان اعتقاد دارد شامل همۀ حقیقت نباشد.
Aysan
روزی دو جستجوگر در جنگلی به زمینی مسطح میرسند که در آن گلها و علفهای فراوانی روییده بود. یکی از جستجوگران میگوید باید باغبانی باشد که از این سرزمین مراقبت کند. دیگری به مخالفت برمیخیزد و میگوید باغبانی وجود ندارد. آنان برای اثبات ادعایشان چادری برپا میکنند و به کشیکدادن مشغول میشوند. اما با گذشت زمان باغبانی رؤیت نمیشود. شاید آن یک باغبان نامرئی است. بنابراین به دور باغ حصاری از سیم خاردار میکشند و با اتصال آن به جریان الکتریسیته و همچنین با به کارگیری سگان تیزشامه، به انتظار مینشینند زیرا به خاطر داشتند که چگونه مرد نامرئی اچ. چی ولز اگرچه دیده نمیشد، اما بو و لمس میشد. ولی هیچ اثری از ورود کسی به محوطه یافت نشد و هیچ تغییری در سیمهای خاردار مشاهده نشد. سگهای تیزشامه هم اصلا پارس نکردند. اما فرد معتقد هنوز مجاب نشده است و میگوید قطعاً باغبانی وجود دارد که نامرئی، لمسناشدنی و غیرحساس به شوکهای الکتریکی است،
آرش
«معرفت متمایز از باور صرف است. آن بنیانی است معادل با داشتن دلیل کافی و یا در مسیر دانایی قرار داشتنِ بدون دلیل اما به طور مستقیم. ]مانند حس کردن که ما را از آوردن دلیل بینیاز میسازد[. باور صحیح صرفاً اعتقاد به این است که چیزی چنین یا چنان است؛ و ممکن است صحیح هم باشد، اما بدون اینکه ضرورتاً بتواند معرفت باشد. از این رو نمیتوان آن را پایهای عاقلانه و مستحکم دانست.
علی شیری
فریمون دیسون فیزیکدان نقل میکند: من هرچه جهان را مورد ارزیابی قرار میدهم و جزئیات معماری آن را بررسی میکنم، شواهد بیشتری مییابم برای این نتیجه که جهان به یک معنا، میدانسته است که ما میآییم.
علی شیری
حجم
۳۵۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۳۵۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۱۶,۰۰۰
تومان