بریدههایی از کتاب ساعتهای استخوانی
۳٫۸
(۹)
بِتی پاوِر میگوید: «آینده هرچی میخواد بشه، بشه؛ مهم اینه که الان گویا حتی خدا هم با همهٔ ماها قهر کرده و دستمون خالیه.»
شیموس کوگان هم میگوید: «احتمالاً نظر موریِل بویس هم همینه.»
بِتی پاوِر با لحنی رسا میگوید: «مارتین داره تمام تلاشش رو میکنه ولی خب اینم روشنه که فقط کلیسا میتونه بختکی که روی کل دنیا افتاده رو نابود کنه.»
بعد، مالی میپرسد: «ولی آخه چرا این خدایی که خیلی هم مهربونه فقط در صورتی که بهش رأی بدیم کمکمون میکنه؟»
بِتی پاوِر پلکی میزند و میگوید: «باید خواهش کرد! معنی دعا هم دقیقاً همینه دیگه.»
بعد هم پَتی جو میپرد وسط و میگوید: «ولی الان حرف مالی اینه که چرا الان هیچ واکنشی به دعاهای ما نشون نمیده؟ چرا منتظره که اول بریم بهش رأی بدیم؟»
m86
پسر دوچرخهسواری که همان دوروبر بود هم خبر را تأیید کرد و گفت بله، بهلطف خدا، بالگرد آمریکایی که گویا یک کیووا هم بوده منهدم شده و افتاده. دانستههای پسربچههای بزرگشدهٔ عراق اشغالی دربارهٔ جنگافزار و تجهیزات جنگی همسطح چیزهایی است که من در دههٔ ۱۹۸۰ از تجهیزات ماهیگیری، موتورسیکلت و ۴۰ آهنگ برتر سال میدانستم. پسره برای تداعی صحنهٔ انفجار دستهایش را از هم باز کرد و گفت بوم! و زد زیر خنده.
m86
الان همهچیز شده مشکل: اندوه تمام سرزمینهایی که نابود کردهایم، کوههای یخی که آب کردهایم، جریانهای اقیانوسی گرمی که جهتشان را تغییر دادهایم، رودخانههایی که خشکاندهایم، سواحلی که سطح آبهاشان را بالا بردهایم، دریاچههایی که پر از زبالهشان کردهایم، دریاهایی که به نابودی کشاندهایم، گونههای جانوریای که منقرض کردهایم، گردهافشانیهایی که از بین بردهایم، نفتی که تهاش را درآوردهایم، داروهایی که سطح اثربخشیشان را پایین آوردهایم، چه رأیها که به یک مشت دروغگو ندادهایم ـ تمام اینها به اینخاطر بوده که نمیخواستیم زندگی راحت خودمان را عوض کنیم. مردمان دیروز از وبا حرف میزدند و مردمان امروز از تاریکفکری و هر دوِ اینها به حکم خدا شبیه بودهاند. ولی خودِ ماها بودهایم که با مصرف بشکهبهبشکه نفت زمین تمام این چیزها را به وجود آوردهایم. آدمهای همنسل من شبیه افرادی بودند که میروند گرانقیمتترین رستوران روی زمین و ـ آگاهانه ـ هرچه دلشان میخواهد سفارش میدهند و میخورند و، بعد، صورتحساب را میگذارند برای نوادگان و نسلهای بعدیشان.
m86
عکس مال بهار سال ۲۰۳۸ است، همان سالی که مردند ولی دیگر کمکم آن سبز و زردِ توی عکس دارد محو میشود و آبی و قرمزهایش هم دارند رنگ میبازند. من هیچ مشکلی با هزینهٔ تعمیرش ندارم ولی بدبختی این است که این دوروبر برق یا حتی کارتریج جوهری پیدا نمیشود که بشود عکسی چاپ کرد یا حتی نمیشود از روی عکس اصلی یک عکس دیگر گرفت؛ نسل سست و بیارادهٔ ما زیادی به ذخیرهٔ خاطرات در شبکه اعتماد کرد و، همینخاطر، سانحهٔ سال ۳۹ حکم یکجور سکتهٔ همگانی بود.
m86
ای کاش یکجور تلفنی اختراع میشد که آدم هروقت هرجا که بود میتوانست باهاش به هرجایی که دلش میخواست زنگ بزند.
یك رهگذر
هروقت که شک وجودتان را پر میکند، خیلی مظلومانه رفتار کنید.
یك رهگذر
مردها هیچوقت کشتهومردهٔ شخصیت باارزش زنها نیستن هالی؛ هیچوقتِ هیچوقت پی همچین چیزایی نمیگردن.
یك رهگذر
حجم
۱۰۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۴۳ صفحه
حجم
۱۰۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۴۳ صفحه
قیمت:
۲۰۰,۰۰۰
تومان