بریدههایی از کتاب انور خوجه
۳٫۹
(۱۲)
محمد شهیو، مردی که بیست وهفت سال نخستوزیر آلبانی بود، در یکی از کنگرههای حزب به صراحت گفت: «کسانی که به هر شکلی بخواهند با رهبری ما مخالفت کنند، تف به صورتشان انداخته خواهد شد، مشت بر چانهشان کوبیده خواهد شد و اگر ضروری باشد، گلولهای به سرشان شلیک خواهد شد.»
alba
انور خوجه مردی کتابخوان، خوشبرخورد و خوشسیما بود اما زیر این لایه بیرونی، شخصیتی به غایت متعصب، بیگانهستیز، بدگمان و خونریز آرمیده بود. از بختِ بدِ مردم آلبانی، این مرد که خود را مارکسیست لنینیست مینامید زمام امور این کشور را در پی پایان جنگ جهانی دوم به دست گرفت. خوجه چهلویک سال با قدرت کامل و با مشت آهنین بر آلبانی حکم راند. الگوی خوجه در کشورداری استالین بود. افتخار میکرد که «ما کمونیستهای آلبانی با موفقیت بسیار آموزههای استالین را به کار بردهایم.» خوجه حتا بعد از مرگ استالین در ۱۹۵۳ همچنان به طرفداری از او و الگوبرداری از روشهای سرکوبگرایانه او ادامه داد، زیرا صادقانه معتقد بود که «تجربه بسیار غنی و فوقالعاده ارزشمند رفیق استالین راهنمای ما در مسیر سوسیالیستی و راهنمای کار و فعالیت ماست.»
esrafil aslani
من نباید ضرورتآ کمونیست باشم تا به وطنم عشق بورزم. من عاشق کشورم هستم گرچه کمونیست نیستم. من آرزو دارم که پیشرفت و ترقی کشورم را ببینم. درست است که شما جنگ را بردید، انتخابات را بردید، اما این به شما اجازه نمیدهد که مردم را به دلیل عقاید سیاسی متفاوتی که با شما دارند، آزار و اذیت کنید. من به شیوهای میاندیشم که با شیوه اندیشیدن شما متفاوت است، اما عاشق کشورم هستم. شما مرا به خاطر اندیشههایم مجازات میکنید. من از شما طلب بخشش نخواهم کرد زیرا هیچ عمل نادرستی انجام ندادهام!(۱۷)
yazdaan
این کابوس ابعادی تراژیک داشت: در حین چهل و شش سال حاکمیت کمونیستها بر کشور کمجمعیت آلبانی، ۵۰۳۷ مرد و ۴۵۰ زن اعدام شدند؛ ۱۶۷۸۸ مرد و ۷۳۶۷ زن محاکمه و به زندانهای طولانی مدت محکوم شدند؛ ۷۰۰۰۰ نفر تبعید یا به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند؛ و ۳۵۴ نفر از ملیتهای خارجی، که ۹۵ درصدشان هم از آلبانیهای کوزوو بودند، تیرباران شدند.
yazdaan
آیا دیکتاتور فقید که زمانی در مکتب درس قرآن گرفته بود، خودش هم باورمند به خدا بود؟
yazdaan
جدای از این، کتاب انور خوجه؛ مشت سرخ آهنین خواننده را به اعماق دهلیزهای تاریک رژیم توتالیتر کمونیستی میبرد؛ رژیمی که وعده ساختن بهشت در این دنیا را داده بود، اما جهنم را بر سر مردمانش آوار کرد.
alba
خوجه از حیث تبلیغات خارجی نسبتآ فعال بود. او میلیونها دلار از بودجه ناچیز کشور فقیرش را صرف ترجمه و چاپ کتابهایش کرد.
alba
دیکتاتور درست قبل از سقوطش سعی کرده دو قدم به جلو بردارد و همه انرژیاش را صرف همین کار کرده بود، اما به انجام این کار موفق نشده بود. او با صدای تالاپ سقوط کرده بود؛ و این صحنهای بود بسیار شبیه آخرین لحظات زندگی بت محبوبش، جوزف ویساریونوویچ استالین.
شهریار
آن آلبانیای که خوجه چهل سال قبل قول درست کردنش را داده بود وجود نداشت. آنچه برای مردم آلبانی باقی مانده بود را میتوان به واقعبینانهترین شکل ممکن اینگونه وصف کرد: کاریکاتور کابوسواری از اتحاد شوروی استالینی، کپی برابر اصل سرکوبگری استالینیستی که آن را درون مرزهای یک کشور کوچک سه میلیون نفری به مرحله اجرا گذاشته بودند.
شهریار
او اغلب از روی هواوهوس سیاست خارجی کشورش را تغییر میداد. تنها چیزی که در گذر سالها بدون تغییر ماند نفرت او از ایالات متحد آمریکا و بریتانیا بود.
Firooz
رژیم کمونیستی آلبانی پنج سال بعد فروپاشید. مردم آلبانی در دسامبر ۱۹۹۰ علیه رژیم حاکم قیام کردند تا رؤیای اروپایی خود را دوباره از صفر آغاز کنند. آنها خواهان حذف همه نشانها، یادگارها و خاطرههای مردی شدند که زندگیشان را نابود کرده بود. آنها قیام کردند تا نقطه پایانی بر آن کابوس پنجاه ساله گذاشته باشند و راهِ بازگشتِ این کابوس را برای همیشه ببندند.
yazdaan
این نهایت شوربختی است که ملت رنجدیده ما در دستان آدمی خودبزرگبین، مستبد، خودخواه، حقهباز، بدبین، انتقامجو، مزور، هیولاصفت، قمارباز و دروغگو افتاده است؛ آدمی که موقع تحصیل در خارج حتا در یک امتحان درسی هم نمره قبولی نگرفت چون تماممدت مشغول وقتگذرانی در کلوبهای شبانه و قمارخانهها بود.
yazdaan
فقط ملکالموت بود که بیاعتنا به کمونیسم و کاپیتالیسم، حاضر نبود به قوانین مارکسیسم خوجه تن در دهد.
alba
رژیمی که وعده ساختن بهشت در این دنیا را داده بود، اما جهنم را بر سر مردمانش آوار کرد.
ܢَ̣ܢܚ݅ܥܼߊܝ̇ߺ
همه اعدامها را به صورت پاسخی مشروع به اقدامات خائنانه و وطنفروشانه توجیه کرد.
Book
هیچکدام از اعضای کادر رهبری حزب مدرک دانشگاهی معتبری نداشت.
Book
صبیحه کاسیماتی که ظاهرآ به مسخره کردن خوجه یا نادیده گرفتن او عادت داشت، تنها هممدرسهای خوجه نبود که آخر و عاقبتی غمناک پیدا کرد. دیگر دوستان سابق انور خوجه هم به سرنوشتهای مشابهی دچار شدند. یوسف حسینبگاسی، ندین کوکونا و بسیاری دیگر در پی پایان جنگ و به قدرت رسیدن انور خوجه دستگیر و محکوم شدند.
کتابخوان
تنها شاهد این اعدامها، چوپانی محلی بود که بعدها در ۱۹۹۴ در دادگاه شهادت داد: «گلولهها از سوی جوخه تیرباران شلیک شدند، اما آن زن] صبیحه [هنوز زنده بود و در نتیجه او را به دستور دادستان که در صحنه حضور داشت با ضربات قنداق تفنگ کشتند.» هشت روز پس از اعدام این بیستودو نفر به جرم «حمله مسلحانه به سفارت شوروی»، مقصر اصلی که کوکتل مولوتف به محوطه سفارتخانه شوروی پرتاب کرده بود، شناسایی و دستگیر شد. بعدها معلوم شد، دفتر سیاسی حزب کار] کمونیست [آلبانی دستور اعدام روشنفکرها را چهار روز بعد از اعدام آنها صادر کرده بود؛ واقعیتی که از تصمیمات خودسرانه انور خوجه حکایت دارد. گور دستهجمعیای که در آن جنازههای صبیحه کاسیماتی و بیستویک مردِ همراه او را دفن کرده بودند در ۱۹۹۴ کشف شد.
کتابخوان
. آن آلبانیای که خوجه چهل سال قبل قول درست کردنش را داده بود وجود نداشت. آنچه برای مردم آلبانی باقی مانده بود را میتوان به واقعبینانهترین شکل ممکن اینگونه وصف کرد: کاریکاتور کابوسواری از اتحاد شوروی استالینی، کپی برابر اصل سرکوبگری استالینیستی که آن را درون مرزهای یک کشور کوچک سه میلیون نفری به مرحله اجرا گذاشته بودند. مردم گرسنه و تحقیرشده آلبانی، انگار برای اینکه نمک به جراحتشان پاشیده شود، مجبور شده بودند شعارهایی مثل این را سر بدهند: «ما ترجیح میدهیم برای رفع گرسنگی علف بخوریم تا به اصول مارکسیستیـ لنینیستی خیانت کنیم!»
yazdaan
خوجه رهبر شوروی میپوشید
yazdaan
حجم
۴٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۶ صفحه
حجم
۴٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۶ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان