بریدههایی از کتاب هنر محق بودن
۳٫۶
(۲۹)
زیرا هنگامی که مخاطب، خشمگین شود، نمیتواند به درستی قضاوت کند و دریابد که منافع او در کجا قرار دارد
Standing MAN
زیرا اغلب مردم به این گفته ارسطو اعتقاد دارند که وجود آنچه را تعداد زیادی از افراد پذیرفتهاند، باید قبول کرد.
Standing MAN
افراد عادی از خطاها و حماقتهای انسانهای بزرگ، لذت بسیاری میبرند؛ و انسانهای بزرگ نیز متقابلا رنج فراوانی از واکنش محبتآمیز افراد عادی متحمل میشوند
دانشجو
اگر با اظهاری مؤکد مواجه شدهاید، مسیری کوتاه برای رها شدن از آن یا مورد تردید قرار دادن آن، با گذاشتن آن در نوعی طبقهبندی نفرتانگیز وجود دارد؛ حتی اگر بخشیدن ارتباط به موضوع، تنها به صورت ظاهری، یا سست باشد. برای مثال، میتوانید بگویید: «این مانویت است!» یا: «این آریانیسم است!» یا: «این پلاگیانیسم است!» یا: «این آرمانگرایی است!» یا: «این مربوط به مکتب اسپینوزا میشود!» یا: «این وحدت وجودی است!» یا: «این مربوط به مکتب براون میشود!» یا: «این طبیعت گرایی است!» یا: «این الحاد است!» یا: «این عقلگرایی است!» یا: «این روحگرایی است!» یا: «این عرفان است!» و غیره.
MOHSEN
.
خرد، یعنی روشنایی.
بنابراین خرد خاموششدنی است.
elinow
سرنوشت نفرین شده انسان نابغه، این است که هرچند همگان، آن فرد را بزرگ و شایسته احترام میدانند، او آنها را موجوداتی حقیر و بیچاره میبیند. او در همه مدت زندگی میکوشد مانع بروز انگارههای خود شود؛ و بر طبق مقررات، سایر افراد نیز انگارههای خود را پنهان میدارند. در عین حال، فرد نابغه محکوم به زندگی کردن در دنیایی سرد و تاریک و در مکانی است که هیچ نوع برابری در آن وجود ندارد و به نظر همچون جزیرهای فاقد سکنه میرسد که تنها میمونها و طوطیها در آن حضور دارند.
دانشجو
مقام و شأن واقعی فرد نابغه یا خردمند و هوشیار، که او را از دیگران متمایز میکند و مورد احترام قرار میدهد، در این واقعیت نهفته است که تنها بخش مطهر و معصوم ماهیت انسان، یعنی هوش و خرد، والاترین و برترین به حساب میآید؛ در حالی که افراد عادی، جز ارادهای گناهآلود ندارند و همان اراده، آنها را در برداشتن گامهای خوب یا بد در زندگی راهنمایی میکند.
دانشجو
در هر مباحثه یا مناظره، در مورد هر موضوعی، باید در امری به توافق برسیم و اینگونه، به عنوان یک اصل، در مورد موضوع مطرح شده، قضاوت کنیم. نمیتوان با افرادی که اصول را انکار میکنند، مناظره کرد. مناظره بدون رعایت اصول و قوانین، مباحثه نیست.
احسان رضاپور
ین ترفند، برای خشمگین ساختن طرف مقابل است، زیرا هنگامی که مخاطب، خشمگین شود، نمیتواند به درستی قضاوت کند و دریابد که منافع او در کجا قرار دارد. شما میتوانید او را با وادار کردن به تکرار عبارات و اظهارات نامناسب و نامعقول، یا لحاظ کردن نوعی مغالطه، یا توهین مستقیم، خشمگین سازید.
احسان رضاپور
دنیا آن گونه که من دیدهام، هرچند به اندازه کافی ظاهر زیبا دارد، ولی در واقع، برای زندگی کردن، بسیار بد، ترسناک، و عذابآور است.
marjan
هنگامی که اندوهی عظیم ما را فرا میگیرد، از اینکه دنیا ما را نادیده میانگارد و در مسیر همیشگی پیش میرود، دلگیر میشویم. همان گونه که گوته میسراید: «دنیا چه زود ما را بیچاره و تنها رها میسازد، و همراه خورشید و ماه و ایزدمردان، به راه ادامه میدهد.»
bookwormnoushin
نیست. دیالکتیک، هنر مبارزه هوشمندانه است، و هنگامی تحقق مییابد که ما بتوانیم بنای آن را بر شاخهای از معرفت و دانش بگذاریم. اگر ما واقعیت عینی ناب را هدف قرار دهیم، به منطق صرف میرسیم؛ اگر ما گزارههای غلط را حفظ کنیم، به سفسطه صرف تنزل مییابیم؛ و در هر دو مورد، فرض بر این امر قرار میگیرد که ما از آنچه درست یا غلط بوده است، مطلع بودهایم.
زهرا موحد
افراد دارای کندی درک، نمیتوانند مطالب را با دقت دنبال کنند و در نتیجه اشتباهات و خطاها و فواصل موجود در استدلالها را متوجه نمیشوند.
زهرا موحد
هیچ انسانی، نه تحت فشار، نه با پند و نصیحت، و نه با تهدید و ارعاب، حاضر به تغییر دادن ویژگیهای خود نیست، مگر اینکه خود بخواهد و تصمیم به ایجاد تغییر بگیرد.
زهرا موحد
آنچه به نفع کسی نباشد، اغلب اوقات، به نظر او احمقانه میآید
marjan
مسافرت نیز همچون مطالعه است. اغلب اوقات نمیتوانیم به یاد بیاوریم که چندهزار بخش از کتابها را خواندهایم. در هر دو مورد، میتوانیم با این استدلال به خود آرامش ببخشیم که آنچه میبینیم و میخوانیم، پیش از فراموش شدن، تأثیر لازم را بر ما خواهند گذاشت.
marjan
این را باید موضوعی فاقد اهمیت، یا به هر میزان، به عنوان نتیجه و اهمیت فرعی در نظر گرفت. با این حال، کار و نگرانی اصلی در شرایط حاضر، جز این نیست. خودبینی ذاتی انسان که بویژه در برابر نیروی هوشمند فکری او حساسیت نشان میدهد، فرد را وادار نمیسازد که موضع نخست خود را باطل، و موضع مخاطب را درست بداند.
saman shamsi
ترجیح میدادم واژه منطق دارای ریشه یونانی logos به معنای «قول» و «دلیل» را که از هم جدا نیستند، به عنوان «علم قوانین تفکر»، یعنی روش استدلال؛ و واژه دیالکتیک دارای ریشه یونانی dialegesthai به معنای «مذاکره کردن» را (هر گفتگویی موجب انتقال پیامی واقعی، یا نظری، خواه تاریخی، خواه مشورتی و اندیشمندانه میشود)، به عنوان «هنر بحث و مجادله» با توجه به برداشت عمومی دنیای نو، تلقی کنم. به این ترتیب، آشکار است که منطق، با موضوعی دارای ویژگی پیشینی و تعریفی جدا از تجربه، بهکار میآید و به عبارت دیگر، مفهوم قوانین تفکر، فرآیند استدلالی، یا با توجه به ریشه یونانی آن logos، قوانینی را دارد که به استدلال مربوط میشود.
زهرا موحد
از سوی دیگر، دیالکتیک در باب تبادل میان دو موجود زنده عاقل و منطقی است که بهخاطر همین عاقل و منطقی بودن، هرچند باید تفکری معقول داشته باشند، ولی به محض اینکه به بحث پایان میبخشند تا همچون دو ساعت دقیق، زمان مشابهی را نشان دهند و به توافق و همآهنگی برسند، نوعی مجادله را میآفرینند، یا در وضعیت چالشی هوشمندانه و خردمندانه قرار میگیرند.
زهرا موحد
هنر تحقق جلوه حقیقت، صرفنظر از واقعیت مادی آن است،
زهرا موحد
ماکیاولی به ولیعهد خود توصیه میکند از هر لحظهای برای کوبیدن همسایه ضعیفتر، استفاده و به آن حمله کند، در غیر این صورت، همسایه این کار را انجام خواهد داد.
زهرا موحد
دیالکتیک طبیعی شباهت به نیروی قضاوت دارد که تا اندازهای در هر انسان، متفاوت بروز میکند، در حالی که نیروی منطق و استدلال، به طور مطلق در همه انسانها یکسان است، زیرا اغلب اتفاق میافتد در مواردی که انسان در موضوعی محق باشد و درست بگوید، در مواجهه با مباحثی صرفآ سطحی، شکست بخورد یا مردود شود. اگر هم در مناظرهای به موفقیت دست یابد، این پیروزی را هرگز تا حد زیاد، مدیون درست بودن قضاوت خود در زمینه گزارهای مطرحشده نمیداند، بلکه مربوط به دفاع مستند و زیرکانه خود از آن میداند.
زهرا موحد
مغلطه نیز با سفسطه تفاوت دارد. استاد مغلطه یا همان مجادله چالشی و بیمنطق، تنها به پیروزی در بحث میاندیشد؛ در حالی که استاد سفسطه، اعتبار را در نظر میگیرد و با اتکای به آن، پاداشی را که میخواهد، دریافت میکند.
زهرا موحد
بر این اساس، ما باید در گستره دیالکتیک، واقعیت عینی را کنار بگذاریم، یا حتی باید آن را به عنوان موقعیتی اتفاقی در نظر بگیریم و تنها بر دفاع از موضع خود و شیوه رد موضع مخاطب، متمرکز شویم.
با پیروی از قانون برای نیل به این هدف، نباید هیچ توجهی به واقعیت عینی نشان داده شود، زیرا ما اغلب نمیدانیم واقعیت در کجا حضور دارد.
زهرا موحد
دیالکتیک با توجه به هدف و قصد نهایی آن، باید بهطور حتم به پیروزی ختم شود، و نه به کشف واقعیت عینی.
زهرا موحد
دیالکتیک با توجه به هدف و قصد نهایی آن، باید بهطور حتم به پیروزی ختم شود، و نه به کشف واقعیت عینی.
زهرا موحد
دیالکتیک با توجه به هدف و قصد نهایی آن، باید بهطور حتم به پیروزی ختم شود، و نه به کشف واقعیت عینی.
زهرا موحد
نمیتوان با افرادی که اصول را انکار میکنند، مناظره کرد. مناظره بدون رعایت اصول و قوانین، مباحثه نیست
زهرا موحد
در اینجا میتوان اشاره کرد که مترادف، یعنی دو واژه دارای معنا یا مفهوم مشابه، مانند واژههای (honourable), (honest) هر دو به معنای محترم؛ و قیاس متشابه، یعنی دو معنا یا مفهوم که با یک عبارت، یا واژه نشان داده میشوند، مانند واژههای (deep), (cutting), (high) به ترتیب به معانی (ژرف - زیر)؛ (تیز - خشن)؛ و (بالا - بم). (ارسطو؛ کتاب احتمالات).
زهرا موحد
در اینجا میتوان اشاره کرد که مترادف، یعنی دو واژه دارای معنا یا مفهوم مشابه، مانند واژههای (honourable), (honest) هر دو به معنای محترم؛ و قیاس متشابه، یعنی دو معنا یا مفهوم که با یک عبارت، یا واژه نشان داده میشوند، مانند واژههای (deep), (cutting), (high) به ترتیب به معانی (ژرف - زیر)؛ (تیز - خشن)؛ و (بالا - بم). (ارسطو؛ کتاب احتمالات).
زهرا موحد
حجم
۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان