
بریدههایی از کتاب زندگی خردمندانه
نویسنده:مایکل نینان ، ویندی درایدن
مترجم:زهرا اندوز، حسن حمیدپور
انتشارات:انتشارات ذهن آویز
دستهبندی:
امتیاز
۳.۸از ۱۳ رأی
۳٫۸
(۱۳)
اغلب اوقات اینطوری است: یک کار سخت، مشکل و خسته کننده، نهایت یک یا دو ساعت وقت میگیرد ولی افراد ساعتها، روزها یا هفتهها و حتی سالها وقت تلف میکنند تا آن کار را انجام ندهند.
آفتاب
فردی که جرئت دارد، بدون سرزنش خود اشتباهات و محدودیتهای خودش را میپذیرد.
آفتاب
ممکن است به نظر مسخره برسد که مشکل اجتناب از کار با کار بیشتر حل میشود
آفتاب
ـ وقتی میگویید: «فردا انجامش میدهم» تلاش میکنید خودتان را متقاعد کنید که واقعآ فردا کار را انجام میدهید یا اینکه میخواهید تسلط خود را نشان دهید. در واقع از نظر فرد اهمالکار، فردا روز بعد نیست بلکه زمانی نامعلوم در آینده است. وقتی میگویید: «قول میدهم فردا انجامش بدهم» مطمئن باشید که فردا این کار را نخواهید کرد. کار کردن امروز نگرانی کمتری دارد و فردا فرصت بیشتری دارید.
ـ نوع دیگری از طرز تفکر «فردا انجامش میدهم» این است که عمل آینده را به حل مشکل فعلی وابسته میکنید. مثلا «میخواهید برای پایان ترم یک مقاله خیلی خوب به عنوان کار عملی انجام دهید اما در این کار تعلل میکنید، به این دلیل که میگویید: (بگذار کمی سرم خلوت شود و امتحانات را پشتسر بگذارم، آن موقع شروع میکنم.)» مشکل فعلی بهانهای میشود که کار انجام ندهید. در چنین موقعیتی شما از مشکل خود میترسید (ترس از نوشتن مقاله) وهمین خاطر آن را به تعویق میاندازید.
بهاره مظاهری
انگیزه بعد از عمل به دست میآید: وقتی خودتان را مجبور کنید کاری انجام دهید، انگیزه لازم را برای ادامه کار پیدا خواهید کرد. فعالیت منظم به شما کمک میکند که انرژی خود را افزایش دهید. فکر کردن و عمل کردن علیه افکار افسردهساز به شما کمک میکند تا بر احساس درماندگی (هیچ کاری از دستم برنمیآید) و ناامیدی (چه فایده؟!) غلبه کنید تا دوباره بتوانید زندگی رضایتمندانهای را از سر بگیرید.
بهاره مظاهری
به تعویق انداختن کارها
رفتارهای اجتنابی و دلیلتراشیها میتوانند به شکلهای زیر خودشان را نشان بدهند:
ـ فکر کردن درباره مشکل، بدون اینکه دست به هیچ کاری بزنید. مثلا «مدت زیادی روی کاناپه دراز میکشید و فکر میکنید که قفسه کتابها را مرتب کنید» با خودتان میگویید: (قبل از اینکه دست به کار شوم، باید حال و حوصله پیدا کنم.)» لم دادن روی کاناپه و فکر کردن به قفسههای کتاب هیچ کمکی به شما نمیکند که حال و حوصله پیدا کنید. برای اینکه حال و حوصله پیدا کنید، بهتر است دست به کار شوید.
بهاره مظاهری
۱ ـ مشکلتان را بیان کنید (State your problem)
۲ ـ به طور خلاصه اهدافتان را بیان کنید (Outline your goals)
۳ ـ راهحل ها را بنویسید (List your alternative)
۴ ـ پیامدها را در نظر بگیرد (View the consequences)
۵ ـ نتایجتان را ارزیابی کنید (Evaluate your results)
آفتاب
هشت مرحله برای بروز رفتار جرئتمندانه (درایدن، ۱۹۹۲)
آفتاب
ـ کارهای بیاهمیت قبلی ناگهان در اولویت قرار میگیرند تا کار مشکل را انجام ندهید. مثلا «حوصله ندارم توی یک خانه کثیف و به همریخته مقاله بنویسم. اول خانه را تمیز میکنم، بعدش مقاله مینویسم.» اگر قرار نبود مقاله بنویسید آیا باز هم تمیز کردن خانه در اولویت قرار میگرفت؟
ـ اول کارهای لذتبخش را انجام میدهید تا بتوانید برای انجام کارهای سخت روحیه لازم را پیدا کنید ولی پس از اینکه شروع کردید، نمیتوانید دست از کار لذتبخش بردارید و کار سخت را به تعویق میاندازید. مثلا «چرا باید الان خودم را ناراحت و خسته کنم؟ برای درس خواندن وقت زیادی دارم.» البته شما میتوانید کار سخت و کار لذتبخش را یک روز انجام دهید.
ـ دائم گوش به زنگ هستید تا دلیلی موجه برای شروع نکردن به کار یا دست از کار کشیدن پیدا کنید.
بهاره مظاهری
برای اینکه افکار خودآیند منفیتان را زیر سؤال ببرید، میتوانید از خودتان بپرسید:
ـ آیا این فکر درست است؟ اگر درست باشد بنابراین، بدترین حالت ممکن چیست و چگونه میتوانم از پس آن بربیایم؟
ـ چه تحریفهایی در تفکر من وجود دارد؟ (بخش بعدی را نگاه کنید.)
ـ اگر دوستم همین مشکل را داشت، در مورد او هم اینقدر سختگیرانه قضاوت میکردم؟ اگر جوابم منفی است پس چرا درباره خودم سخت میگیرم؟ چه توصیههایی به دوستم میکردم که خودم در حال حاضر به آنها عمل نمیکنم؟
ـ شواهد رد کننده و تأیید کننده فکر من کدامند؟
ـ آیا تبیینهای عاقلانهتر یا واقعبینانهتری برای این موقعیت وجود دارد؟
آفتاب
برخی از حقوق شما در رفتار جرئتمندانه
ـ حق دارم بگویم «نه».
ـ حق دارم اشتباه کنم.
ـ حق دارم نیازهایم را مهم بدانم.
ـ حق دارم احساسهایم را بدون زیر پا گذاشتن حقوق دیگران به شیوهای مناسب بیان کنم.
ـ حق دارم مسئولیت اعمال خودم را به عهده بگیریم.
ـ حق دارم بگویم نفهمیدم.
ـ حق دارم برای کارهای خودم اولویت قائل شوم.
ـ حق دارم برای خودم احترام قائل شوم.
ـ حق دارم خودم باشم.
ـ حق دارم بدون احساس گناه، جرئتمندانه رفتار کنم.
آفتاب
ترس و اضطراب با هم فرق دارند. ترس بر اساس ارزیابی از یک محرک تهدیدزای واقعی به وجود میآید مثلا «میدانم وقتی دارم سخنرانی میکنم زبانم بند میآید و در نظر آنها آدمی کاملا احمق جلوه میکنم» ولی اضطراب پاسخی هیجانی به این ارزیابی است (بک و همکاران، ۱۹۸۵). وقتی که مضطرب هستید، تلاش میکنید از موقعیت تهدیدزا اجتناب کنید یا اینکه از دیگران میخواهید شما را خاطرجمع کنند که خطری وجود ندارد. این راهبرد رفتاری در کوتاهمدت باعث ازبین رفتن اضطراب میشود و نتیجه دراز مدت آن چیزی به جز افزایش اضطراب نخواهد بود.
کاربر ۶۰۱۰۲۰۰
تناقض «آسایش در عین بلا» است: حالت ناگوار و بدون حرکت فعلی را بر پیامدهای ترسناک تغییر و شکست ترجیح میدهید
Ali
به احتمال زیاد در حالت افسردگی، انگیزه زیادی برای کار کردن نخواهید داشت و به همین دلیلاین نتیجه میرسید که چنین کارهایی بیفایده بوده و بهتر است خودتان را اذیت نکنید. در واقع، انگیزه بعد از عمل به دست میآید: وقتی خودتان را مجبور کنید کاری انجام دهید، انگیزه لازم را برای ادامه کار پیدا خواهید کرد. فعالیت منظم به شما کمک میکند که انرژی خود را افزایش دهید. فکر کردن و عمل کردن علیه افکار افسردهساز به شما کمک میکند تا بر احساس درماندگی (هیچ کاری از دستم برنمیآید) و ناامیدی (چه فایده؟!) غلبه کنید تا دوباره بتوانید زندگی رضایتمندانهای را از سر بگیرید.
شهابالدین آدینه عراقی
وقتی هیجانهای منفی به سراغ شما میآیند این نکته را به یاد داشته باشید که: «گره کار به دست تفکر باز میشود. چون نوع احساس شما بستگی به شیوه تفکرتان دارد.» از خودگوییها برای شناخت، چالش و تغییر جنبههایی از طرز فکرتان استفاده کنید که همین جنبهها باعث شدهاند مشکلات شما تداوم پیدا کنند. به یاد داشته باشید که چالش و تغییر افکار ریشهدار، نیازمند فکر کردن و عمل کردن به گونهای متفاوت با سابق است. اگر همان افکار و رفتارهای قبلی را ادامه دهید، تغییری به وجود نخواهد آمد. با به عمل درآوردن افکار و رفتارهای جدید و بازبینی علائم لغزشی (که معمولامعنی ظهور مجدد باورهای خودآسیبرسان و قدیمی است) تغییرات مثبت خود را ادامه دهید.
شهابالدین آدینه عراقی
پذیرش واقعیت به معنی منفعل بودن، تسلیم یا بیتفاوتی نیست، بلکه نقطه شروع برای تغییر یا اصلاح جنبههایی از واقعیت است.
شهابالدین آدینه عراقی
فردی که جرئت دارد، بدون سرزنش خود اشتباهات و محدودیتهای خودش را میپذیرد.
شهابالدین آدینه عراقی
دکتر آلبرت الیس، روانشناس آمریکایی، برای اینکه نشان دهد چطور خودمان را در برابر حوادث ناخوشایند زندگی به شدت آشفته میکنیم، الگویی ساده ارائه کرده است:
A: واقعه فعالساز ــ (پایان یک رابطه عاشقانه)
B: باورها یا افکار ــ (بدون او هیچ ارزشی ندارم)
C: پیامدهای هیجانی و رفتاری ــ (افسردگی و کنارهگیری از
فعالیتهای اجتماعی)
آفتاب
وقتی از نظر هیجانی آشفته هستیم، اغلب اطلاعات را به گونهای سوگیرانه و تحریف شده به ذهنمان میفرستیم. همین مسئله باعث میشود احساس دلتنگی، رفتار پرخاشگرانه و حالتهای اضطرابمان از بین نروند.
آفتاب
هاک جمله مشهور سقراط را که میگوید: «زندگی بدون وارسی ارزش زیستن ندارد»
آفتاب
اگرچه وقایع میتوانند تأثیر زیادی بر مسائل هیجانی شما داشته باشند، ولی در نهایت افکار و باورهای شما تعیین میکنند که چه احساسی را تجربه کنید.
احسان رضاپور
هر چیزی را میتوان از انسان گرفت، مگر یک چیز: «آخرین آزادی انسان برای انتخاب، طرز تفکرش نسبت به شرایط و انتخاب نحوه واکنش به این شرایط است.»
احسان رضاپور
بایدها و اجبارهای انعطافناپذیر باعث میشوند در خدمت یک سیستم فکری استبدادی عمل کنید. قوانین انعطافپذیر به شما
اجازه میدهند طبق واقعیت خودتان، دیگران و محیط اطراف عمل کنید. واقعیتهای جهان، دیگران و خودمان، کمتر با بایدهای ما جور درمیآیند.
احسان رضاپور
واکنشهای مناسبی در برابر موقعیتهای خشم برانگیز میتوان انجام داد از قبیل جرئتمندانه رفتار کردن مثل دفاع از حق خود بدون عصبانیت (به فصل هفتم نگاه کنید)
کاربر ۶۰۱۰۲۰۰
بنابراین، طغیان خشم حاصل تفکر شما درباره آن موقعیت است نه خود موقعیت.
البته مطمئنآ ما ادعا نمیکنیم که خشم یک هیجان غلط است ولی قصدمان این است که شما را وادار کنیم تا پیامدهای احتمالی خشم مزمن مثل «به هم خوردن سلامت جسمانی و روانی، عملکرد شغل و زندگی اجتماعی» را بررسی کنید و ببینید کدام واکنش، مناسبتر است
کاربر ۶۰۱۰۲۰۰
تجربه نشان میدهد که تخلیه هیجانی باعث تقویت خشم میشود زیرا باورهای زیربنایی خشم را تقویت میکند مثلا «به علت اینکه همسرتان شما را ترک کرده، بسیار دلخور و خشمگین هستید اما او همچنان مثل خوره در ذهن شما میماند یا از همکارتان به شدت ایراد میگیرد و او هم متقابلا همین کار را انجام میدهد و وضعیت بیش از پیش بدتر میشود». همانطور که لیهی تأکید کرده است: «افراد به ندرت با خشمگین شدن، خشمشان کاهش مییابد.»
کاربر ۶۰۱۰۲۰۰
افسردگی
مضمون افسردگی معمولا فقدان است مثل از دست دادن همسر، شغل، احساس ارزشمندی، ایمان مذهبی، و توان جنسی. معمولا فرد افسرده به دنبال فقدان، دست به خود ناارزندهسازی مداوم میزند.
کاربر ۶۰۱۰۲۰۰
برخی از هیجانهای دردسرساز شایع
در این بخش به مهمترین ویژگیهای این هیجانها اشاره میکنیم و همچنین تکنیکهای کنار آمدن با آنها را توضیح میدهیم.
اضطراب
آبشخور اضطراب، تفکر آیندهنگر است. در چنین تفکری، خطر یا تهدید شما را فرا میگیرد
کاربر ۶۰۱۰۲۰۰
آزردگی خاطر
وقتی آزرده خاطر میشوید در واقع، به بیعدالتیای که فکر میکنید علیه شما شده است، واکنش نشان میدهید مثلا «عادلانه نیست که همیشه نیازهای خودت را به نیازهای من ترجیح بدهی». گاهی ممکن است فرض کنید که کسی شما را ترک یا به شما خیانت کرده و به این نتیجه برسید که مستوجب چنین رفتاری نبودید.
کاربر ۶۰۱۰۲۰۰
آزردگی خاطر، همراه با احساس دلسوزی نسبت به خود ــ مثلا «من فقط عشق تو را میخواستم، در حق تو بدی نکردم چرا با من این جوری رفتار کردی؟» آزردگی خاطر همراه با افسردگی ــ مثلا «باید آدم بیارزشی باشم که اینطوری با من رفتار کردی.» آزردگی خاطر همراه با خشم ــ مثلا «تو بیشعوری که احساسات من را نادیده گرفتی.»
کاربر ۶۰۱۰۲۰۰
حجم
۲۷۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۲۷۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان