بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کراماتی از مهدی موعود (عج) | طاقچه
تصویر جلد کتاب کراماتی از مهدی موعود (عج)

بریده‌هایی از کتاب کراماتی از مهدی موعود (عج)

نویسنده:زینب محمودی
انتشارات:نشر جمال
امتیاز:
۴.۸از ۱۴ رأی
۴٫۸
(۱۴)
راستی کسی که از اصلاح خویشتن غافل گشته، به حقّ‌النّاس بی توجه بوده، احترام والدین خود را به خوبی رعایت نمی‌کند، حق همسر یا فرزند را ادا نمی‌کند، ندای هل من ناصر رهبر خویش را نمی‌شنود، گوش و چشم و زبانش را بر حرام نبسته است چگونه می‌خواهد بر جمال پر نور مولایش بنگرد؟
F313
یک هفته قبل از تولد حضرت زهرا علیهاالسلام خواب دیدم که شوهرم آمد، صدایم کرد و گفت: آقا سیدی با شما کار دارند. بیرون رفتم و سیدی را دیدم که به من فرمودند: «اینقدر گریه و زاری نکن، صبر کن، حاجتت را می‌دهیم!» گفتم: آخر جواب این و آن را چه بدهم؟ سید سه بار فرمودند: «حاجتت را می‌دهیم.»
s.latifi
برخی تنها با دعا و گریستن، حقّ انتظار را به جا می‌آورند و برای آنکه جهان را ظلم و تباهی فرابگیرد در برابر ظلم و ستم سکوت کرده و یا سکوت را شکسته، ستم و ستم‌گر را نفرین می‌کنند و دیگر هیچ
F313
شفای ما دارو نمی‌خواهد و کامل است
erfan
گفتم: آقا جان، قربان خاک پای شما گردم! خوشحالم که بحمداللّه‌ مردم به شما علاقه و محبّت بسیاری پیدا کرده‌اند. آن حضرت آهی کشیدند و فرمودند: همه این‌ها برای من به اینجا نیامده‌اند.
s.latifi
سال‌ها پیش سخنی از یک کشیش درباره امام زمان علیه‌السلام خواندم که برایم جالب بود. او گفته بود چنانچه شیعه به جای هر چراغ در نیمه شعبان ورق کاغذی برای روشن‌گری ذهن دیگران نوشته بود هم‌اکنون شهرت امام زمان علیه‌السلام از حضرت مسیح بیشتر بود.
erfan
همان شب، خواب دیدم کسی به من گفت: «اگر می‌خواهی بچّه‌ات به هوش بیاید، برو کنار تخت او سه مرتبه بگو «یا صاحب‌الزمان علیه‌السلام!» تا بچّه‌ات به هوش بیاید و چشم باز کند. صبح چهارشنبه، اوّل وقت، بالای تخت بچّه رفتم، دیدم هنوز به هوش نیامده است. ایستادم و سه مرتبه نام مقدّس آقا امام عصر علیه‌السلام را بردم، یک مرتبه دیدم هر دو چشم بچّه باز شد، اورا به اسم صدا زدم، دیدم تبسّم کرد. طوری این بچّه حالش بهبود پیدا کرد که بعدازظهر آن روز کاملاً ما را شناخت و روز بعد او را آوردیم منزل. این عنایت تنها بر اثر توسّل به آقا امام زمان علیه‌السلام بود که بچّه‌ام شفا پیدا کرد.
قاصدک
ملعون است، ملعون است کسی که نماز مغرب را آنقدر به‌تأخیر اندازد که ستارگان در آسمان آشکار شوند و ملعون است، ملعون است کسی که نماز صبح را آنقدر به تأخیر اندازد که ستارگان در آسمان ناپدید شوند.
Dexter
به من فرمود: «سید مرتضی! چرا مضطربی؟» گفتم: ای مولای من! به‌خاطر حاج شیخ محمّدتقی بافقی است که امشب به مسجد رفته و نمی‌دانم بر سر او چه آمده است؟ فرمود: «سید مرتضی! گمان می‌کنی که من از حاج شیخ دور هستم؟ وسایل استراحت او و یارانش را فراهم کرده‌ام.»
F313
«اگر می‌خواهی بچّه‌ات به هوش بیاید، برو کنار تخت او سه مرتبه بگو «یا صاحب‌الزمان علیه‌السلام!»
s.latifi
اگر کسی موفّق به خواندن تمام دعا نمی‌شود این فقره آخرش را حتماً بخواند: «وَانْظُرْ اِلَینا نَظْرَةً رَحیمَةً تَسْتَکمِلُ بِهَا الْکرامَةَ عِنْدَک» . علّتش این بود که یک نفر زمانی خدمت امام زمان علیه‌السلام رسیده بود و حضرت به او فرموده بودند: «این عبارت از دعای ندبه را حتماً بخوانید و ترک نکنید» و این طوری تأیید شده است
F313
به شیعیان ما بگویید دعای ندبه را روزهای جمعه بخوانند
F313
بیرون رفتم و سیدی را دیدم که به من فرمودند: «اینقدر گریه و زاری نکن، صبر کن، حاجتت را می‌دهیم!» گفتم: آخر جواب این و آن را چه بدهم؟ سید سه بار فرمودند: «حاجتت را می‌دهیم.» شب بعد به جمکران رفتیم؛ خیلی گریه کردم. نزدیکی‌های سحر خواب دیدم که امام زمان علیه‌السلام پارچه سبزی در دامن من گذاشت. عرض کردم: این پارچه چیست؟ فرمود: بازش کن! پارچه را باز کردم. بچّه‌ای زیبا داخل پارچه بود. بچّه را به صورتم چسباندم و مرتّب او را می‌بوسیدم. از خواب که بیدار شدم، فهمیدم که حضرت حتماً حاجتم را خواهد داد.
قاصدک
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
F313
یار نزدیک‌تر از من به من است وین عجب دان که من از وی دورم
erfan
پرسیدم: چی شده خانم؟ گفت: این بچه همان بچه‌ای است که وقتی اول شب خدمت‌تان آمدم بغلم بود و بعد پاهای کودک را نشان داد. کاملاً خوب شده بود و آثاری از ضعف یا فلج در پسرک نبود. زن سفارش کرد که شما را به خدا کسی نفهمد. گفتم: خانم! این اتفاقات برای ما غیر منتظره نیست. تقریباً همیشه از این جور معجزه‌ها را می‌بینیم. گفت: هفته دیگر اِن‌شاءاللّه‌ با پدرش می‌آییم و گوسفندی هم می‌آوریم. هفته بعد که آمدند گوسفندی را ذبح کردند و خیلی تشکر نمودند. بچّه را که دیدم او را بغل کردم و بوسیدم. اگر درمان درد خویش می‌خواهی بیا این‌جا دوا اینجا، شفا ای جا، طبیب دردها این‌جا
قاصدک
اگر درمان درد خویش می‌خواهی بیا این‌جا دوا اینجا، شفا ای جا، طبیب دردها این‌جا
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
چنانچه شیعه به جای هر چراغ در نیمه شعبان ورق کاغذی برای روشن‌گری ذهن دیگران نوشته بود هم‌اکنون شهرت امام زمان علیه‌السلام از حضرت مسیح بیشتر بود.
Behzad @booker
سال‌ها پیش سخنی از یک کشیش درباره امام زمان علیه‌السلام خواندم که برایم جالب بود. او گفته بود چنانچه شیعه به جای هر چراغ در نیمه شعبان ورق کاغذی برای روشن‌گری ذهن دیگران نوشته بود هم‌اکنون شهرت امام زمان علیه‌السلام از حضرت مسیح بیشتر بود. هر چند بنابر این سخن نمی‌توان شادی نمودن برای ولادت آن حضرت را تعطیل کرد؛ ولی به نظر می‌رسد بهتر آن است که شیعه همراه هر چراغی که به عنوان شادی و سرور روشن می‌کند و با چنین رفتاری عشق و محبّت خود را ابراز می‌نماید، برگ کاغذی نیز برای روشن نمودن ذهن عاشقان و خواستاران امام زمان علیه‌السلام منتشر سازد.
zahra.n
سال‌ها پیش سخنی از یک کشیش درباره امام زمان علیه‌السلام خواندم که برایم جالب بود. او گفته بود چنانچه شیعه به جای هر چراغ در نیمه شعبان ورق کاغذی برای روشن‌گری ذهن دیگران نوشته بود هم‌اکنون شهرت امام زمان علیه‌السلام از حضرت مسیح بیشتر بود. هر چند بنابر این سخن نمی‌توان شادی نمودن برای ولادت آن حضرت را تعطیل کرد؛ ولی به نظر می‌رسد بهتر آن است که شیعه همراه هر چراغی که به عنوان شادی و سرور روشن می‌کند و با چنین رفتاری عشق و محبّت خود را ابراز می‌نماید، برگ کاغذی نیز برای روشن نمودن ذهن عاشقان و خواستاران امام زمان علیه‌السلام منتشر سازد.
عمار
منتظران واقعی آن حضرت انسان‌هایی شاداب، فعّال و سودمند برای جامعه خواهند بود. انسان‌هایی که با دین‌داری در فکر شاد نمودن امام خویش و برخورداری از دعای آن حضرت هستند و با امید به آینده‌ای که آن حضرت پدید خواهند آورد شاد و پر نشاط مشغول به خدمت رسانی به خلق خداهستند.
leila13
اشک و ندبه برای منتظران بسیار سفارش شده نه برای اینکه تنها وظیفه منتظران گریه و زاری است؛ بلکه باید با شور و شوق سوختن در فراق آن حضرتْ نشاط برای فعالیت بیشتر در منتظران ایجاد شود و با زلال شدن دل، با امید به آینده‌ای درخشان تلاش را بیشتر کرده تا زمینه ظهور زودتر به وجود آید. ظهور نه با زور ایجاد می‌شود و نه بی‌زمینه.
leila13
راستی کسی که از اصلاح خویشتن غافل گشته، به حقّ‌النّاس بی توجه بوده، احترام والدین خود را به خوبی رعایت نمی‌کند، حق همسر یا فرزند را ادا نمی‌کند، ندای هل من ناصر رهبر خویش را نمی‌شنود، گوش و چشم و زبانش را بر حرام نبسته است چگونه می‌خواهد بر جمال پر نور مولایش بنگرد؟
leila13
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
ellanica
همسرش می‌گوید: حالا وقت تهیه جهیزیه است؛ زیرا دختر به سن ازدواج رسیده است. حاجی می‌گوید: رفتم مسجد جمکران تا ترتیب کار داده شود! حاج مرتضی به مسجد می‌رود و شب را بیتوته کرده، دعا و توسّل لازم را به عمل می‌آورد. فردای آن شب پیاده برمی‌گردد. وقتی وارد منزل می‌شود مشاهده می‌کند که مرحوم آیت‌اللّه‌ سید صدرالدین موسوی ـ از علمای بزرگ قم ـ با طلبه جوانی در اتاق نشسته‌اند. مرحوم آقای صدر می‌فرماید: کجا بودی؟ نزدیک یک ساعت است منتظر تو هستم. ایشان جریان را گزارش می‌دهد. مرحوم آقای صدر می‌فرماید: من آمده‌ام تا دخترت را برای این روحانی جوان خواستگاری کنم؛ تمام مخارج عقد و عروسی و جهیزیه با خودم هست.
کتابدوست
در سالی از سال‌ها از دهی برمی‌گشت، بین راه که می‌آمد دعای ندبه را از حفظ می‌خواند و راه می‌پیمود. مرحوم مجلسی رحمهم‌الله مقید بود که فقره‌ای از دعا را حتماً بخواند و اگر کسی موفّق به خواندن تمام دعا نمی‌شود این فقره آخرش را حتماً بخواند: «وَانْظُرْ اِلَینا نَظْرَةً رَحیمَةً تَسْتَکمِلُ بِهَا الْکرامَةَ عِنْدَک» . علّتش این بود که یک نفر زمانی خدمت امام زمان علیه‌السلام رسیده بود و حضرت به او فرموده بودند: «این عبارت از دعای ندبه را حتماً بخوانید و ترک نکنید» و این طوری تأیید شده است.
هامان

حجم

۱۰۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۱۰۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان