بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب استخوان مردگان را شخم بزن | طاقچه
تصویر جلد کتاب استخوان مردگان را شخم بزن

بریده‌هایی از کتاب استخوان مردگان را شخم بزن

ویراستار:علی سلامی
انتشارات:نشر گویا
امتیاز:
۳.۴از ۵۷ رأی
۳٫۴
(۵۷)
بهترین نوع گفتگو، با خودِ آدم است. حداقل خطر ایجاد هیچ سوءتفاهمی وجود ندارد.
فریبا
«حیوانات هر کشوری، حقایق موجود در اون کشور رو نشان می‌دهند. منظورم رفتاریست که در اون کشور با حیوانات می‌شه. اگه مردم رفتار وحشیانه‌ای با حیوانات داشته باشند، هیچ شکلی از دموکراسی نمی تونه به اون ها کمک کنه، درواقع هیچی نمیتونه به دادِشون برسه.»
Hopefull_librarian
من معتقدم که هرکدام از ما فرد دیگر را به‌گونه‌ای خاص می‌بینیم. برای همین باید او را با نامی صدا بزنیم که در نظر خودمان شایسته و مناسب است. بنابراین همه ما چند اسمی هستیم. درواقع ما به تعداد افرادی که با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنیم، اسم داریم.
ریحانه باقریه
بهترین نوع گفتگو، با خودِ آدم است. حداقل خطر ایجاد هیچ سوءتفاهمی وجود ندارد.
مانی
سپری کردن سال‌ها بدبختی و نارضایتی، بیشتر از یک بیماری کشنده آدم را خوار و خفیف می‌کند.
ریحانه باقریه
همه‌چیز می‌گذرد. یک انسان خردمند این حقیقت را از همان ابتدا می‌داند و بر آن افسوس نمی‌خورد.
narjes.nmD
خوشبختانه برنامه خوابیدن من دوباره داشت تغییر می‌کرد؛ هنگام سپیده صبح می‌خوابیدم و بعدازظهرها از خواب بیدار می‌شدم. احتمالاً این وضعیت، یک شیوه دفاعی طبیعی در مقابل روشنایی روز بود یا به‌طورکلی در برابر روز و هر چیزی که به آن مربوط می‌شد.
رها
کاری مرگ مثل کاری است که مایع گندزدایی یا یک جاروبرقی انجام می‌دهد. اعتراف می‌کنم که من واقعاً در آن لحظه به چنین موضوع فکر کردم و در حال حاضر هنوز هم همان نظر و عقیده را دارم.
فریبا
بعضی از افراد هستند که فقط یک نگاه به آن‌ها کافیست تا بغض گلوی آدم را بگیرد و چشم‌ها را پر از اشک شوق کند. این افراد باعث می‌شوند آدم حس کند که انگار خاطرهٔ پررنگی از معصومیتِ پیشین خودِ ما، در وجودِ آن‌ها باقی مانده است؛ انگار آن‌ها جزو معجزات عجیب طبیعت هستند که با وجودِ هبوط انسان، هنوز کاملاً از بین نرفته‌اند.
narjes.nmD
چه کسی این دنیا را به دودستهٔ بی‌فایده و بافایده تقسیم کرده است و به چه حقی؟ آیا یک بوتهٔ خار یا موشی که دانه‌های انبار را می‌خورد، حق زندگی کردن ندارند؟ زنبورهای عسل و زنبورهای بی عسل، علف‌های هرز و یا گل‌های رز چطور؟ چه کسی و با چه عقلی جرئت کرده است بین این‌که چه کسی بهتر است و چه کسی بدتر، قضاوت کند؟
رها
حالا برایم مشخص شده بود که چرا اسم آن بُرج‌های مخصوص شکار که شباهت بسیاری هم با برج‌های دیدبانی در اردوگاه‌های کار اجباری دارند را «منبر» گذاشته بودند. در بالای یک منبر، آدمیزاد خود را بالاتر از موجودات دیگر قرار داده و این حق را به خود می‌دهد که در خصوص زندگی و مرگ آن‌ها تصمیم‌گیری کند. در این حالت آدمیزاد تبدیل به یک حاکم ستمگر و غاصب می‌شود.
motahhare bagheri
آدم می‌تواند مسائل کوچکی که ناراحتی و نگرانی ناچیزی ایجاد می‌کنند را تحمل کند، اما نمی‌شود در مقابل ظلم و ستم بی‌رحمانه‌ای که همه‌جا را فراگرفته ساکت بود.
zohreh
می‌گویند اگر یک زاغ ببینی، اتفاق بدی می‌افتد و اگر دوتا ببینی، اتفاقی خوبی می‌افتد.
محمد جواد
این فکر به ذهنم رسید که مرگِ پاگُنده تا حدودی اتفاق خوبی بود. از آن وضعیت نابسامان دوران زندگی‌اش رها شده بود. و سایر موجودات زنده نیز از سر او راحت شده بودند.
فریبا
گاهی وقت‌ها، وقتی خون آدم به جوش می‌آید، همه‌چیز ساده و بدیهی به نظر می‌رسد. خشم همه‌چیز را نظم می‌بخشد و کُل دنیا را یکجا به آدم نشان می‌دهد؛ خشم، قابلیتِ شفاف دیدن را دوباره بازسازی می‌کند، چیزی که رسیدن به آن در هر موقعیت دیگری دشوار است.
فریبا
اندوه کلمهٔ پراهمیتی برای معنی کردنِ این دنیا است. اندوه در پایه و اساس هر چیزی وجود دارد و همان عنصر پنجم یعنی اثیر است.
فریبا
«حیوانات هر کشوری، حقایق موجود در اون کشور رو نشان می‌دهند. منظورم رفتاریست که در اون کشور با حیوانات می‌شه. اگه مردم رفتار وحشیانه‌ای با حیوانات داشته باشند، هیچ شکلی از دموکراسی نمی‌تونه به اون‌ها کمک کنه، درواقع هیچی نمی‌تونه به دادِشون برسه.»
shirin shakeri
زندان واقعی در آن بیرون نیست، بلکه در درون هر یک از ماست. شاید ما فقط نمی‌دانیم چطور بدون آن زندگی کنیم.
zohreh
«موجود مفید یا غیرمفید که توی طبیعت نداریم. این فقط یه وجه تمایز مسخره‌ست که آدم‌ها در نظر می‌گیرند.»
zohreh
اینجا سرزمین آدم‌های عصبی و ازخود راضی‌ای است که هرکدامشان به‌محض این‌که در میان مردم قرار بگیرند، شروع می‌کنند به درس دادن به دیگران و انتقاد کردن و رنجاندن آن‌ها و به رخ کشیدن برتریِ بی‌چون‌وچرا خودشان.
zohreh
به نظرم رسید که آن چیزی که بدن ما را ترک می‌کند، بخشی از این دنیا را مانند شهدی می‌کشد و با خود می‌برد. مهم نیست آن چیز چقدر خوب بوده یا بد و چقدر گناهکار بوده یا بی‌گناه، درنهایت خلأ عظیمی را از خود به جا می‌گذارد.
ریحانه باقریه
وقتی از جلوی پنجرهٔ یک مغازه رد می‌شی و تیکه‌های بزرگ و قرمزرنگ اندام‌های قصابی شده رو در معرض نمایش می‌بینی، آیا به این فکر می‌کنی که این‌ها واقعاً چی هستند؟ حتی یک‌لحظه هم درباره‌اش شک نمی‌کنید، مگه نه؟ یا وقتی گوشت کبابی یا گوشت با استخوان سفارش می‌دید- واقعاً چی دارید می‌گیرید؟ به‌هیچ‌وجه براتون ناخوشایند و زننده نیست. جنایت دیگه عادی شده، مثل یه کار روزمره شده. هرکسی دست به جنایت می‌زنه. اگه اردوگاه‌های کار اجباری هم عادی می‌شد، الآن دنیا شبیه به همین شرایط می‌بود. ازنظر کسی هم ایرادی در اون نمی‌بود.»
Hopefull_librarian
همه‌چیز می‌گذرد. یک انسان خردمند این حقیقت را از همان ابتدا می‌داند و بر آن افسوس نمی‌خورد.
Hopefull_librarian
«دوستی واقعی در تضاد و تقابل است.»
zohreh
بعضی از افراد هستند که فقط یک نگاه به آن‌ها کافیست تا بغض گلوی آدم را بگیرد و چشم‌ها را پر از اشک شوق کند. این افراد باعث می‌شوند آدم حس کند که انگار خاطرهٔ پررنگی از معصومیتِ پیشین خودِ ما، در وجودِ آن‌ها باقی مانده است؛ انگار آن‌ها جزو معجزات عجیب طبیعت هستند که با وجودِ هبوط انسان، هنوز کاملاً از بین نرفته‌اند.
zohreh
علاوه بر این، کسانی که متلک می‌اندازند، همیشه کلی نظرگاه درباره سازوکار دنیا دارند و با افتخار درباره آن اظهارنظر می‌کنند. اگر کسی سربه‌سر آن‌ها بگذارد و یا درباره جزییات نظراتشان آن‌ها را سؤال‌پیچ کند، معلوم می‌شود که نظراتشان هیچی ندارد به‌جز چیزهای پیش‌پاافتاده و مبتذل.
فریبا
بهترین نوع گفتگو، با خودِ آدم است. حداقل خطر ایجاد هیچ سوءتفاهمی وجود ندارد.
narjes.nmD
گفتم: «حیوانات هر کشوری، حقایق موجود در اون کشور رو نشان می‌دهند. منظورم رفتاریست که در اون کشور با حیوانات می‌شه. اگه مردم رفتار وحشیانه‌ای با حیوانات داشته باشند، هیچ شکلی از دموکراسی نمی تونه به اون ها کمک کنه، درواقع هیچی نمیتونه به دادِشون برسه.»
narjes.nmD
اگر کسی نگاه دقیقی به گذرِ هرلحظه بیندازد، ممکن است از ترس نفسش بند بیاید. فروپاشی درونی بدن ما به طرز توقف‌ناپذیری رو به پیشروی است؛ همهٔ ما خیلی زود دچار بیماری می‌شویم و می‌میریم. عزیزانمان، ما را ترک خواهند کرد و یاد و خاطره آن‌ها در میان هیاهوی زندگی محو خواهد شد؛ هیچ‌چیز باقی نخواهد ماند. فقط چند دست لباس در داخل کمد باقی می‌ماند و یک نفر داخل یک عکس که دیگر او را نخواهیم شناخت. باارزش‌ترین خاطرات از هم فرومی پاشد. همه‌چیز به تاریکی فرو خواهد رفت و ناپدید خواهد شد.
narjes.nmD
فقط بوروس بود که از چیزی خجالت نمی‌کشید. البته قابل‌درک هم است- او که در خانهٔ خودش نبود و همیشه وقتی کسی جایی مهمان است، بیشترین دیوانه‌بازی‌ها را از خود درمی‌آورد.
narjes.nmD

حجم

۳۲۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

حجم

۳۲۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

قیمت:
۸۳,۰۰۰
۲۴,۹۰۰
۷۰%
تومان