بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب از شرم برادرم | طاقچه
تصویر جلد کتاب از شرم برادرم

بریده‌هایی از کتاب از شرم برادرم

امتیاز:
۴.۱از ۲۶ رأی
۴٫۱
(۲۶)
این مرد که در خون و خطر می‌رقصد یک روز قرار بود داماد شود
بیسیمچی
آن روز در آن معرکه مجنون رقصید بیخود شد و در کنار کارون رقصید خورشید فرو رفت به اعماق زمین از شرمِ برادرم که در خون رقصید
S
در رقص گلوله، دلنشین می‌میرند روی هیجان سرخ مین می‌میرند خاکستر پیکر تو هم گم شده است مردان بزرگ این چنین می‌میرند
S
پاهایت کو؟ به پای کی جنگیدی؟ کو دستانت؟ به جای کی جنگیدی؟ این‌ها که تو را نمی‌شناسند هنوز بابای گلم! برای کی جنگیدی؟
ツAlirezaツ
آن روز در آن معرکه مجنون رقصید بیخود شد و در کنار کارون رقصید خورشید فرو رفت به اعماق زمین از شرمِ برادرم که در خون رقصید
پناه
خاکستر پیکر تو هم گم شده است مردان بزرگ این چنین می‌میرند
اِیْ اِچْ|
او رودِ جنون بود که دریا می‌شد با بیرق آفتاب بر پا می‌شد پرواز اگر نبود، معلوم نبود این مرد چگونه در زمین جا می‌شد
Mohamad Baghaee
تا اول و آخر سفر باختن است در بازی عشق برد در باختن است از پیکر بی‌سرم تعجب نکنید سرباز شدن برای سر باختن است
ツAlirezaツ
سخت است میان خاک و خون رقصیدن؟ این کار بزرگ را به ما بسپارید
Setayesh
انشام دوباره بیست، بابای گلم! موضوع: «کسی که نیست» بابای گلم! دیشب زن همسایه به من گفت «یتیم» معنای یتیم چیست؟ بابای گلم!
yahosein
ای نخل! زوال دامنت را نگرفت زخم تو شکوه کهنت را نگرفت وقتی که بریدند سرت را، دیدم بی‌سرشدن ایستادنت را نگرفت
علیرضا گلرنگیان
در خواب و خیال هم نرفتیم به جنگ بی رنج و ملال هم نرفتیم به جنگ ما نسل سپیدبخت سوم بودیم از راه شمال هم نرفتیم به جنگ
😍Mobina😍
پاهایت کو؟ به پای کی جنگیدی؟ کو دستانت؟ به جای کی جنگیدی؟ این‌ها که تو را نمی‌شناسند هنوز بابای گلم! برای کی جنگیدی؟
_MahdiGhafuri_
در رقص گلوله، دلنشین می‌میرند روی هیجان سرخ مین می‌میرند خاکستر پیکر تو هم گم شده است مردان بزرگ این چنین می‌میرند
sadeghi
آن روز در آن معرکه مجنون رقصید بیخود شد و در کنار کارون رقصید خورشید فرو رفت به اعماق زمین از شرمِ برادرم که در خون رقصید
Setayesh
خورشید فرو رفت به اعماق زمین از شرمِ برادرم که در خون رقصید
melodious_78
یک دختر و آرزوی لبخند که نیست یک مرد پر از کوه دماوند که نیست یک مادر گریان که به دختر می‌گفت: بابای تو زنده است... هرچند که نیست
sadeghi
این خاک به لطف استقامت سبز است پاییز اگر کند ملامت سبز است پرواز کنید، ای کلاغان سمج! این مزرعه تا روز قیامت سبز است
sadeghi
ما را به تب گلوله‌ها بسپارید خاکسترمان را به خدا بسپارید سخت است میان خاک و خون رقصیدن؟ این کار بزرگ را به ما بسپارید
f_altaha
انشام دوباره بیست، بابای گلم! موضوع: «کسی که نیست» بابای گلم! دیشب زن همسایه به من گفت «یتیم» معنای یتیم چیست؟ بابای گلم!
میـمْ.سَتّـ'ارے
در نامه نوشتی که دلت تنگ شده تا فکر کنم که زود برمی‌گردی!
میـمْ.سَتّـ'ارے
آن روز در آن معرکه مجنون رقصید بیخود شد و در کنار کارون رقصید خورشید فرو رفت به اعماق زمین از شرمِ برادرم که در خون رقصید
زهرا
تا اول و آخر سفر باختن است در بازی عشق برد در باختن است از پیکر بی‌سرم تعجب نکنید سرباز شدن برای سر باختن است
up
خاکستر پیکر تو هم گم شده است مردان بزرگ این چنین می‌میرند
Autumn
خورشید فرو رفت به اعماق زمین از شرمِ برادرم که در خون رقصید
hadiizadi
با خاک، عجین شدی و ایمان دارم از جبهه نمی‌توان جدا کرد تو را
• Khavari •
تا اول و آخر سفر باختن است در بازی عشق برد در باختن است از پیکر بی‌سرم تعجب نکنید سرباز شدن برای سر باختن است
f_altaha
پرواز اگر نبود، معلوم نبود این مرد چگونه در زمین جا می‌شد
hadiizadi
وقتی که بریدند سرت را، دیدم بی‌سرشدن ایستادنت را نگرفت
hadiizadi
امروز که انتهای دنیای من است آغاز تمام آرزوهای من است بی‌سر... پهلوشکسته... لب‌تشنه... غریب این‌گونه شهادتی تمنّای من است
مرتضی ش.

حجم

۲۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

حجم

۲۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان