بریدههایی از کتاب پسر آفتاب
۴٫۷
(۲۵)
یخ را توی چشمهایشان میبینم و از همین میفهمم قلبشان برای کسی نمیتپد.
Book
«نمیتونی سرنوشتت رو از سر بنویسی.»
maneli1388
اگر بخوابی، شاید لحظهای را که آفتاب از پشت پنجرههای بلند این اتاقهای کوچک طلوع میکند، از دست بدهی
کوثر
اینجا... خُب، واسه اغلب ما چیزی نمونده که از دست بدیم... یا شایدم حس میکنیم که چیزی نمونده.
Book
با لبخند رو به من میکند: «اینجا رو ببین، پری... طلای سبز!»
mrfarajian
«بهت قول میدم هدفم کمک کردن به توئه.»
maneli1388
خودم را مجبور میکنم که لبخند گَلهگُشادی بزنم. امیدوارم همهٔ دندانهایم برق بزند.
بعد، میروم...
mrfarajian
بُرد – بُرد؛ این یکی دیگر از شعارهای اِد گنده برای یک شهربند موفق شدن است. بُرد اول یعنی همهٔ اتفاقهای خوبی را که هرروز برایت میافتد، میشماری
نور
میگوید: بعضی چیزها را سریع میگیرم. بقیهٔ چیزها کمی وقت میبرد.
maneli1388
ارشد جو باید با شهربندها سخت بگیرد. او مسئولشان است، اما همیشه میشود فهمید که دوست دارد همهٔ زمینخوردهها سرِ پا شوند... همانطور که وقتی دوستت زمین میخورد و دلت میخواد سرِ پا شود.
کوثر
او میگوید من هیچوقت نمیخندم؛ من هم میگویم هیچ حرفی در این مورد ندارم.
Book
«اولین هدفت هم این باشه؛ قبل از اینکه سعی کنی دیگران تو رو بفهمن، سعی کن تو اونا رو بفهمی. سرت رو بنداز پایین و سعی کن قبل از اینکه خودت رو به دیگران بشناسونی، خودت دیگران رو بشناسی.»
وامبت بدعنق!
بُرد اول یعنی همهٔ اتفاقهای خوبی را که هرروز برایت میافتد، میشماری.
وامبت بدعنق!
بُرد دوم یعنی تو کارهایی بکنی که دیگران پیروز شوند. تا الان حداقل صدبار شنیدهام که اِد گنده این را میگوید.
«فرقی نمیکنه کجا زندگی کنی؛ هرجا باشی، توی یه جامعهای و میتونی سهمی توی اون داشته باشی.»
وامبت بدعنق!
وقتی به جامعهمان خدمت میکنیم، انرژیاش در کل انسانیت حس خواهد شد.
وامبت بدعنق!
«هیچکدوم از ما واسه خاطر کِش رفتن یه پاکت شکر از کافه، نیفتادیم اینجا.»
maneli1388
«کاشکی یهکم عسل بود، چاشنی گوشت میکردم؛ یه شام خوب و عالی، امشب درست میکردم!»
maneli1388
«راز خیلی مخفیم هم اینه که... به تام افتخار میکنم، چون سخت کار میکنه؛ واقعاً سخت.»
maneli1388
«آره. پری... پیروزی خیلی حس خوبی داره.»
Book
«اولین هدفت هم این باشه؛ قبل از اینکه سعی کنی دیگران تو رو بفهمن، سعی کن تو اونا رو بفهمی. سرت رو بنداز پایین و سعی کن قبل از اینکه خودت رو به دیگران بشناسونی، خودت دیگران رو بشناسی.»
نور
بُرد دوم یعنی تو کارهایی بکنی که دیگران پیروز شوند
نور
حجم
۳۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۳۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
قیمت:
۱۲۱,۰۰۰
تومان