بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فراری | طاقچه
تصویر جلد کتاب فراری

بریده‌هایی از کتاب فراری

۳٫۹
(۱۴)
شیاطین هیچ‌وقت نمی‌میرند. رازها هم همین‌طور.
فهیم
پول خوشبختی نمی‌آورد، اما... خب، این حرف چرند است. پول، تقریباً خیلی بیشتر از هر چیز دیگری که ممکن است بتوانید کنترل کنید، می‌تواند ایدئال فریبنده‌ای را به وجود آورد که نامش را شادی می‌گذاریم و می‌تواند آن را افزایش دهد. پول استرس را کاهش می‌دهد. آموزش بهتر، غذای بهتر و پزشکان بهتر را فراهم می‌کند و باعث آرامش ذهن می‌شود. پول آرامش و آزادی را به همراه می‌آورد؛ تجربیات و تسهیلات در اختیارتان قرار می‌دهد و از همه مهم‌تر، به شما زمان می‌دهد؛
استودیوس
من چیزهای عجیبی دیدم و بدی باقی می‌مونه. بدی از بین نمی‌ره. شما بدی رو دفن کنی، خودش راهش رو به بیرون باز می‌کنه. بدی رو بندازی وسط اقیانوس، درست مثل یه موج جزرومد بهت برمی‌گرده.
فهیم
وقتی که موقعیت و وضعیت بدی به وجود می‌آید، وقتی که چیزی این‌قدر سیاه به روح فرزندت حمله می‌کند، فقط می‌توانی از خودت بپرسی که کجای راه را اشتباه رفته‌ای.
فهیم
دانشجویان، درحالی‌که بیشترشان سرشان را پایین انداخته بودند، باعجله از کنارش می‌گذشتند. او دائم می‌دید که چطور این جوانان به صفحهٔ کوچک موبایلشان خیره شده بودند، یا هدفون در گوششان گذاشته بودند، طوری که می‌خواستند دنیا را خفه کنند تا بتوانند با مردم در ارتباط باشند و بااین‌حال باز هم کاملاً تنها بودند، نسل او هم به همان اندازه بد بود، پس مشکل کجا بود؟
فهیم
«مردم می‌گن دانشکده دنیایی به روی شما باز می‌کنه. البته در برخی موارد درسته. اما در اغلب موارد برعکسه. وقتی که دانشکده رو ترک می‌کنین، به این نتیجه می‌رسین که کاری نمی‌تونین انجام بدین. حق انتخاب‌های شما بی‌شماره. واقعیت اینه که اونجا حق انتخاب‌های شما روزبه‌روز کمتر می‌شه. زمانی که فارغ‌التحصیل می‌شین، دوباره واقعیت به سراغتون می‌آد.»
فهیم
«بابا فقط خدا می‌داند کی دوباره همدیگر را می‌بینیم.» و پدرش پاسخ می‌داد: «پس ما این کار را به او می‌سپاریم.»
Elaheh Dalirian
«یه توصیهٔ شخصی، نه قانونی، برات دارم. چند ساعت با کسی حرف نزن و کاری نداشته باش، باشه؟ آدم‌ها معمولاً وقتی تحت فشارن کم‌حوصله و کودن می‌شن. البته منظورم تو نیستی. اما بهتره احتیاط کنی که بعداً پشیمون نشی.»
Elaheh Dalirian
بعدها سایمون ادعا می‌کرد که قبل از خراب شدن همه‌چیز، خطر را احساس کرده بود. ممکن است یک چیز ابتدایی در انسان‌ها وجود داشته باشد؛ برخی از مکانیسم‌های بقا یادگاری از دوران غارنشینی که در انسان امروزی نهفته مانده و می‌توان نامش را حس ششم یا غریزه گذاشت که تقریباً هیچ‌وقت در سطح جامعه‌مان به آن نیاز نداریم، بااین‌حال، هنوز هم قوی اما پنهان در لایه‌های زیرین ترکیب ژنتیکی‌مان وجود دارد.
Elaheh Dalirian
«فکر می‌کنی ازت می‌ترسم؟» کورنلیوس گفت: «آره، باید بترسی.» «چرا؟» «بهش نگاه کن روکو. این مرد امیدی نداره. اون‌قدر باهوش هستی که بدونی نباید با مردی که امیدی نداره درگیر بشی.»
Elaheh Dalirian

حجم

۳۳۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۳۶ صفحه

حجم

۳۳۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۳۶ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
تومان